- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی عصبانی نیستم (1392)
- آثار مرتبط عصبانی نیستم (1392)
آثار مرتبط فیلم عصبانی نیستم | منظوم
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
گذر به هفت موقعیت از زندگی آدمهایی است که در شرایطی شبیه به بسیاری از ما و آدمهای دیگر جامعه، روزگار می گذرانند...
کارگردان: علی عطشانی
پیرمردی که شغلش باربری است و قصد خرید سیم کارت و تلفن همراه را دارد که دست بر قضا سیم کارت خاموش سالیان گذشته رئیس جمهور مورد معامله قرار می گیرد و...
کارگردان: مهدی فیوضی
فیلم روایتگر داستان «شهاب دستان» است که برای یافتن دوست دوران کودکیاش فرامرز و کشتن او وارد ایران میشود، پس از این موضوع جریاناتی او را تا کشتن همسرش شهرزاد پیش میبرد…
کارگردان: پرویز شهبازی
داستان سه جوان است که در نقطه عطفی از زندگیشان به یکدیگر میرسند و با هم این راه را میپیمایند. داستان در تهران دهه ۱۳۷۰ میگذرد.
کارگردان: تهمینه میلانی
فرشته و رویا دو دوست قدیمیاند. رویا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد میدهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش میرود اما آنجا نیز از مزاحمتهای حسن در امان نیست. در جریان تعقیب و گریز، بر اثر تصادف سبب زخمی شدن کودکی میشود. حسن به ۱۳ سال زندان محکوم میشود. پس از آزادی، حسن برای گرفتن انتقام از فرشته با احمد درگیر میشود و او را با ضربات چاقو زخمی می کتد. اح...
کارگردان: داریوش مهرجویی
«پری» دانشجوی ممتاز رشتهی ادبیات و تئاتر که از همهی مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، با خواندن کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی میشود. کتاب، سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. «پری» پس از خواندن کتاب با آنکه خواهان مراتب معنوی بالاتری است، از زندگی معمولی دلکنده شده و در وادی دردناک «طلب» سرگردان میشود. کتاب به برادر بزرگش، «اسد» تعلق دارد. «اسد» چندی پیش در حادثهی آتشسوزی کلبهاش درگذشتهاست. «داداشی» برادر دیگر «پری» که مخالف راه و رسم «اسد» است و عقیده دارد...
کارگردان: هاتف علیمردانی
بین دو خانواده طبقه متوسط شهری اختلافی رخ میدهد که برای رفع اختلافها با نظرهای مختلفی مواجه هستند...
کارگردان: هومن سیدی
بمانی پسر ۱۳ سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهی جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر میخورد و با آنها وارد ماجراهایی میشود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگیاش میشود…
کارگردان: سعید روستایی
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: اسماعیل مهین دوست
این فیلم قصهای عاشقانه در بستر یک سفر شهری در تهران است که طی آن شاهد تلاش شخصیت اصلی فیلم در حفظ تعادل بین چهار بعد شخصیتی یک زن (آرکیتایپهای معشوقه، مادر، آمازون و مادونا) هستیم. این فیلم مشابه برخورد خیلی نزدیک، سوای دغدغههای مضمونی و تماتیک، از بازیگوشی و شیطنتهای روایی نیز برخوردار است.
کارگردان: مهدی فرد قادری
به قصه زندگی 6 خانواده در قطار در شبی بارانی می پردازد، که این قصه ها با جا به جایی زمان روایت می شود.
کارگردان: بابک بهرام بیگی
داستان فردی است به نام شاهین که پس از سالها به زادگاهش سفر کرده و در دوراهی اخلاقی قرار میگیرد که در آن مفهوم خوبی و بدی، اخلاقی و غیراخلاقی مشخص نیست.
کارگردان: رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب
دختری به نام «سارا» به مواد مخدر اعتیاد دارد. نامزد وی پسری به نام آرش است که در کانادا مشغول تحصیل است و از اعتیاد او بیاطلاع است. یک ماه پیش از آن که آرش برای برگزاری مراسم ازدواج به ایران بیاید سارا تصمیم میگیرد تا اعتیادش را ترک کند...
کارگردان: سیدهادی محقق
داستان نوجوانی است به نام بردو که پدر خود را از دست داده و به همراه برادر ومادر خود زندگی میکنند. بردو بخاطر اینکه بتواند زندگی خود را سرو سامان دهد راهی سفری میشود که طلب پدر خودرا پس بگیرد. در میانه راه نصیر او را به شخص دیگری در دورست حواله میدهد و در گیر اتفاقاتی ناخواسته می شود...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
یونس راننده تاکسی کهنهکار، در پایان یک روز کاری به زن جوانی کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقات زیادی در انتظارِ اوست...
کارگردان: بهرام توکلی
زوج جوانی برای بهتر شدن رابطه شان، اتفاقات گذشتهی خود را در زندگی مرور میکنند که همزمان میشود با وقوع اتفاقات جدید و تاثیر آن بر زندگی آنان...
کارگردان: وحید قاضی میرسعید
دختری به نام نیلوفر که بعد از شش ماه آشنایی با دوستی، برای دیدن او راهی تهران میشود که در راه با مشکلاتی روبرو میشود.
کارگردان: فریال بهزاد
حریر دختری جوان و با استعداد است که چاقی بیش از حدش موانع زیادی را در زندگی برایش به وجود آورده؛ چیزی که او نمیداند این است که وقتی اعتماد به نفس داشته باشد و خود را باور کند میتواند هر هدفی را قابل دسترس نماید...
کارگردان: سیدمسعود اطیابی
روایت مرد افغانی بوده که پس از سال ها همسرش را در حمله گروه طالبان از دست داده است. او به همراه دو دخترش برای برپایی جشن ازدواج دختر بزرگترش به شهر کابل بازمی گردد. اما در مراسم عروسی زنی را می بیند که صدایی آشنا دارد...
کارگردان: پرویز شهبازی
نازنین دانشجوی شهرستانی ترم یک مجبور است در تهران به دنبال خانه بگردد. او مجبور می شود با دختری به نام سحر همخانه شود. سحر در یک فروشگاه کار می کند اما این هم نشینی اتفاقاتی را رقم می زند...
کارگردان: قربان محمدپور
«دل بیقرار» داستان خواهر و برادری به نام معصومه و علی است که بر اثر وقوع زلزله رودبار یکدیگر را گم میکنند و دست تقدیر برای آنها وقایع ناخواستهای را رقم میزند...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
کارگردان: کمال تبریزی
شیرین، ماجرای آشنایی خود و خانواده اش با کسی را که قرار است به خواستگاری او بیاید روایت میکند.
کارگردان: منوچهر هادی
سه کارگر دنبال کارند. دنبال جایی یا کسی که به کارگر ساده نیازمند باشد. نه هر کارگری... کارگر ساده!
کارگردان: احسان عبدیپور
این فیلم داستان پسربچهای است که راهی سازمان ملل میشود تا پیام صلح ایرانیان را به رئیسجمهورهای جهان برساند و همچنین از حقوق کشورش دفاع کند! همچنین بیانیه وی خطاب به خانواده و دوستانش در فیلم خوانده میشود...
کارگردان: مجید کلهر
جمیله قصفی: جمیله یک دختر لبنانی است. هنگامی که مادر جمیله او را باردار بود، پدرش توسط صهیونیست ها اسیر می شود. جمیله بدنیا می آید و با گذشت روزها آرام آرام و در نبود پدر با عکس ها و نامه های او بزرگ می شود. پدر که با دیدن اولین عکس از جمیله روحی تازه در کالبدش ...
کارگردان: سعید چاری
پشت دیوار باغیست: نغمه دختر جوانی است که دوست دارد پاک زندگی کند، اما پدر معتاد و وضعیت آشفته خانواده اش اورا به مسیر پر پیچ و خمی از زندگی اش می رساند.و در همین سن جوانی به آستانه نابودی می رسد …...
کارگردان: سیامک شایقی
پروانه که دوست و همکلاسی احمد است، تصمیم میگیرد از خانواده اش در شهرستان جدا شده و به تهران بیاید و احمد هم در تهران به دنبال پیدا کردن پروانه و بازگرداندن او نزد خانواده اش هست اما...
کارگردان: علی غفاری
ماجرای مقاومت یک خانواده لبنانی در سالهای اشغال این کشور به دست نیروهای رژیم صهیونیستی است که مادر خانواده با تحمل رنجهای فراوان، رازی را در سینه نهفته دارد...
کارگردان: رامتین لوافی
داستان چند مهاجر که عواقب جنگ و حمله به عراق آنها را به دنبال جایی برای زنده ماندن می کشاند. عاطف همراه دختر و پسر بیمارش به برلین می رسند؛ جایی که خطری زندگیشان را تهدید نمی کند اما متوجه می شوند که همه زندگی زنده ماندن نیست و...
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران که در سالهای 1295 تا 1297 و در دوران جنگ جهانی اول در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس رخ داد را روایت میکند...
کارگردان: حمیدرضا قربانی
دعوای دو برادر بحرانی را در خانواده ایجاد میکند، مادر این خانواده و دو عروسش که در سه طبقهی یک خانه زندگی میکنند سعی میکنند هرکدام به تنهایی بار مشکلات پیش آمده در زندگیشان را به دوش کشند...
کارگردان: مجید توکلی
داستان دختر و پسر جوانی را روایت میکند که با رویای پولدار شدن، خود را در شخصیتهای مختلف اجتماعی جا میزنند و از این طریق میخواهند به خواستههای خود برسند. آنها به طور اتفاقی به عنوان خریدار به ساختمانی مراجعه میکنند، ولی در ادامه با حقایقی رو به رو میشوند که...
کارگردان: سهیل بیرقی
داستان یک زن خلافکار حرفهای به نام آذر است که با وجود همه هشدارهایی که آدمهایش به او میدهند و او را از کار کردن در شرایط خطرناک فعلی بر حذر میدارند، آذر با سماجت و اصراری عجیب دست از کارهای خلافش نمیکشد و هرچند میداند هر یک از مشتریهایش میتوانند پلیس باشند، باز هم به کارش ادامه میدهد...
کارگردان: محمدحسین فرحبخش
آبنبات چوبی مسائل جوانان و مشکلات تفاوت نسلی را بررسی میکند؛ اختلاف دیدگاه نسل قدیم و جدید درباره مشکلات خانواده و تاثیر جامعه بر جوانان امروزی محور اصلی این فیلم است.
کارگردان: سید جلال دهقانیاشکذری
طوبی: امشب عروسی امیرحسینِ، دوتامون خوشحالیم ...من نباید اون حرفها رو میزدم، فقط بهم بگو چرا چهار بار چشمت و بازبسته کردی ... منظور خاصی داشتی میثم ؟