- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی داستان توکیو (1953)
- آثار مرتبط داستان توکیو (1953)
آثار مرتبط فیلم داستان توکیو | منظوم
کارگردان: Yasujirô Ozu
Noriko is twenty-seven years old and still living with her widowed father. Everybody tries to talk her into marrying, but Noriko wants to stay at home caring for her father.
کارگردان: Carl Theodor Dreyer
در سال 1431، ارتش اشغالگر انگلستان محاكمه اى فرمايشى برپا مى كند تا رهبر نيروهاى مقاومت فرانسه، زنى روستايى به نام « ژان » ( فالكونتى )، را به قتل برسانند...
کارگردان: فریدریش ویلهلم مورنائو
زنی شهری ( لیوینگستن ) که برای تعطیلات به روستا آمده، مرد دهقان متأهلی ( اوبراین ) را اغوا می کند و سپس می کوشد او را به کشتن همسرش ( گینور ) و آمدن به شهر تشویق کند...
کارگردان: Yasujirô Ozu
A family chooses a match for their daughter Noriko, but she, surprisingly, has her own plans.
کارگردان: Jean Renoir
فیلم، ماجرای دور هم جمع شدن آدم هایی از طبقه مرفه جامعه است که در ویلایی نزدیک «آل سایس» جمع شده اند تا بر اساس وعده ای دیرینه آخر هفته را به شکار پرنده ها و خرگوش ها بگذرانند و ...
کارگردان: آکیرا کوروساوا
« كنجى واتانابه » ( شيمورا ) ، كارمند قديمى بخش بايگانى شهردارى ، در مى يابد كه به سرطان معده مبتلا شده و بيش از شش ماه ديگر زنده نمى ماند . او ابتدا مى خواهد تا از آخرين روزهاى زندگى اش لذت ببرد ، اما اين بى فايده است و « واتانابه » مى ميرد . در مراسم يادبودش ، روشن مى شود كه پيش از مرگ يك زمين بازى براى بچه هاى محله ساخته است ...
کارگردان: فرانسوا تروفو
« آنتوان » ( لئو ) که از والدین ، به خصوص مادرش ( موریه ) بی توجهی می بیند ، به جای مدرسه با دوستش ، « رنه » ( اوفای ) به گردش می رود . او به دلیل دزدیدن یک ماشین تحریر به دارالتأدیب فرستاده می شود ، اما از آن جا فرار می کند ...
کارگردان: آندری تارکوفسکی
در قرن پانزدهم ميلادي، شمايل نگاري به نام »آندري روبلف« (سولونيتسين) با دوستانش به شهر ولاديمير مي رود. او خيلي زود برگزيده مي شود تا با يک يوناني ديوارهاي کليساي جامع شهر را بيارايد...
کارگردان: آکیرا کوروساوا
ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزمشکن ( شیمورا )، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابه های دروازه ی راشومون پناه می برند و راهب داستان محاکمه ای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف می کند...
کارگردان: Vittorio De Sica
كارگر بى كارى به نام « آنتونيو » ( ماجورانى ) سرانجام به عنوان اعلام چسبان استخدام مى شود . اما پس از چندى دوچرخهى او را مى دزدند . « آنتونيو » كه با خطر از دست دادن كار رو به رو است همراه پسرش ، « برونو » ( استايولا ) ، براى پيدا كردن دوچرخه تمام شهر را زير پا مى گذارد ...
کارگردان: فدریکو فلینی
کابیریا ( ماسینا ) ، زن خیابان گرد بسیار خوش قلب و ساده دلی است که در حومه ی رم زندگی میکند . او از آن نوع آدمهایی است که بدبختی را بخشی از زندگی میدانند ، اما هرگز ایمانشان را به ارزش خود زندگی از دست نمیدهند .
کارگردان: Kenji Mizoguchi
ژاپن قرن شانزدهم . « گنجورو » ( موری ) و « توبئی » ( اوزاوا ) کوزه گران روستایی در رویای ثروت و آسایش عازم بازار بزرگ شهر می شوند . « گنجورو » مفتون « بانو واکاسا » ی ثروتمند می شود و زنش ، « میاگی » را از یاد می برد ، در حالی که « واکاسا » شبحی بیش نیست...
کارگردان: اینگمار برگمان
الیزابت ووگلر بازیگری است که بسیار ناگهانی و درست بعد از یکی از اجراهایش تصمیم می گیرد سکوت اختیار کند تا ظاهرا مجبور نباشد در زندگی نقش بازی کند و دروغ بگوید. او بیمار نیست اما تصمیم گرفته زندگی را مطلقا حتی بدون یک کلمه سپری کند. برای همین همراه با پرستارش «آلما» به جزیره ای می روند و در ویلایی ساحلی مستقر می شوند. دو زن با هم در موقعیت هایی متفاوت برخورد می کنند و به هم نزدیک می شوند. چیزی نمی گذرد که کنش متقابل آن ها به بازی تشخیص هویت تبدیل می شود...
کارگردان: Elem Klimov
بلاروس، نزدیک مرز لهستان، سال ۱۹۴۳٫ پسر نوجوانی به نام «فلوریا» (کرافچنکو) تفنگی را از زیر خاک بیرون می آورد تا به پارتیزان هایی که، به رهبری «کوساچ»، در جنگل مخفی شده اند، بپیوندد. نیروهای نازی به منطقه یورش می برند و پارتیزان ها عقب می کشند تا خود را برای یک ضد حمله آماده می کنند.