به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: پرویز شیخطادی
ریاض جنگجوی کهنه کار توبه میکند خونی بریزد و چون آتشفشانی خاموش به گوشهای میخزد. برای آتش افروزی مجدد او، به یک شوک قوی نیاز است و آن تعرض به گلجان تنها عشق و امید زندگی اوست. آتش ریاض شعلهور شده و خونها میریزد. غافل از اینکه بازیگر یکهتاز نمایشی پرماجرا گردیده است.
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
داستان این فیلم درباره طلبهای به نام سید حسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تاثیری ندارد نمیتواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانواده اش چنین میکند. روزی که لباس روحانیت را میخرد در مترو پسرکی لباس او را میدزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بیخانمانان زیر پل رسالت میشود. او سرانجام همه کتابهایش را میفروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی میکند. سید حسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که ط...
کارگردان: پرویز شیخطادی
در یک بندرگاه اسرائیل، زنی یهودی که پس از مرگ همسرش، با یک مرد مسیحی ازدواج کرده است، کودک 8-7ساله خود را درپی اقدامات حقوقی و اصرارهای زیاد پدربزرگش برای مدت کوتاهی به وی می سپارد. پدربزرگ کودک که یکی از سران جریان فکری صهیونیسم است در جواب نگرانیهای مادر، وعده می دهد که او یک ماه بیشتر اینجا نمی ماند و پس از آن، کودک با اراده خود هرکجا که خواست بماند.
کارگردان: عباس رافعی
حکایت زندگی جوانی اصفهانی است که پدرش نذر کرده در حوزه درس بخواند و به قم و تهران آمده و با دختری بنام پریسا (بهنوش طباطبایی) نامزد شده است ولی برادر نامزدش مرتکب قتل میشود و او را هم دچار مخمصه میکند و روند زندگش اش را تغییر میدهد.
کارگردان: بهرام توکلی
یحیی روحانی جوان برای ادامه خدمتش محلی نامتعارف را انتخاب میکند. قرنطینه بیماران لاعلاجی که مشکلات ذهنی و جسمی دارند، او در این شرایط تجربیات جالبی را از سر میگذراند
کارگردان: همایون اسعدیان
سیدرضا که به تازگی با خانوادهاش به تهران آمده متوجه بیماری خاص همسرش زهرا میشود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در شیوه زندگیاش میدهد..
کارگردان: پریوش نظریه
یک متصدی زن غسالخانه درباره علل اشتغال به این کار صحبت می کند. این دختر 22 سال سن دارد و برای شناخت علل زندگی و مرگ به این غسالخانه در بهشت زهرا آمده است.
کارگردان: محسن مخملباف
نفس دختر افغانی مقیم کانادا، عازم قندهار افغانستان میشود چرا که میخواهد خواهرش را که قبلاً آن جا مانده و حالا قصد خودکشی دارد نجات دهد. نفس از راه ایران با گروهی از آوارگان افغانی راهی قندهار میشود، او در راه مجبور میشود برای ادامه دادن به سفر در هیئت یکی از اعضاء خانوادهای افغانی درآید و زمانی که راهزنان تمام دارایی خانوادهی افغانی را میگیرند و آنها قصد برگشت به ایران را دارند، نفس با پیدا کردن پسری به عنوان راهنما ادامهی مسیر میدهد، اما بعد با پزشکی سیاهپوست آشنا میشود و به مسئولان ...
کارگردان: منصور تهرانی
کارگران معدن به خاطر جور و ستمی که بر آنها وارد میشود، شکایتی نوشته و تقاضای بازرسی جهت رسیدگی به موقعیت کارگران معدن را میکنند. بازرس ویژهای از مرکز به منظور پیگیری به معدن میآید. نتیجهی تحقیقات بازرس ویژه موید نظر کارگران است و خواسته و حقوق کارگران بار دیگر به فراموشی سپرده میشود. کارگران ناچار از اعتصاب و بعد شورش میشوند طی یک درگیری که بین ماموران و کارگران معدن روی میدهد، مالک معدن سرانجام وسیلهی کارگران به قتل میرسد.
کارگردان: احمد نیکآذر
"رحمان" صاحب دو فرزند به اسامی "سیفالله" و "حجت" است. حجت از روستا به شهر میرود و در کارخانهای مشغول کار میشود. سیفالله دائماٌ در فکر رفتن به شهر نزد حجت است. رحمان با پدر پیر و افلیجش در روستا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد (بابا حمزه_ پدر رحمان_ از معالجه پاهایش در شهر ناامید و مجدداٌ به روستا بازگشته است) بابا حمزه دائماٌ رحمان را تشویق به کاشت زمین میکند. رحمان به لحاظ بدهکاریهایش به "اسکندری" صاحب گاوداری روستا، نمیتواند خواسته باباحمزه را عملی کند و ناچار از کار کردن در گاوداری ا...
کارگردان: فتحعلی اویسی
داستان مادری است که پسرش در آستانه اعذام قرار دارد. او برای نجات فرزند در بندش تدبیری میاندیشد و با دیدار از مقامات اجازه میگیرد که فرزندش را قبل از مرگ دیدار کند ولی او نقشهای دارد و با احرای آن سعی میکند فرزندش را از مرگ برهاند.
کارگردان: شهریار بحرانی
قبل از میلاد مسیح دختر عمران بدنیا میآید و مادرش طبق عهد او را میخواهد در معبد بگذارد که با مخالفت یهودیان روبرو میشود، زکریای نبی با تلاش خود مریم را به معبد میاورد، اراده خداوند بر بارداری مریم است بعد از به دنیا آمدن کودک مردم زبان به تهمت و افترا میبندند که حضرت عیسی (ع) در داخل گهواره لب به سخن میگشاید و میگوید پیامبر خدا هستم …
کارگردان: سیروس کاشانینژاد
نوجوانی روستایی به نام محمد حسین، به جبهه میرود. او ماجراهایی را که روزهای پیش از انقلاب در روستا از سر گذرانده است تعریف میکند. محمد حسین پس از اطلاع از کشته شدن هم ولایتیاش، حاج ولی، به خط مقدم میشتابد، گروهی از سربازان دشمن را میکشد و یک تانک دشمن را نیز منهدم میکند.
کارگردان: کریم آتشی
زن و مرد جوانی برای حل مشکلهای خود سراغ خرافات میروند اما این کار مشکلهای بزرگتری را برایشان ایجاد میکند...
کارگردان: شاپور قریب
دخالتهای بیمورد خانوادهگی در زندگی زن و مردی، سرانجام باعث جدائی زن از مرد میگردد و این زمانی است که مرد کارش را نیز از دست داده است. از آن پس مرد باید عهدهدار نگهداری دو کودک خود نیز باشد. بزودی زن از اقدام عجولانه خود پشیمان میشود و با وساطت و اقدامات نوع دوستانه همسایه، زن و مرد زندگی تازهای را آغاز میکنند با این تحریک که از آن پس اجازه دخالت بیمورد را به دیگران ندهند.
کارگردان: ناصر تقوایی
"ناخدا خورشید" ناخدای یک لنج بارکش در سواحل جنوب خلیج فارس است که در بندر لنگه اقامت دارد. بعد از ترور نخستوزیر در سال 1341، ناخدا گروهی را به سواحل جنوبی خلیج فارس میبرد. یک دلال در این ماجرا مداخله میکند و یک گروه تبعبدی که افراد شروری هستند بعد از کشتن یکی از فروشندگان مروارید قصد فرار از بندرلنگه را دارند و ناخدا را راضی به انتقال آنها به خارج از کشور میکنند. در موقع انتقال آنها بین این افراد فراری و ناخدا و دستیارانش برخوردهائی ایجاد میشود. فراریها کشته میشوند و ناخدا و لنج درحالیکه ...
کارگردان: عباس کیارستمی
پسربچهای هنگام انجام تکالیف شب متوجه میشود دفتر همکلاس خود را اشتباهاٌ برداشته و با خود به خانه آورده است. در حالیکه معلم تاکید کرده است دانشآموزان بایستی تکالیف خود را در دفتر مخصوص تکالیف شب انجام دهد. خانه همکلاس در قریه مجاور قرار دارد. راه دور است و دشوار ولی پسربچه خود را ملزم میداند هر طوری شده دفتر را به دوستش برساند.
کارگردان: سمیرا مخملباف
موضوع فیلم در مورد تلاش معلمی است که سعی در باسواد کردن نوجوانان قاچاقچی و پناهندگان کرد در مرزهای شمالی ایران و عراق دارد. این پناهندگان از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام حسین هستند. گفتگوهای این فیلم تماماً به زبان کردی است.
کارگردان: رحمان رضایی
«بهرام پرتوی» در عین ناباوری حکم بازنشستگیاش را دریافت میکند. او که مرد فعالی بوده، روحیهی بدی پیدا میکند. با توجه همسرش، در صدد کسب حرفهای جدید برمیآید تا ضمن کمک به بودجهی خانواده، سلامت روانش را نیز باز یابد. اما کارهای مختلفی که در نمایشگاه اتومبیل «پرویز» (برادر زنش) و یک شرکت ساختمانی به دست میآورد، چون بر پایهی تقلب و ریاست است، باب میل او نیست. زندگی خانوادگی «پرتوی» به همین جهت تا سقوط کامل پیش میرود... تا اینکه یک دوست قدیمی، سرانجام به او شغلی پیشنهاد میکند که با روحیهی او...
کارگردان: حسن محمدزاده
«خسرو دهقان» مهندس جوان و کارآمد طرح عظیم جادهای است که قرار شده از میان دریاچهی ارومیه بگذرد. اما او با مشکلاتی روبروست که احتمال توقف طرح را ممکن است پیش آورد. «خسرو» در جهت پیشبرد کارش از یاری همسرش که آرشیتکتور معماری سنتی است سود میبرد. اما ناگهان همسرش به دلایلی گذشتهاش را فراموش میکند. بدین ترتیب مهندس هم در کار و هم در زندگیاش دچار مشکل میشود. «خسرو» در عین ناامیدی دست به دامان پزشک روانشناس سالخوردهی محلی میشود که زمانی استادش در دانشگاه بوده است. دکتر با تجربه، کاری میکند که ...
کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
در گیر و دار اشغال ایران توسط متفقین، دکتر «راستان» به منظور مداوای شوهرخواهر ارتشی خود راهی ایل قشقایی میشود. او با کمک یک مرد بیابانی به نام «فردوس» و سرکردهی یک طایفه به نام «امیرهوشنگ»، به بهشت گمشده میرود و با لمس کردن قلب زمین، به بینشی عرفانی میرسد. در بازگشت به شیراز، «علی» برادر کوچکتر دکتر، سرکردهی شهر را به قتل میرساند و همراه دکتر به ایل میگریزد. اما از ایل جز بهشتی سوخته، مردمی بیمار و دلهای شکسته، نمانده است. دکتر به مداوای بیماران میپردازد و «علی» سودای حمله به «قباد یاغی...
کارگردان: کیانوش عیاری
به مسئولین یک شهر کوچک در حاشیهی کویر اطلاع داده میشود که در آیندهی نزدیک یکی از مقامات بلند پایهی درباری از شهر آنها بازدید خواهد کرد. مسئولین برای استقبال از مقام مزبور، دست به کار شده، میکوشند از تمام امکانات شهر در برگزاری مراسم استقبال استفاده کنند. از سویی دیگر یک ورزشکار جوان از اهالی این شهر که در مسابقات آسیایی مدال طلا کسب کرده است، به شهر بازمیگردد و مورد استقبال پرشور مردم قرار میگیرد. وقتی مسئولین از علاقهی مردم به ورزشکار جوان مطلع میشوند، تصمیم میگیرند از محبوبیت او برا...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
این فیلم بازگوکنندهی زندگی انسانهایی است که با خیال ثروت هنگفت و رویای زندگی بهتر به تهران رومیآورند و به دلیل ناآشنا بودن با مشکلات زندگی شهری، در گرداب آن غرق میشوند. «نصرالله»، شخصیت اصلی فیلم با این مشکلات به مقابله برمیخیزد و در این راه از ارزشها و اصالت شخصیاش کمک میگیرد.
کارگردان: محمد احمدی
رفتگری جوان که عاشق ادبیات بوده و همیشه در ذهن خود آرزو داشته که دانشجوی رشته ادبیات باشد، از طریق زبالههایی که هر شب از جلوی درب خانههای مردم جمع میکند پی به اسرار و رازهای درون خانه ها می برد. بدین ترتیب درگیر ماجراهای عاطفی و اجتماعی میشود که...
کارگردان: خسرو ملکان
طوبی و همسرش که قاچاقچی مواد مخدر است، از جنوب کشور به تهران می آیند. او که ناخواسته در دام اعمال غیر قانونی همسرش گرفتار شده، در جابجایی مقداری مواد مخدر به هفت سال زندان محکوم می شود. مرد که در غیاب طوبی قادر به اداره ی زندگی نیست، دختر سه ماهه شان غزل را به یک نقاش می فروشد. پس از پایان محکومیت، طوبی همه جا را بدنبال همسر و دخترش زیر پا می گذارد. او با تلاش فراوان، شوهرش را در زیرزمین ساختمانی می یابد و سراغ بچه اش را می گیرد. مرد، ناگزیر به او می گوید که غزل سالها قبل درگذشته است. طوبی خشمگی...
کارگردان: خسرو ملکان
یک مزاحم تلفنی با خبری دروغ سبب میشود تا «اعظم» که نگران سلامت پسرش «رضا» (دانشجوی رشته پزشکی در شمال کشور) است راهی جاده شمال شود. ساعتی بعد «رضا» به خانهاش میرسد و وقتی موتجه امر میگردد با موتور به جستجوی مادرش میرود. «اعظم» در پاسگاه پلیس راه وقتی مطمئن میشود تصادفی گزارش نشده، خوشحال به منزل برمیگردد و در منزل به انتظار دیدار پسرش بیدار میماند. ساعاتی بعد افسر پلیس خبر تأسف آور تصادف پسرش را اطلاع میدهد. رضا در بیمارستان بستری میشود و «اعظم» در جستجوی شناسایی مزاحم تلفنی برآمده و ا...
کارگردان: مجید قاریزاده
«سحر» دختر هفت ساله «جواد» و «عاطفه» معلول جسمی است و به اتفاق پدر و مادرش در آپارتمانی اجارهای در شهرک اکباتان زندگی میکند. «عاطفه» مادر «سحر» در تلاش است با عمل جراحی دخترش بهود یابد. جواد کارمندی ساده است که به خاطر هزینههای فراوان و سنگین زندگی با مشکلات اقتصادی درگیر است و در این میان باید مخارج معالجه «سحر» را نیز تأمین کند.از سوی دیگر «رضا» کارگردان تئاتر، در تکاپوی اجرای نمایشی برای کودکان است و از «جواد» -پدر سحر- که بازیگری قدیمی است برای همکاری دعوت میکند. تلفیق زندگی و تئاتر و دن...
کارگردان: پوران درخشنده
دکتر «شکیبه موید» که پزشک متخصص زنان در امر نازایی است، خود پس از ده ساال زندگی مشترک با همسرش به لحاظ اینکه نمیتواند صاحب فرزند شود، ناچارا از او که شدیدا مایلست فرزندی داشته باشد، جدا میشود. «شکیبه» و شوهرش حتی دختر خوانده شان را نیز به محل سابقش بر میگردانند. گذشت ایام باز هم آن دو را کنار هم قرار میدهد و هر دو میپذیرند که با فرزند خواندهشان کانون خانواده را شکل دهند.
کارگردان: علی حاتمی
داستان این فیلم از دو موضوع تشکیل شده که در نهایت سادگی با یکدیگر تلفیق شدهاند. موضوع نخست از دیدگاه فرزندانی است که در کنار مادر پیرشان یک بار دیگر روزگار خوش کودکی را تجدید میکنند. موضوع دوم سفر سبکبارانه یک مادر است به دیار دیگر که خود مشتاقانه در تدارک این سفر شرکت میکند و فرزندانش را در فراهم آوردن مراسم پس از مرگش یاری میدهد.
کارگردان: علی حاتمی
"حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حال مجید منقلب میشود و رفتاری ناهنجار از خود نشان میدهد. حبی آقا او را به امید شفا گرفتن به امامزاده داوود میبرد. چندی بعد مجید دوباره عاشق یک بلیط فروش سینما میشود و دیگر به خانه برنمیگردد. حبیب آق...
کارگردان: داریوش مهرجویی
حمید هامون که با همسرش مهشید دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونهی خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش دربارهی عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد.
کارگردان: واروژ کریممسیحی
قصه در سالهای پیش از جنگ دوم جهانی در تهران میگذرد. داستان خواهر و برادری از خاندان قدیمی که مشترکاً توطئهای را بر اساس نمایشنامهای که برادر نوشته است طراحی میکنند. توطئه علیه زن برادرشان است که میراث خاندان را به ارث برده است...
کارگردان: بهروز افخمی
زن و شوهر جوانی برای گذراندن ماه عسل راهی شمال هستند. در طول راه با یادآوری خاطرات گذشته، حقایق تلخی در مورد چگونگی آشنایی و ازدواج آنها آشکار میشود تا اینکه کارشان به مشاجره میکشد. در این میان تصادفی روی میدهد و مرد از صحنهی تصادف میگریزد...
کارگردان: محمدرضا اعلامی
دکتر «منوچهر متین» که در زمان دانشجویی درگیر مسائل سیاسی بوده، اینک پس از شکست در زندگی سیاسی و خانوادگی، در تنهایی به سر میبرد.همسرش او را رها کرده و پسرش با بیماری دست به گریبان است. وی با یکی از شاگردانش به نام «افسانه» که نمونهی خوبی و ایثار است آشنا میشود و به او محبتی برادرانه پیدا میکند. اما دختر نامزدی دارد که این رابطه را درک نمیکند و با دکتر «متین» به ستیز میپردازد. دکتر «متین» که در وجود پرخاشگر نامزد «افسانه» جوانی خود را میبیند، سعی در راهنمایی و آگاه ساختن او میکند. اما حاد...
کارگردان: مسعود کیمیایی
گروهبان پس از هشت سال به زادگاهش برمیگردد در حالیکه تصور همه بر این بوده است که او دیگر مراجعت نخواهد کرد. «گلبخت» زن روسیاش و پسرش «بهمن» در تعویض روغنی برادر گروهبان کار میکنند. «گلبخت» قرار است با مادرش در بازگشایی مرزهای ایران و شوروی به زادگاهش آذربایجان شوروی بازگردد. گروهبان قبل از عزیمت به جنگ، زمینی را در جنگل با قولنامه خریده است. بعد از هشت سال –پس از بازگشتش- زمین دهها برابر گرانتر شده است. اما سند زمین به اسم گروهبان نشده و فروشنده حاضر نیست زمین را به قیمت گذشته به اسم گروهب...
کارگردان: مهدی فخیمزاده
دونفر با سوء استفاده از شرایط خاصی که جامعه در بعد از انقلاب داشت، شروع به مالاندوزی میکنند و در نهایت وقتی به هدف خود میرسند رو در روی هم قرار میگیرند و قصد نابودی یکدیگر را دارند. در این مرحله با مرگ روبرو میشوند که چهرهی خود را به آنها نشان میدهد. حال زندگی به گونهای دیگر جلوهگر میشود و هر یک به چارهجویی برمیخیزند. این فیلم سعی دارد در قالبی طنزآلود، نحوهی برخورد دو آدم سودجو را در مقابل با مرگ بررسی کند.
کارگردان: مجید قاریزاده
«احمد» بعد از سالها دوری از وطن و خسته از زندگی در خارج از کشور، به زادگاهش برمیگردد و مشتاقانه به دیدار تنها فرزندش «علی» میشتابد... «پروانه» همسر سابق «احمد» با مرد نااهلی به نام «کریم» ازدواج کرده و در کارخانهای برای گذراندن زندگی مشغول کار است. «احمد» به دیدار «پروانه» میرود تا بتواند «علی» را ببیند و «پروانه» به تصور اینکه «احمد» قصد دارد فرزندش را از او جدا کند، با این امر مخالفت میکند. «کریم» از این فرصت بهرهبرداری کرده و سعی میکند با گرفتن پول، پدر و پسر را به هم برساند...
کارگردان: رسول صدرعاملی
«مجید»، جوان 26ساله، با پدر خود حاج نصرت، به خاطر بعضی مسائل خانوادگی درگیری خصمانهای دارد. «مجید» او را بازدارندهی هر نوع موفقیت و عامل اصلی تباهشدنش در زندگی میداند و برای تلافی قصد دارد از او انتقام بگیرد، اما از او میترسد. «مجید» به قصد تسویهحساب خصوصی و خانوادگی تصمیم میگیرد، برادر 10سالهی خود را که مورد توجه و علاقهی زیاد حاج نصرت است، بدزدد و موفق به این کار میشود... قصهی فیلم که بر اساس یک ماجرای واقعی نوشته شده بر پایهی عشق و نفرت بنا شده و روایت برخورد پدر و پسر است.
کارگردان: بهرام بیضایی
خانهای را برای عروسی آماده میکنند. خبر میرسد که چند تن از بستگان عروس در حادثهای کشته شدهاند. پس از مدتی تردید در پذیرش خبر، سرانجام فاجعه تأیید میشود. آیین سوگواری برپا میشود، بی آنکه کسی به سرنوشت زوج جوان بیاندیشد...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
«عادل» از نوجوانی به همراه «آفاق» از طریق سرقتهای کوچک زندگی میکند و با ورود «نرگس» ارتباط در حال گسستن آندو سستتر میشود. تا اینکه...