- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی همه چیز برای فروش (1392)
- آثار مرتبط همه چیز برای فروش (1392)
آثار مرتبط فیلم همه چیز برای فروش | منظوم
کارگردان: ابوالحسن داوودی
داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
کارگردان: مانی حقیقی
در جاده ای کوهستانی، در فضایی زمستانی، در سرزمینی جنگ زده، زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند و ...
کارگردان: سعید سهیلی
یک شهر شلوغ... یک مرد تنها... هزار کوچهی بنبست... اسلحهی کلاش، یک خشاب خالی و هزار بغض فروخفته... اسد: آدم بدبخت، آدم ناشکره. عادل: کدوم ناشکری، ما از اونائیم که به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومد...
کارگردان: معین کریمالدینی
علی، پدرش و برادرانش مربی اسب هستند. اسب تمام هستی آنهاست. "ایلحان" نام اسبی است که مقامهای زیادی نصیب خانوادهی آنها کرده. علی قرار است با پولی که از جوایز ایلحان و بقیه اسبها در میآورد ازدواج کند اما همیشه در کورس همه چیز بر وفق مراد پیش نمیرود. ایلحان در شرایط پیش بینی نشدهای قرار میگیرد و علی میجنگد برای قهرمانی اسبش...
کارگردان: مصطفی کیایی
کاوه نابغهی علوم کامپیوتری به همراه خواهر و شوهرخواهرش تحت شرایط خاصی حساب بانکی یک رانتخوار به نام محتشم را هک میکنند. محتشم برای بازگشت پولش به روشهای غیرقانونی رو میآورد. اما این پول هنگفت در اختیار هفت جوان قرار میگیرد و مشکلات عدیدهای برای آنها بوجود میآورد.
کارگردان: سیدشهاب حسینی
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: هادی محمدیان
شاهزاده روم داستان عاشقی و دلدادگی پرنسسی مسیحی و پاکدامن به نام ملیکا را روایت می کند که از تبار پدر از نوادگان یشوعا وصی حضرت عیسی و از تبار مادر نواده قیصر روم است. سرنوشت این بانوی پاکدامن به گونه ای رقم می خورد که وی نهایتاً به بلاد اسلامی عزیمت میکند و با مردی از نوادگان پیامبر اسلام ازدواج میکند. ثمره این ازدواج فرزندی نیک سرشت است که در آیندهای نزدیک جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود...
کارگردان: علی عطشانی
پیرمردی که شغلش باربری است و قصد خرید سیم کارت و تلفن همراه را دارد که دست بر قضا سیم کارت خاموش سالیان گذشته رئیس جمهور مورد معامله قرار می گیرد و...
کارگردان: نیکی کریمی
سحر ( نیکی کریمی ) و سامان ( شهاب حسینی ) دو سینماگر جوانی هستند که سودای فیلمسازی حرفهایی دارند اما تنها چیزی که تا به امروز بدان دست یافتهاند ، ساخت فیلمهای تبلیغاتی و مستند بوده است!. این دو در هنگام ساخت فیلم تازه شان ، لازم میبینند تا یکی از صحنههای فیلمشان را دوباره فیلمبرداری کنند ولی مشکل اینجاست که بازیگر نوجوان این صحنه به نام ملیحه ( هستی مهدوی فر ) اکنون در کنار آنها نیست و حالا آنها باید همه جا را به دنبال او بگردند!
کارگردان: هادی مقدمدوست، دانش اقباشاوی، سید روحالله حجازی، محمد هادی نائیجی
فیلمی اپیزودیک با موضوع دینی و مفاهیم عاشورایی است که توسط چهار کارگردان جوان و مطرح ایرانی در کشور عراق و شهر کربلا ساخته شده است...
کارگردان: اصغر یوسفینژاد
متوفی وصیت کرده که بعد از مرگ، جسد او را دراختیار دانشکده پزشکی برای استفاده علمی قرار دهند اما، دخترش شدیدا مخالف است...
کارگردان: سامان استرکی
فیلمی اپیزودیک که در اپیزود اول آن اسماعیل و مرضیه زوج جوانی که در انتظار تولد کودک خود هستند؛ برای سونوگرافی دیرهنگام و انجام آزمایشات ژنتیک از شهرستان به تهران آمده اند. دکترها به علت ازدواج فامیلی، به آنها هشدار داده اند....
کارگردان: عباس رافعی
5 نفر که در فضای ملتهب آبان ماه سال 1357 درصدد هستند تا به آخرین پروازی که از ایران خارج می شود، برسند اما در ادامه ماجرایی سرنوشت این افرادی را به همدیگر پیوند می زند...
کارگردان: علیرضا سعادتنیا
یک دورهگرد که کارش نقتفروشی است، پس از مدتی یک دستگاه آپارات میخرد و سینمای سیار راه میاندازد...
کارگردان: شاهد احمدلو
اوضاع ملتهب و سیاسی عراق امروز، زندگی مشترک خالد و ضحی عکاس و خبرنگار یک روزنامه محلی را مثل همه مردم آن سرزمین مورد هجوم قرار میدهد...
کارگردان: مجید مجیدی
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: تهمینه میلانی
چهار زن زندانی خشن، در زندان نقشهای میکشند که پس از آزاد شدن اجرایش کنند. آن ها آزاد میشوند و پس از اجاره خانهای، مردان را از خیابان به وسیله تغییر قیافه دادن به صورت یک فاحشه به همان خانه می کشانند، آن ها را به یک صندلی می بندند ، مورد ضرب و شتم قرار می دهند و پولشان را به سرقت میبرند.
کارگردان: رخشان بنیاعتماد، محسن عبدالوهاب
دختری به نام «سارا» به مواد مخدر اعتیاد دارد. نامزد وی پسری به نام آرش است که در کانادا مشغول تحصیل است و از اعتیاد او بیاطلاع است. یک ماه پیش از آن که آرش برای برگزاری مراسم ازدواج به ایران بیاید سارا تصمیم میگیرد تا اعتیادش را ترک کند...
کارگردان: اصغر فرهادی
نظر جوان بیست و یکی دو ساله ای است که روزی در مینی بوس با ریحانه آشنا می شود و ازدواج می کنند، اما حرف های ناپسندی که در مورد مادر ریحانه وجود دارد او را مجبور می کند تا ریحانه را طلاق بدهد. ریحانه هم به این تصمیم تسلیم می شود اما نظر در برابر دادگاه خودش را موظف می داند که مهریه ریحانه را پرداخت کند...
کارگردان: مهدی صباغزاده
یک زوج جوان برای عبور از مرز احتیاج به پول دارند. آنها تصمیم میگیرند یک بازیگر سینما را بدزدند و در یک روز بارانی، آنها تصمیم خود را عملی میکنند. در خانهای در شمال کشور، او را زندانی کرده و به او میگویند که با مادرش تماس گرفته و به او بگوید پنجاه میلیون تومان پول آماده کند.
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
جراح برجسته مغز واعصاب بهنام دکتر عالم که بهدلایل مختلفی پسرش را فراموش کرده است. وی بصورت اتفاقی در شب تولد پسرش سامان از مریضی او که تومور مغزی است باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر به راه میافتد تا به او نزدیک شود.
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی می کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می گذارد. قدرت که می تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زند...
کارگردان: بهمن قبادی
آقا میرزا که خواننده و نوازندهی معروفی از اهالی کردنشین مرز (ایران ـ عراق) است، پیغامی از هناره همسر پنجم خود میگیرد مبنی بر اینکه به دیدار او برود. آقامیرزا همراه پسرانش عوده و برات برای یافتن هناره راهی میشوند، اما منطقه به علت بمباران رژیم عراق ویران شده و هیچکس نشانهای از او ندارد. بالاخره هناره خود توسط شخصی نشانیاش را به آقامیرزا میرساند. آقامیرزا و پسرانش در راه به اردوگاهی میروند که پسرش عوده، دو پسربچهی آواره را از آن جا به فرزندی قبول میکند و پسر دیگرش برات نیز همسری از میان آ...
کارگردان: همایون اسعدیان
رضا فتحعلی برای حل مشکل مالی خود مجبور به کارهای خلاف از جمله دزدی و حمل مواد مخدر می شود. در یکی از شبهایی که رضا برای حمل مواد مخدر به خارج از شهر میرود متوجه سقوط هواپیما شده و به نجات مسافران میپردازد. او که در حین نجات مسافران از حضور پلیس آگاهی مییابد فرار کرده و مواد را از بین میبرد. رضا پس از بازگشت به منزل ماجرا را برای دوست خود ابراهیم تعریف میکند، ولی از آنجایی که رضا فردی معروف و متقلب است حرفهای او مورد قبول واقع نمیشود. پس از چندی رضا به زندان میافتد و با انعکاس اخبار سقوط...
کارگردان: غلامرضا حیدرنژاد
جلال، بازیگر نقش های فرعی سینما که در عشق هم شکست خورده، قصد خودکشی دارد. او که ساکن اتاق شماره 212 در مسافرخانه «گلها» است ابتدا تصمیم میگیرد با طناب خود را حلق آویز کند، اما موفق نمیشود و ناچار در پی استخدام یک آدمکش برمیآید. «حسن چاخان» بازیگر سینما، نشانی یک آدمکش معروف به نام «رعد» را به او میدهد.
کارگردان: یدالله صمدی
«سارای» زیبارویی از ایل مغان، شیفتهی رئیس چوپانان ایل به نام «آیدین» است؛ اما خان منطقه با اینکه همسر و فرزندانی دارد، به «سارای» دل بسته است و مصمم است تا او را به دست آورد. اما «سارای» برای اثبات وفاداریش به «آیدین» و حفظ شرافت «ایل»، خود را به امواج رود ارس میسپارد اما تسلیم خان نمیشود...
کارگردان: مزدک میر عابدینی
محمدعلی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا همراه با همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازهای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانهای مناسب و کنجی آرام غیرممکن به نظر میرسد. کودکی در راه است...
کارگردان: امیرحسین ثقفی
توماج موفق میشود تا از زندان فرار کند اما زمانی که نزد همسرش بازمیگردد متوجه میشود که او مورد هتک حرمت قرار گرفته و ...
کارگردان: بهرام توکلی
زوج جوانی برای بهتر شدن رابطه شان، اتفاقات گذشتهی خود را در زندگی مرور میکنند که همزمان میشود با وقوع اتفاقات جدید و تاثیر آن بر زندگی آنان...
کارگردان: علی ملاقلیپور
عطا و معصومه در خانهای مستأجرند، موعد اجاره آنها پایان یافته اما میخواهند در خانه بمانند.
کارگردان: ابراهیم شیبانی
داستان چند دوست که تصمیم میگیرند از یک صرافی دزدی کنند، اما هر کدام دچار مشکلی میشوند.
کارگردان: علیرضا امینی
نیلوفر دختری که به همراه نامزدش بهرام طی سه روز به آب و آتش می زند تا تنها برادرش سعید را از اعدام نجات دهد، انها قصد فراهم کردن 100 میلیون پول نقد را دارند در حالی که فقط 30 میلیون آن را تهیه کرده اند، از طرفی موسی که در استبلی مشغول کار و مسابقات زیرزمینیست می خواهد مبلغی را برای کمک به نیلوفر تهیه کند و دوستش سعید را نجات دهد، اما این تلاش شکل دیگری به خودش گرفته و منتهی به انتهای خیابان هشتم می شود !
کارگردان: پیمان معادی
زنی که معلم پیانو است در مواجهه با یک اتفاق بزرگ در زندگیاش، در دو راهه تصمیم قرار میگیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند و یا . . .
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
گذر به هفت موقعیت از زندگی آدمهایی است که در شرایطی شبیه به بسیاری از ما و آدمهای دیگر جامعه، روزگار می گذرانند...
کارگردان: بهرام توکلی
خانوادهای متشکل از مادر و دو فرزندش، احسان و یلدا که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار میکشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند...
کارگردان: علی رفیعی
آقا یوسف کارمندی بازنشسته است که با دخترش رعنا زندگی میکند. پسرش خانه و زندگی خود را رها و به کانادا مهاجرت کرده است. آقا یوسف برای بر آمدن از مخارج زندگی خود و عروسش از پنج سال پیش، پنهان از چشم دخترش در خانههای مردم نظافت کاری میکند. او به شدت به دختر خود علاقهمند است. حوادثی در این خانهها رخ میدهد که مستقیماً به او ربط پیدا میکند و زندگی او را دگرگون میسازد......
کارگردان: منیر قیدی
«ویلاییها» قصه خانوادههای فرماندههان سپاه و ارتش در سال 1365 است. عزیز زن 50 سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران میآید تا بچههای خود را به خارج از کشور ببرد.