- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی ریحانه (1368)
- آثار مرتبط ریحانه (1368)
آثار مرتبط فیلم ریحانه | منظوم
کارگردان: حسن محمدزاده
«طاهره» و شوهرش «منصور» در یک آپارتمان اجارهای زندگی آرامی دارند. پدر «طاهره» پیر و از کار افتاده است و پیش آنها زندگی میکند. تنها دارایی او یک خانهی قدیمی در مراغه است که قصد دارد آن را فروخته و جهت خرید خانه به «منصور» کمک کند. اما «منصور» غرورش اجازهی قبول چنین کاری را نمیدهد. روز جمعه «طاهره»، خواهر «منصور» «مهری» و بچههایش را دعوت به ناهار میکند. «مهری» که گویی از قبل برای تفرقه آمده، پای پدر «طاهره» را وسط کشیده و زندگی آرام آنها را بر هم میزند. «منصور» به دفاع از خواهر به حالت ...
کارگردان: رحمان رضایی
«بهرام پرتوی» در عین ناباوری حکم بازنشستگیاش را دریافت میکند. او که مرد فعالی بوده، روحیهی بدی پیدا میکند. با توجه همسرش، در صدد کسب حرفهای جدید برمیآید تا ضمن کمک به بودجهی خانواده، سلامت روانش را نیز باز یابد. اما کارهای مختلفی که در نمایشگاه اتومبیل «پرویز» (برادر زنش) و یک شرکت ساختمانی به دست میآورد، چون بر پایهی تقلب و ریاست است، باب میل او نیست. زندگی خانوادگی «پرتوی» به همین جهت تا سقوط کامل پیش میرود... تا اینکه یک دوست قدیمی، سرانجام به او شغلی پیشنهاد میکند که با روحیهی او...
کارگردان: شاپور قریب
دخالتهای بیمورد خانوادهگی در زندگی زن و مردی، سرانجام باعث جدائی زن از مرد میگردد و این زمانی است که مرد کارش را نیز از دست داده است. از آن پس مرد باید عهدهدار نگهداری دو کودک خود نیز باشد. بزودی زن از اقدام عجولانه خود پشیمان میشود و با وساطت و اقدامات نوع دوستانه همسایه، زن و مرد زندگی تازهای را آغاز میکنند با این تحریک که از آن پس اجازه دخالت بیمورد را به دیگران ندهند.
کارگردان: مجید قاریزاده
«سحر» دختر هفت ساله «جواد» و «عاطفه» معلول جسمی است و به اتفاق پدر و مادرش در آپارتمانی اجارهای در شهرک اکباتان زندگی میکند. «عاطفه» مادر «سحر» در تلاش است با عمل جراحی دخترش بهود یابد. جواد کارمندی ساده است که به خاطر هزینههای فراوان و سنگین زندگی با مشکلات اقتصادی درگیر است و در این میان باید مخارج معالجه «سحر» را نیز تأمین کند.از سوی دیگر «رضا» کارگردان تئاتر، در تکاپوی اجرای نمایشی برای کودکان است و از «جواد» -پدر سحر- که بازیگری قدیمی است برای همکاری دعوت میکند. تلفیق زندگی و تئاتر و دن...
کارگردان: مسعود کیمیایی
گروهبان پس از هشت سال به زادگاهش برمیگردد در حالیکه تصور همه بر این بوده است که او دیگر مراجعت نخواهد کرد. «گلبخت» زن روسیاش و پسرش «بهمن» در تعویض روغنی برادر گروهبان کار میکنند. «گلبخت» قرار است با مادرش در بازگشایی مرزهای ایران و شوروی به زادگاهش آذربایجان شوروی بازگردد. گروهبان قبل از عزیمت به جنگ، زمینی را در جنگل با قولنامه خریده است. بعد از هشت سال –پس از بازگشتش- زمین دهها برابر گرانتر شده است. اما سند زمین به اسم گروهبان نشده و فروشنده حاضر نیست زمین را به قیمت گذشته به اسم گروهب...
کارگردان: خسرو ملکان
طوبی و همسرش که قاچاقچی مواد مخدر است، از جنوب کشور به تهران می آیند. او که ناخواسته در دام اعمال غیر قانونی همسرش گرفتار شده، در جابجایی مقداری مواد مخدر به هفت سال زندان محکوم می شود. مرد که در غیاب طوبی قادر به اداره ی زندگی نیست، دختر سه ماهه شان غزل را به یک نقاش می فروشد. پس از پایان محکومیت، طوبی همه جا را بدنبال همسر و دخترش زیر پا می گذارد. او با تلاش فراوان، شوهرش را در زیرزمین ساختمانی می یابد و سراغ بچه اش را می گیرد. مرد، ناگزیر به او می گوید که غزل سالها قبل درگذشته است. طوبی خشمگی...
کارگردان: خسرو معصومی
خبرنگاری با قطار وارد زادگاهش می شود و از همان بدو ورود خاطرات خود را که مربوط به سال های گذشته است مرور می کند، خبرنگار که برای یک روزنامه محلی قلم می زده تلاش دارد تا پرده از روی فساد و اختلاس مسئولان شهر بردارد. اما شهردار با نفوذی که در قدرت مرکزی دارد مانع از افشاگری های خبرنگار جوان می شود. در چنین وضعی بخشدار جدیدی وارد شهر می شود و از همان آغاز تصمیم می گیرد که بر نابرابری ها و بی عدالتی ها خاتمه دهد. مسئولان شهر از فرماندار می خواهند که برای جلوگیری از اغتشاش و ناامنی در شهر چاره ای بین...
کارگردان: حجتالله سیفی
"مهری" و "امیر" بدنبال اختلافاتی از یکدیگر جدا میشوندف در حالی که کودک خردسال دارند. سالها بعد در تعقیب رویاهایش به سراب رسیده، در جریان انقلاب اندیشهاش صیقل میخورد و به دنبال سعادت خانواده، همسر و فرزندش برمیآید و سرانجام آنها را مییابد اما امیر او را نمیپذیرد. کودک که مهر مادری را دریافته، برای یافتن او از خانه میگریزد و چون بیمار است، نهایتاٌ به بیمارستان منتقل میشود. مهری و امیر در جستجوی پر از التهابشان، یکبار دیگر، کنار کودکی که هر دوی آنها را کنار خود میخواهد، بهم میرسند. سرانجا...
کارگردان: کامران قدکچیان
«کوپر» سیاستمدار آمریکایی با ازدواج دخترش «نرجس» (که قبلا ملیکا نام داشته) با یک جوان دانشجوی ایرانی «علیرضا» مخالف است اما دخترش به رغم مخالفتهای پدر با «علیرضا» ازدواج میکند. «کوپر» که موقعیت و پست خود را در خطر میبیند، غریبهای آدمکش را اجیر میکند تا علیرضا را بکشد. آدمکش، جوانی به نام «خسرو» است که با همسرش «یاسمین» که مبتلا به ایدز است در پاریس زندگی میکند. «خسرو» قرار میگذارد تا در برابر دریافت ویزای آمریکا «علیرضا» را بکشد. اما پس از آشنایی با او از قصد خود منصرف میشود و در حالی...
کارگردان: احمد نیکآذر
"رحمان" صاحب دو فرزند به اسامی "سیفالله" و "حجت" است. حجت از روستا به شهر میرود و در کارخانهای مشغول کار میشود. سیفالله دائماٌ در فکر رفتن به شهر نزد حجت است. رحمان با پدر پیر و افلیجش در روستا به زندگی فقیرانهاش ادامه میدهد (بابا حمزه_ پدر رحمان_ از معالجه پاهایش در شهر ناامید و مجدداٌ به روستا بازگشته است) بابا حمزه دائماٌ رحمان را تشویق به کاشت زمین میکند. رحمان به لحاظ بدهکاریهایش به "اسکندری" صاحب گاوداری روستا، نمیتواند خواسته باباحمزه را عملی کند و ناچار از کار کردن در گاوداری ا...
کارگردان: منصور تهرانی
کارگران معدن به خاطر جور و ستمی که بر آنها وارد میشود، شکایتی نوشته و تقاضای بازرسی جهت رسیدگی به موقعیت کارگران معدن را میکنند. بازرس ویژهای از مرکز به منظور پیگیری به معدن میآید. نتیجهی تحقیقات بازرس ویژه موید نظر کارگران است و خواسته و حقوق کارگران بار دیگر به فراموشی سپرده میشود. کارگران ناچار از اعتصاب و بعد شورش میشوند طی یک درگیری که بین ماموران و کارگران معدن روی میدهد، مالک معدن سرانجام وسیلهی کارگران به قتل میرسد.
کارگردان: رسول صدرعاملی
آیدین و تدائی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده میشوند. با تشکیل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آیدین در کلانتری مانده و تدائی نیز برای تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل میشود و...
کارگردان: فریدون حسنپور
پول: الله قلی خان پیرمرد تنها و بد اخلاقی است که همه ی بچه های محله از او می ترسند. روزی پولی از جیب الله قلی خان به داخل جوی آب می افتد و پسر بچه ای آن را پیدا می کند......
کارگردان: جمیل رستمی
روستایی خشک و ساکت و مردمی که در تمنای باران،برف، روژین در خیال گریز از تقدیری ناخواسته، پناه روژین به آشنایی غریب و این پایان ماجرا نیست.
کارگردان: ناصر شاملو
زنی به همراه نامزد تحمیلی از سمت خانواده قصد مهاجرت به کانادا دارد ولی در طی ملاقاتی کاری، دلبستگی ای نسبت به مردی دیگر پیدا می کند و بین مهاجرت و ماندن مجبور به تصمیم گیری می شود...
کارگردان: سیروس حسنپور
یک پیرزن مهربان به نام «بی بی» دختر بچه ای ایلیاتی به نام «کبری» را برای داشتن زندگی بهتر و آموختن خواندن و نوشتن از ایل و اسب محبوبش جدا کرده، با خود به روستا می برد. کبری که از این وضعیت ناراضی است، بنای ناسازگاری را می گذارد...
کارگردان: رامین لباسچی
فردی که خارج از کشور زندگی میکند و برای یافتن هویت اصلی اش به کشورش برمی گردد..
کارگردان: محمد احمدی
نگاهی به زندگی سه خانواده که تقدیر باعث روابطی بین آنها می گردد: - مسعود کیا، در تصادفی همسر و دو فرزند خود را از دست می دهد. - همسر لیلا، رضا مقدم سالها پس از جنگ، به خاطر جراحت های دوران جنگ شهید می شود و او را به همراه دختر شش ساله اش (ستاره) تنها می گذارد. - مریم، همسر پیمان انصاری که دانشجوی رشته ی دکتری است و به تازگی ازدواج کرده اند، ناخواسته باردار می شود. نگاهی به این سه زندگی که تقدیر این شخصیتها را با هم درگیر می کند. آنها از هم تنفر پیدا کرده... و به هم عشق می ورزند....
کارگردان: محمد مقامی
مزد عشق: زوج جوانی برای گذراندن ماه عسل به شمال می روند، در یک مهمانی آنها را بیهوش می کنند و در حال استعمال مواد مخدر از آنها عکس تهیه و اقدام به اخاذی میکنند....
کارگردان: امیراطهر سهیلی
طرقه: دو جوان مشهدی جنوب شهری بر سر یک کبوتر قیمتی اختلافهایی دارند، این اختلافها موجب شکل گرفتن داستان فیلم می شود....
کارگردان: بهروز طاهری
انتقام: حرفهای بهرام برادر یک فرد متمول به نام بهادر در مورد بالا کشیدن حق الارثش هیچ تاثیری در وی نمی گذارد، این در حالی است که ...
کارگردان: سید اسماعیل جلالی
فیلم سینمایی جورچین به تنهایی و عدم وجود روابط عمیق انسانی می پردازد. زندگی مشترک امیر و سیمین به یکباره با ورود زنی دیگر به چالشی مهم و سنگین کشیده می شود...
کارگردان: هومن سیدی
بمانی پسر ۱۳ سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهی جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر میخورد و با آنها وارد ماجراهایی میشود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگیاش میشود…
کارگردان: سیدمسعود اطیابی
روایت مرد افغانی بوده که پس از سال ها همسرش را در حمله گروه طالبان از دست داده است. او به همراه دو دخترش برای برپایی جشن ازدواج دختر بزرگترش به شهر کابل بازمی گردد. اما در مراسم عروسی زنی را می بیند که صدایی آشنا دارد...
کارگردان: سعید چاری
پشت دیوار باغیست: نغمه دختر جوانی است که دوست دارد پاک زندگی کند، اما پدر معتاد و وضعیت آشفته خانواده اش اورا به مسیر پر پیچ و خمی از زندگی اش می رساند.و در همین سن جوانی به آستانه نابودی می رسد …...
کارگردان: محمود معظمی
روایت این اثر، داستانی از یک عشق، دیرینه و اتفاقات کهنه است که با برگشت نازلی به خانه باغ پدری اش، دوباره دستخوش تازه کردن عشق قدیمی اش و اتفاقاتی نو می شود.
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: حسن قلیزاده
نسیم که حالا زن جاافتادهای است، خاطرات جوانیاش در سالهای 1320 را مرور میکند....
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان سالم بدر نمیبرد. در شهر هنگامهای برپا میشود، موشها ابتدا وحشتزده و نگران به این سو و آن سو میدوند، هر کس چیزی میگوید و هر کس راهی پیشنهاد میکند، ولی سرانجام در یک راه همه مصمم میشوند: اتحاد و ا...
کارگردان: محمد متوسلانی، علی حاتمی
«جعفرخان» پس از سالها اقامت در خارج از کشور به عنوان تحصیل، به مملکت و شهر خود باز میگردد ولی آنچنان با محیط و حال و هوای آن بیگانه است که اعمال و رفتارش موجب اعتراض اهالی شهر شده و وی ناچار از بازگشت میشود. پدر سالهای امیدش را از دست رفته میبیند به آرزوی ثمره نوه کوچکش دل میبندد.
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
«حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه میگریزند؛ اما جستجوی آنها به نتیجه نمیرسد و خسته و گرسنه به گربههای ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربهها به امید اینکه اگر پدر بچهها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گستردهای را آغاز میکنند؛ اما وقتی سرانجام پدر «حسن» و «گلدونه» پیدا میشود، با بیمهری او روبرو میشوند. چه قبلا توسط مستخدم منزل، پسر و دختری به عنوان فرزندان گمشدهی وی به خانه راه یافتهاند، اما سرانجام حقیقت آشکار میشود و گربهها نیز جایی ...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
«لیلا» و «بهرام» اعضاء خانوادهای در شهر شادی، برای کمک به مادرشان که وام بانکیاش را دزدی به نام «گنجو» ربوده وارد عمل میشوند. اما توسط «گنجو» و مادرش «عجوزه» دستگیر شده و در زیرزمین «عجوزه» زندانی میشوند. عروسکهای «لیلا» و «بهرام» برای رهایی آن دو به فکر نقشهای میافتند و طی عملیات ضربتی آنها را نجات میدهند.
کارگردان: حسین زندباف
دختر آقای سعادت با مهندس مهران قرار ازدواج گذاشته است. آقای سعادت، که آدم بدگمانی است،آقا تقی خیالاتی و دست و پا چلفتی را مأمور می کند تا مهران را زیر نظر بگیرد. آقا تقی ادعا می کند که مهران عضو باند قاچاق هروئین است. به زودی معلوم می شود که قاچاقچی مورد نظر فرد دیگری است شبیه مهران که در ساختمان محل سکونت او زندگی می کند. به این ترتیب چابکی آقا تقی در کشف باند قاچاق اثبات می شود و مهران و دختر آقای سعادت به وصال هم می رسند.
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: تهمینه میلانی
یک دانشجوی رشته ی سینما به نام فرشته، مربی خصوصی دختر نوجوانی است به نام عاطفه که والدینش متارکه کرده اند. فرشته که در جست و جوی موضوعی است برای پایان نامه ی تحصیلی خود در می یابد که پدر عاطفه باعث شده است که دخترش وضع روحی نامناسبی پیدا کند. فرشته در پی تحقیقاتی درباره ی مسئله طلاق به اعضای خانواده نزدیک می شود و موجب می گردد که روابط گسسته خانواده از نو سامان بگیرد.
کارگردان: اسدالله ایمن
داستان خاله قورباغه و پسربچه بامزه و کل کل ها و کشمکش های این دو عروسک بامزه...
کارگردان: پوران درخشنده
یک معلم روانشناس برای تدریس وارد مدرسهی دخترانهای میشود که در آن دانشآموزان استثنائی و ناشنوا تحصیل میکنند. ورود او مصادف میشود با آشنایی با دخترکی ناسازگار و کندذهن که قصد کشتن همشاگردیش را در سر کلاس داشته است. معلم جوان با تلاش فراوان سعی در اصلاح شخصیت ناسازگار دخترک میکند و در روزهای بعد تلاش او تا حد ایثار و جنون پیش میرود. به زودی روشن میشود که معلم جوان به خاطر آنکه از داشتن فرزند محروم است، عاشقانه در بازسازی شخصیت دخترک تلاش میورزد. وقتی تلاش او به ثمر میرسد، پدر دخترک سد ر...
کارگردان: پرویز صبری
مدرسهای شبانه روزی که مربی نداشته، سه ماه است که تعطیل است. یک روز خانم معلم جوانی وارد میشود. علیرغم مشکلاتی که هست با ایجاد رابطه عاطفی، بزودی شور و نشاطی بر مدرسه حاکم میکند. خانم معلم در یک گردش تفریحی داستان شنگول و منگول و حبه ی انگور را برای شاگردان خردسال خود تعریف می کند. شیر، در مقام سلطان جنگل، بین گرگ و روباه مسابقه ای می گذارد، بدین ترتیب که هر کدام زودتر غذای لذیذی برای او فراهم کند به استخدام او در می آیند...
کارگردان: محمدرضا زهتابی
«حسن» که شیفتهی «فرنگیس» است هیچ امیدی به ازدواج با او ندارد. او کارگر سادهای در حجرهی چایفروشی پیر است. صاحب حجره، برای اینکه «حسن» را یاری داده باشد، با سرمایهی خود به نام «حسن» ده صندوق چای سفارش میدهد تا بعداً نیمی از سودش را به «حسن» بدهد که او چارهی کارش کند. اما یک حادثه باعث میشود که ده صندوق، صد صندوق ثبت و عمل شود و وقتی بهای چای بالا میرود، «حسن» عملاً موقعیت خوبی پیدا میکند. اما برای اینکه بتواند نظر پدر «فرنگیس» را جلب کند، همهی صندوقهای چای را از آن خود میکند و پدر «فر...
کارگردان: ایرج طهماسب
کلاه قرمزی پس از سالها در امتحانات مدرسه اش قبول می شود و به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه معرفی می شود طوری که حتی تصویرش از تلویزیون نیز پخش می گردد. حالا بنا به قولی که داده شده آقای مجری باید برایش یک دوچرخه بخرد ولی او توانایی مالی ندارد. در همین زمان تلفنی از سوی عموی کلاه قرمزی که قرمزی بزرگ نام دارد به او می شود و کلاه قرمزی را همراه آقای مجری و نرگس به منزل مجللش دعوت می کند. در آن دیدار عموی کلاه قرمزی یک دوچرخه با ارزش به او هدیه می دهد. اما چندی بعد در جریان یک دزدی از منزل آقای مجری و نرگ...