- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی دعوت (1387)
- آثار مرتبط دعوت (1387)
آثار مرتبط فیلم دعوت | منظوم
کارگردان: عباس کیارستمی
صد و چهارده بازیگر زن سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در حال تماشای نمایشی بر اساس داستان خسرو و شیرین اثر حکیم نظامی گنجوی هستند...
کارگردان: امید بنکدار، کیوان علیمحمدی
چهار داستان ترکیب شده که به طور موازی روایت می شود. تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار که از دسیسه های اندرونی دربار و بی وفایی شوهرش به تنگ آمده، خاطراتش را برای پسرخاله و معلمش سلیمان بازگو می کند. در حالی که سلیمان مدام از گفتن آنچه در دل دارد
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
یکی از عوامل گروهک تروریستی که در اوایل انقلاب پس از به پا کردن آشوبی گریخته است، حال که پس از طی چندین سال برای دیدن دخترش «ارغوان» که دانشجوی دانشکده جنگلداری است مخفیانه به ایران بازمیگردد. یکی از مأمورین امنیتی به نام «بهزاد» به عنوان دانشجو وارد دانشکده شده و از تمامی امکانات مدرن امنیتی استفاده میکند تا با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در این میان بین او و ارغوان رابطه ای عاطفی بوجود می آید. از طرف دیگر همکاران سیاسی شفق نیز تصمیم دارند او را ترور کنند تا به دست مأمورین امنیتی نیف...
کارگردان: ابراهیم شیبانی
داستان چند دوست که تصمیم میگیرند از یک صرافی دزدی کنند، اما هر کدام دچار مشکلی میشوند.
کارگردان: مهدی رحمانی
پسری همراه مادرش در یک روستا زندگی میکند. او که پدرش را از دست داده، ناچار است همراه با مردی که به زودی ناپدریاش میشود به تهران سفر کند. در تهران برای آنها اتفاقهای مختلف میافتد.
کارگردان: مسعود کیمیایی
یک زن به نام خاتون که چهرهای خونین دارد، در حال فرار از دست افرادی است که قصد ربودن او را دارند. این زن در نهایت موفق میشود خود را به محلی که سابقاً سینما بوده و هم اکنون باشگاه بیلیارد است، برساند و در آنجا با 2 مرد مواجه شود که به او پناه میدهند اما...
کارگردان: سیروس الوند
زندگی عاشقانه مهتاب و بهرام با رسیدن خبری به بحران کشیده می شود. آدم هایی از گذشته فراموش شده هر کدام پا به ماجرا می گذارند که هر یک تعریفی دیگر از عشق و حق، با خود آورده اند.حادثه، بر همه چیز سایه می اندازد وآنها، در موقعیتی سخت قرار می گیرند...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
فیلم درباره رابطه پدری بسیجی و دختر جوان اوست که مینهای باقیمانده از دوران جنگ باعث مجروح شدنش شده است.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
روایت محافظی شخصی که از جان یکی از شخصیتهای مهم نظام محافظت میکند اما در جایی و براساس حوادثی متوجه میشود که او بیش از آن که به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است. محافظ شخصی دچار تشکیک میشود و همین امر باعث میشود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد. اما به دلیل خدمات و خلوصی که در وی وجود دارد او را به محافظت از فرد دیگری میگمارند که یکی از فعالان هستهای کشور است...
کارگردان: تهمینه میلانی
چهار زن زندانی خشن، در زندان نقشهای میکشند که پس از آزاد شدن اجرایش کنند. آن ها آزاد میشوند و پس از اجاره خانهای، مردان را از خیابان به وسیله تغییر قیافه دادن به صورت یک فاحشه به همان خانه می کشانند، آن ها را به یک صندلی می بندند ، مورد ضرب و شتم قرار می دهند و پولشان را به سرقت میبرند.
کارگردان: شهرام شاهحسینی
رضا پس از دو سال نامزدی با رویا و بعد از مدت ها بیکاری، در روزنامه ای مشغول به کار می شود و با خوش حالی با رویا تماس میگیرد تا قرار عروسی را بگذارند، اما رویا با او برخورد سردی می کند، چون تحت تأثیر حرف های مادرش با جوانی پول دار به نام مسعود که در دنیای مد فعالیت دارد نامزد کرده و می خواهد با او به شمال برود.
کارگردان: مانی حقیقی
مینا و مرتضی تصمیم گرفتهاند که پس از ده سال زندگی مشترک از هم جدا بشوند. آنها قرار است تا چند روز دیگر طلاقشان را رسمی کنند آیا بازگشت ناگهانی آذر، خواهر بزرگتر مینا، پس از سالها دوری از ایران میتواند تصمیمهای قاطع مینا را دستخوش تزلزل کند؟ و نقش علی، دوست قدیمی مینا و مرتضی، در این مقطع چهخواهد بود؟
کارگردان: مسعود کیمیایی
آصف، رضا، سعید و فرامرز چهار سرباز هستند که یک روز جمعه به دیدن خانواده هایشان می روند رضا در مراسم ختم مادرش متوجه می شود که خواهرش به جرم قتل همسرش زندانی شده و به پدرش نیز دختری را صیغه کرده است. آصف که از خانواده ای مرفه است، می فهمد که خواهرش نقره، از عشق استادش به اعتیاد روی آورده. فرامرز که خواننده است به استودیو می رود و اثر تازه اش را می خواند. سعید که اهل سیاست است و سودای رفتن به خارج را دارد در روزنامه می خواند که سه همراهش در سفر قاچاقیشان به خارج کشته شده اند. دوست سعید هم مورد تج...
کارگردان: فریدون حسنپور
داستان مردی است به نام جعفر که تا به حال عاشق نشدهاست تا اینکه زنی غریبه وارد روستا میشود و...
کارگردان: حسن فتحی
داستان مردی است که به خاطر تسویه حساب شخصی با مردی دیگر، دختر او را گروگان می گیرد و به خانه ای در خارج از شهر می رود و منتظر آن مرد می ماند...
کارگردان: پرویز شهبازی
مردی که سالها قبل با زیرکی خود را از مخمصهای رهانیده، اما با بازگشت غریبهای به شهر کوچک محل سکونتش، به دردسر میافتد...
کارگردان: مسعود کیمیایی
شب ازدواج امیر و مرجان است. حبیب دوست صمیمی امیر که کمک زیادی برای برگزاری مراسم کرده، ناگهان از امیر می خواهد که عروسی اش را به هم بزند. حبیب فهمیده که مرجان قبلاً با مردی ازدواج کرده بوده و از او بچه دارد. امیر با نشانی که در اختیار دارد، دنبال یافتن سرنخ ماجراست...
کارگردان: ایرج کریمی
فیلم به داستان یک مهندس ساختمان می پردازد که جهت معالجه مشکلات روانیش پا به مطب یک روانپزشک می گذارد و در مطب پزشک محبوس می شود و در ادامه مشخص می شود که خود پزشک هم مشکلات پیچیده روحی و روانی دارد و از مهندس محبوس به عنوان سوژه نمایشنامه اش استفاده می نماید. اما...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
روایتگر گوشهای از زندگی «عیسی» و «فاروق» است که پس از سالها همدیگر را میبینند و خاطرات دوران جنگ را مرور می کنند. «عیسی» جوان رزمندهای است که مأموریت انتقال اسرای جنگی به پشت جبهه را دارد که «فاروق» هم یکی از آنهاست.
کارگردان: مصطفی رزاق کریمی
امیر زندی که مدیر عامل یک شرکت بستنیسازی است و دکتر سیمین معتمد، زوجی از طبقه مرفه جامعه هستند که زندگی گرم و پرشوری ندارند. نداشتن فرزند یکی از این مشکلات آنها است. سیمین که پزشک است یک بار باردار شده اما فرزندش را از دست داده و دیگر نمی خواهد بچه دار شود. امیر در اثر حادثهای با ندا طلوعی آشنا می شود و مهر و الفتی میان آنها شکل می گیرد که این عشق بر رابطه امیر و سیمین سایه میافکند...
کارگردان: مازیار میری
یاسی که در زندگی مشترکاش با محسن دچار تردیدهایی شده، تصمیم میگیرد برای او جشن تولدی بگیرد و خاطراتی را یادآوری کند. او برای بهتر برگزار کردن مهمانی، همه چیز از قبل پیشبینی میکند، غافل از این که همه چیز مطابق با خواسته او پیش نمیرود ...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
محبوبه زن جوان و جنگ زدهای است که پس از پایان جنگ تک و تنها به مزرعه ویران شدهاش در جنوب میرود. داود مأمور خشن خنثیسازی مینهای زمان جنگ، مانع ورود محبوبه به خانهاش میشود و...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق میشود. هادی حجازیفر و بابک حمیدیان، خلبان و کمکخلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریستهای تکفیری به دام افتاده و به اسارت برده میشوند. حالا آنها اسیر داعش هستند.
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
پلاک «یوسف» از شکم یک کوسه در آبهای جنوب پیدا میشود. همه معتقدند که او شهید شده است. «دایی غفور» که رانندهی تاکسی فرودگاه است، برخلاف دیگران معتقد است که پسرش «یوسف» روزی بازخواهد گشت. زندگی او و دختری به نام «شیرین» که از قبل برای جستجوی برادرش به ایران آمده است، در یک نقطه به هم میرسد. آنها به دنبال گمشدهی خود میگردنند...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: تهمینه میلانی
سایه، مهندس آرشیتکت، برای طلاق از همسرش یوسف که مهندس راه و ساختمان است، نزد وکیل میرود اما تصادفاً گذرش به مطب یک روانشناس میافتد و طبق پیشنهاد روانشناس، نحوه آشنایی و مسائل مربوط به زندگی مشترکش با یوسف را که آکنده از لجاجتهای متقابل است، برای دکتر تعریف میکند و...
کارگردان: پیمان معادی
زنی که معلم پیانو است در مواجهه با یک اتفاق بزرگ در زندگیاش، در دو راهه تصمیم قرار میگیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند و یا . . .
کارگردان: مهدی کرمپور
پل چوبی” معبری بود بر خندق شمالی طهران، مابین پایتخت و ییلاق شمیران… محل اتصال طهران قدیم و تهران مدرن. اینجا و اکنون محله پل چوبی یادگار گذشته است. نامی بهجا مانده در قلب شهر پر هیاهو؛ محل رخداد عاشقانهای ناآرام
کارگردان: مجید فهیمخواه
پیمان توسط دوستش با دختری آشنا می شود و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند اما دختر پس از مدتی ناپدید می شود و پیمان درگیر این ماجرا میشود...
کارگردان: پوریا آذربایجانی
درباره ی دو دانشجو است که بعد از 20 سال یکدیگر را پیدا میکنند. سالها قبل علاقههایی بین آنها وجود داشته و به نتیجه نرسیده است آنها تصمیم میگیرند دوستان قدیمی خود را پیدا کنند.
کارگردان: فرهاد نجفی
ین فیلم داستان مردی مغرور و بلند پرواز است که در شرایطی خاص مجبور به مرور گذشته خود می شود.
کارگردان: مازیار میری
محمود، کارگر جوشکار خطهای راهآهن در جنوب ایران، با تماس تلفنی میفهمد که پری همسرش منزل را ترک کرده است. همه شواهد نشان از خیانت پری دارد، اما مرز بین داوری و باور، محمود را وادار به جستجو میکند.
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
گذر به هفت موقعیت از زندگی آدمهایی است که در شرایطی شبیه به بسیاری از ما و آدمهای دیگر جامعه، روزگار می گذرانند...
کارگردان: سامان مقدم
فرزند آدم محکوم به سرنوشتی بود که پدر و مادرش برایش رقم زدند. سیب دندان زده همه قصه را خراب کرد. آدمیزاد محکوم می شود اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمین، دنبال راهی رفت که شاید به بهشتش بازگردد. انسان همیشه دنبال سرنوشت خودش است...
کارگردان: سیروس الوند
مردی در اولین شب ازدواج در پی یک تماس تلفنی از طرف یکی از بیمارانش منزل را ترک میکند. مظنون شدن تازه عروس به همسرش پای زنی دیگر را به زندگی آنها باز میکند. این رابطه ظاهراً با ارتکاب قتل خاتمه مییابد و... .
کارگردان: مانی حقیقی
چهار دوست قدیمی در مسیر بازگشت از اسکی به تخته سنگی که مثل خنجر در لبه پرتگاهی فرو رفته است گیر میدهند. گیر آنها هم این است که این تخته سنگ باید بیفتد. به مرور افراد دیگری هم از آشنا و غریبه به جمع آنها اضافه میشود. جالب اینکه همه آنها هم به تخته سنگ گیر میدهند. بالاخره این گیر باعث میشود پای یکی از چهار دوست زخمی شود و دوست دیگرشان آنقدر عصبانی می شود که بصورت جدی تصمیم به انداختن سنگ میکند حتی اگر لازم باشد شب را همانجا بماند. تخته سنگ عاقبت میافتد.
کارگردان: کیومرث پوراحمد
در فیلم نوک برج ، امیر هر چه میگوید عاشق شدهاست کسی حرفش را جدی نمیگیرد. ولی وقتی او را نوک برج میبینند، میفهمند موضوع جدی است و تازه ماجراها شروع میشود و…….