- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی گاهی به آسمان نگاه کن (1381)
- آثار مرتبط گاهی به آسمان نگاه کن (1381)
آثار مرتبط فیلم گاهی به آسمان نگاه کن | منظوم
کارگردان: ابوالحسن داوودی
«خسرو» که کارش رانندگی تاکسی است، یک شب با موجودی فضایی که خود را «خپیت» میداند، روبرو میشود. رفتار غیر عادی و پیشبینی نشدهی «خپیت» مشکلاتی برای «خسرو» پدید میآورد. «خسرو» علت حضور «خپیت» در زمین را نمیداند تا اینکه زنی فضایی نیز به زمین میآید؛ و اوست که فاش میکند که «خپیت» به لحاظ مخالفت فرماندهان سیاره با نفس ازدواج او، به زمین تبعید شده است. به زودی پای موجودات فضایی دیگر که قصد بازگرداندن زن و مرد فضایی را دارند، به زمین گشوده میشود. بین دو گروه نبردی در میگیرد اما در نهایت، با قول...
کارگردان: تهمینه میلانی
سایه، مهندس آرشیتکت، برای طلاق از همسرش یوسف که مهندس راه و ساختمان است، نزد وکیل میرود اما تصادفاً گذرش به مطب یک روانشناس میافتد و طبق پیشنهاد روانشناس، نحوه آشنایی و مسائل مربوط به زندگی مشترکش با یوسف را که آکنده از لجاجتهای متقابل است، برای دکتر تعریف میکند و...
کارگردان: کمال تبریزی
شیرین، ماجرای آشنایی خود و خانواده اش با کسی را که قرار است به خواستگاری او بیاید روایت میکند.
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی می کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می گذارد. قدرت که می تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زند...
کارگردان: مصطفی احمدی
دن کیشوت پس از فراغت از تدارک مقدمات کار، نخواست بیش از این در اجرای نقشه خویش درنگ کند.
کارگردان: کمال تبریزی
داستانی با مضمونی کمدی و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد بهداد است که سودای رسیدن به قدرت را دارد.
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
سه زن که با همکاری یکدیگر، ایجاد و ثبت یک شرکت تجاری، اقدام به اختلاس از یک مؤسسه اعتباری می کنند آن ها…
کارگردان: مرضیه برومند
موشهای «شهر موشها 1» بزرگ شدهاند و توانستند اسمشو نبر(گربه شهر موشها) را شکست بدهند و شهری زیبا را برای خود بسازند. اما حالا بچه های موش های بزرگ وارد منطقه ممنوعه میشوند و سبدی پیدا میکنند و ...
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
«عطا» مردی حدودا سی و پنج، شش ساله و پولدار است که همسرش «سپیده» یک خانم مهندس فعال و متجدد است و یک پسر کوچک خوش سروزبان به نام «سمیر» هم حاصل زندگی مشترک او با سپیده است. «عطا» از آنجاییکه حوصله انجام کارهای اداری را ندارد اختیار همه اموالش را به همسرش سپرده تا او به امور اداری و مالی کارهایش بپردازد. تا اینکه سپیده در حین رسیدگی به فعالیتهای شهرکسازی خودش با محمدرضا (دوست قدیمی عطا) درگیر میشود و در جریان این اتفاق محمدرضا که مرد جا ا...
کارگردان: مجید مجیدی
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: پریسا بختآور
تهران - جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تامین کنند، شیرین جرات ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در آپارتمانی در شمال شهر میشوند تا با کاری که انجام میدهند، پول موردنیاز را تامین کنند. ورود آنها به آپارتمان اتفاقاتی را در پی دارد که ...
کارگردان: شهرام شاهحسینی
رضا پس از دو سال نامزدی با رویا و بعد از مدت ها بیکاری، در روزنامه ای مشغول به کار می شود و با خوش حالی با رویا تماس میگیرد تا قرار عروسی را بگذارند، اما رویا با او برخورد سردی می کند، چون تحت تأثیر حرف های مادرش با جوانی پول دار به نام مسعود که در دنیای مد فعالیت دارد نامزد کرده و می خواهد با او به شمال برود.
کارگردان: سامان مقدم
ارژنگ صنوبر شخصیتی چهل ساله است که همراهش میشویم تا تجربههای متفاوت و پیچیده اش از عشق و مصائبی که در زندگی دچارش میشود را برایمان بازگو کند...
کارگردان: قدرتالله صلحمیرزایی
امیر محجوبی بازیگر سینماست که در راه ازدواج با دختر مورد علاقه اش هستی با مشکلات خانوادگی مواجه می شود...
کارگردان: سامان استرکی
فیلمی اپیزودیک که در اپیزود اول آن اسماعیل و مرضیه زوج جوانی که در انتظار تولد کودک خود هستند؛ برای سونوگرافی دیرهنگام و انجام آزمایشات ژنتیک از شهرستان به تهران آمده اند. دکترها به علت ازدواج فامیلی، به آنها هشدار داده اند....
کارگردان: مازیار میری
مهندس رحمان توانا، کارمند عالیرتبهی دولتی، در مأموریتی خارج از کشور، به یک دختر زیبای مسیحی دل میبندد و...
کارگردان: محسن دامادی
دو شخصیت جامعه معاصر را روایت میکند که از دو طبقه اجتماعی کاملاً متفاوت هستند...
کارگردان: علیرضا امینی
شروع داستان از یک دفتر ازدواج و طلاق آغاز می شود. سام و رودابه هر دو از خانواده مرفه از هم جدا می شوند، از آنجاییکه دلیل طلاق آنها پایه و اساس محکمی ندارد و هنوز به هم علاقه دارند داستان طور دیگری پیش می رود…
کارگردان: سید داود میرباقری
«عباس خاکپور» به قصد سفر به آمریکا به ترکیه میرود تا ویزای آمریکا را بگیرد. او چهاربار و با قیافههای مختلف به سفارت آمریکا مراجعه میکند، اما موفق به اخذ ویزا نمیشود. پس از مدتی او در دام چند ایرانی، «جواد» و رئیسش «اسی» میافتد که در هتلی در استامبول، با مشارکت مدیر آن معروف به «چرچیل»، دفتری ایجاد و به کلاهبرداری مشغول است. به پیشنهاد «اسی»، «عباس» خود را در کسوت زنی درآورده و نام خود را «درنا» میگذارد تا بتواند ویزای ورود به آمریکا را به دست آورد. اما آشنایی و علاقهاش به زنی به نام «دنیا...
کارگردان: مانی حقیقی
در جاده ای کوهستانی، در فضایی زمستانی، در سرزمینی جنگ زده، زن و مردی بین رهگذران پول پخش می کنند و ...
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
داستان این فیلم درباره یک مجرم فراری است که به مدت ۲۴ ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت میکوشد به زعم خود، اسباب سوء استفاده از گروهی از مردم را فراهم آورد.
کارگردان: ایرج طهماسب
داستان شیطنتهای پسرعمهزاست که کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
کارگردان: سعید سهیلی
داستان سه جوان جنوب شهری است که به خاطر به دست آوردن پول، دست به کارهای خطرناکی میزنند. همچنین داستان فیلم به مسائل مربوط به گشت ارشاد پلیس هم ارتباط دارد.
کارگردان: مهرداد فرید
زنها شگفتانگیزند" داستان سه زن از سه طبقه اجتماعی مختلف که به یک خود آگاهی مشترک میرسند. ...
خانمی که مدیر شرکت است به دلیل اینکه نتوانسته ازدواج موفقی داشته باشد با سخت گیری به کارمند خود زمینه دخالت همسر او را فراهم کرده که باعث میشود …
کارگردان: تهمینه میلانی
«فرشته» دانشجوی ادبیات و برادرش «عباس» دانشجوی کامپیوتر با خانوادهی نیمهسنتی خود در یکی از محلات قدیمی تهران زندگی میکنند. رفتار و شوخی های فرشته موجب سوء تفاهم برای مسئولان دانشکده می شود. آن ها او را از تحصیل معلق می کنند. برادرش عباس، که به کار با کامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه می کند که کاری پیدا کند. تا اینکه...
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
یک فیلم پر لوکیشن و اجتماعی است که همه صحنههای آن در تهران جلوی دوربین رفته است.تهران مال توِ مگه!؟
کارگردان: مجید جوانمرد
"آدام" پس از اخراج از باغ وحش استرالیا و در آستانهی فوت پدربزرگاش به ایران بازمیگردد. وصیت و ارثیهای مبهم او را بر سر راه "نفس" قرار میدهد و رابطهای عاطفی میان آن دو شکل میگیرد. چالشهای بین این دو شخصیت باعث پدید آمدن موقعیتهایی فانتزی در طول فیلم میگردد...
کارگردان: سیدشهاب حسینی
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: سعید آقاخانی
فرزین دچار اعتیاد به مواد مخدر است و خانوادهاش را در طول داستان درگیر ماجراهایی میکند...
کارگردان: علی ملاقلیپور
عطا و معصومه در خانهای مستأجرند، موعد اجاره آنها پایان یافته اما میخواهند در خانه بمانند.
کارگردان: وحید امیرخانی
میثم در به در دنبال گرفتن مجوز چاپ کتابش است؛ کتابی که قرار است معضلات ناشی از بلوغ دخترها و پسرها را حل کند...
کارگردان: مسعود دهنمکی
"به خودتان تکان بدهید تا خدا تکانتان نداده!" این جمله ای است که حاجی یوسف، پیرمرد زاهد شهر با دیدن آسیب های اجتماعی به مردم و مسئولین گوشزد می کند اما برخی او را جدی نمی گیرند و برخی نیز با شایعه وقوع زلزله و عذاب دستمایه شروع داستان را فراهم می کنند...
کارگردان: برزو نیکنژاد
یک تیم فوتبال که در لیگ دسته سوم کشور فعالیت میکرده است به دسته دوم صعود میکند، سعید در این راه در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت تاندون پا میشود و سلامتیاش به خطر میافتد...
کارگردان: سروش محمدزاده
آنها نمیدانستند اتفاقی میافتد که چهارشنبه را برایشان روزی متفاوت خواهد کرد...