- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی پسر عموی من وینی (1992)
- آثار مرتبط پسر عموی من وینی (1992)
آثار مرتبط فیلم پسر عموی من وینی | منظوم

کارگردان: Ron Underwood
«ميچ رابينز» (کريستال)، «اد فوريلو» (کربي) و «فيل برکوييست» (استرن) که هميشه تعطيلات سالانه شان را با هم مي گذرانند، امسال تصميم گرفته اند سوار بر اسب همراه با عده اي توريست ديگر و به راهنمايي «کرلي» (پالانس)، «جف» (سيکور) و «تي. آر.» (هالو)، گاوچرانان غيرقابل اعتماد، با يک گله از نيومکزيکو به کلرادو بروند.

کارگردان: Rod Daniel
Karma comes into play when a wealthy wisecracking landlord is ordered by a court to live in the filthy building that he runs.

کارگردان: رابرت دنیرو
دهه ي 1960، محله ي ايتاليايي نشين در منطقه ي برانکس نيويورک. پسر بچه اي به نام «کالوجرو» (کاپرا) هم راه با خانواده اش در همسايگي نوشگاهي زندگي مي کند که پاتوق «ساني» (پالمينتري) و دارو دسته ي مافيايي اش است؛ همان جايي که «لورنزو» (دنيرو)، پدر «کالوجرو» هشدارش داده که آن طرف ها نپلکد...

کارگردان: راب رینر
در قلب پایتخت کشور، در یکی از محکمه های دولت ایالات متحده، مردی هر کاری می کند تا شرفش را حفظ کند و مردی دیگر هر کاری می کند تا حقیقت را دریابد. «دانیل کافی» وکیل تازه کار نیروی دریایی است و بایستی در دادگاه از دو سرباز نیروی دریایی دفاع کند. آنها به قتل متهم هستند اما ادعا می کنند که به دستور فرمانده عمل کرده اند.

کارگردان: مارتین اسکورسیزی
سرگذشت یک کازینو در لاس وگاس، چند و چون اداره ی آن و پشت پرده ی رابطه های گردانندگانش، به ویژه رابطه ی «ایس» (دنیرو)، مدیر کاردان و موفق کازینو با دوست خشن و مهارناپذیرش، «نیکی» (پشی) و همسر ولنگار و غیرقابل اعتمادش، «جینجر» (استون)...

کارگردان: Joel Schumacher
شهر کوچکي در ميسي سيپي. «جيک بريگانس» (مکانگي)، وکيلي تازه کار، دفاع از مردي سياه پوست به نام «کارل لي هيلي» (جکسن) را به عهده مي گيرد. «کارل» دو جوان سفيد پوست را به خاطر اذيت و آزار دختر ده ساله اش کشته و اين در شرايطي است که کوکلوکس کلان هاي محلي به رهبري «فردي لي باب» (کيفر ساترلند) محبوبيت دوباره اي پيدا کرده اند...

کارگردان: Richard Donner
«برت ماوریک» (گیبسن)، قمار باز حرفه ای به دنبال به دست آوردن سه هزار دلاری است که برای تکمیل بیست و پنج هزار ورودیه ی مسابقات قهرمانی پوکر «تری ریورز» لازم دارد. در شهر کریستال ریور، «برت» با «آنابل برانسفورد» (فاستر)، زن ماجراجو و قمارباز آشنا می شود. او در این شهر پولی به دست نمی آورد پس هم راه «آنابل» سوار دلیجانی می شود که «مارشال زین کوپر» (گارنر) نیز مسافر آن است...

کارگردان: جان هیوز
«نیل پیج» (مارتین)، بازاریاب پرکار، قصد دارد برای تعطیلات نزد خانواده اش در شیکاگو برود. او در راه رسیدن به فرودگاه در ترافیک گیر می کند و چمدانش را به اشتباه در یک تاکسی جا می گذارد. هواپیما تأخیر دارد. «نیل» در فرودگاه با مرد چاق و پر سر و صدایی به نام «دل گریفیث» (کندی) آشنا می شود و به رغم میل باطنی خود با او هم راه می شود.

کارگردان: Richard Donner
يکي از کهنه سربازهاي جنگ ويتنام به نام «مارتين ريگز» (گيبسن) که به دليل تجربه هايش در نيروهاي ويژه، به «سلاح مرگبار» شهرت دارد، به عنوان هم کار کارآگاه پليس، «راجر مرتو» (گلاور)، انتخاب مي شود. تعدادي مزدور که قبلا در جنگ ويتنام جنگيده بودند، به رهبري «ژنرال مک آليستر» (رايان) و «جاشوآ» (بيوزي)، در فکر فروش محموله اي از هرويين به يک قاچاقچي هستند و حالا «ريگز» و «مرتو» به مبارزه با اين دارودسته مي پردازند.

کارگردان: Richard Donner
«راجر مرتو» (گلاور) و «مارتين ريگز» (گيبسن) با فعاليت هاي تبهکارانه ي «جک تراويس» (ويلسن) که خود قبلا پليس بوده، مقابله مي کنند.

کارگردان: Andrew Davis
شیکاگو. «ریچارد کیمبل» (فورد)، جراح مورد احترام و مشهور، به غلط مسئول قتل همسرش «هلن» (وارد) شناخته و به مرگ محکوم می شود. در راه زندان، بروز حوادثی منجر می شود او بتواند بگریزد و پنهان شود، در حالی که معاون مارشال ایالتی، «ساموئل جرارد» (جونز) سرسختانه در پی او است...

کارگردان: جان هیوز
مردی نامرتب و شلخته و مجرد بنام «باک» قرار است برای مدتی فرزندان برادرش را که شامل دختری نوجوان سرکش و برادر و خواهر کوچکتر او می شوند، نگهداری کند

کارگردان: Nancy Meyers
«نیک مارشال» (گیبسن) در یک آژانس تبلیغاتی کار می کند و مردی زن ستیز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکی اند. شبی، «نیک» با ماشین تصادف می کند، اما صبح روز بعد در می یابد توانایی خواندن فکر زنان را پیدا کرده است. «نیک» ابتدا هراسان می شود، اما کم کم می فهمد که می تواند از این موهبت استفاده کند.

کارگردان: Richard Donner
لس آنجلس. دو پليس به نام هاي «مارتين ريگز» (گيبسن) و «راجر مرتو» (گلاور) موفق نمي شوند يک رابط قاچاق را دستگير کنند و به جاي تنبيه، رئيس شان آن دو را مأمور مراقبت از «ليوگتس» (پشي) مي کند؛ حسابداري که مبلغ قابل توجهي از يک کارتل مواد مخدر اختلاس کرده و مي خواهد عليه آنان شهادت بدهد.