به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: صادق کرمیار
"همایون" که در فرانسه دارو سازی خوانده و به ایران بازگشته، درصدد تاسیس لابراتو ر و تولید دارو برای مردم کشورش است...
کارگردان: امرالله احمدجو
سامشا که حالا پادشاه شده، همراه با ملک خاتون، شمس وزیر، قشون سالار و دیگر خدم و حشم معمول پادشاهان از جمله تلخک دربار، برای تفرج، شکار و خوشگذرانی به اصفهان میآید. حاکم دست نشانده سامشا در اصفهان که دور از چشمان سامشا میخواهد پادشاهی را از آن خود کند، با طراحی پیشکار خواجه نعمان تاجر بزرگ اصفهان و کدخدای کولیباد را به دارالحکومه دعوت کرده تا با جلب حمایت آنها طرح خود را عملی کنند. معلوم میشود که خواجه نعمان با غرق شدن کشتیهایش در مسیر هند ورشکسته شده و کد خدای کولیباد هم آن سلحشور و جنگجو...
کارگردان: جواد افشار
کیمیا دختری پرسشگر و معترض و در مقابل او پدری قرار دارد که نظامی، منضبط و پایبند به قانون است. سیر حوادثی که در زندگی این خانواده رخ میدهد آنها را درگیر توطئه و دسیسهای بزرگ و شیطانی میکند و کیمیا با تلاشی خستگیناپذیر درصدد نجات خانواده برمیآید...
کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد
این مجموعه عاشقانه ای را در مقطعی از تاریخ قاجار روایت می کند.تهران، کاشان و قزوین شهرهایی است که این مجموعه تلویزیونی در آن تصویر برداری خواهد شد.
کارگردان: سعید نیکپور
امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار، اصلاحات کشور را اندکی پس از رسیدن به صدارت آغاز میکند. به دستور او مدرسه دارالفنون برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تأسیس میشود و روزنامه وقایع اتفاقیه را راهاندازی میکند. تصمیمات و قوانین وضع شده جدید به مذاق درباریان خوش نمیآید و امیرکبیر با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید میشود و...
کارگردان: علی حاتمی
رضا خوشنویسی است که گذشته پرماجرایی را از سر گذرانده است. او به دور از هیاهو و جنجالهای سیاسی تهران، به همراه همسرش قمربانو در مشهد زندگی میکند؛ تا آنکه حضور یک مفتش زندگی آرامشان را بر هم زده و با دستگیری رضا و تهدید و ارعاب و شکنجهاش، از او میخواهد تا به جرمی نامشخص اعتراف کند...
کارگردان: بیژن بیرنگ، مسعود رسام
داستان این مجموعه در مورد ساکنین یک خانه است که همه با هم فامیل هستند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را تجربه میکنند.
کارگردان: غلامحسین لطفی
در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، یکی از مسائل اجتماعی - خانوادگی به تصویر کشیده میشود. داستان هر بخش مستقل و مضامینی نظیر مادرزن و مادرشوهر، همسایگی، روابط مالک و مستأجر، خرافهگرایی، بهانهجویی، توقع بیجا، دهانبینی و بیمسئولیتی و... محور اصلی آنها بود. در پایان هر بخش، روشهای ساده و بهتر زیستن، در سکانسی تحتِ عنوانِ «زندگی شیرین میشود» ارائه میشود.
کارگردان: حسن فتحی
جوان شروری به نام حیدر خوش مرام عاشق یکی از شاهزادههای قجری میشود. حیدر که از لوطیهای طهران قدیم هست میخواهد با این شاهزاده ازدواج کند اما وی نمیپذیرد. هرچند وقتی با اصرارهای حیدر خوش مرام مواجه میشود، شرط میگذارد که اگر بتواند 10 شب تعزیه در زمان حکومت نظامی رضاخان برگزار کند با او ازدواج خواهد کرد...
کارگردان: منصور تهرانی
دو برادر به نامهای «یدالله» و «عبدالله» در قهوهخانه بینِ راهی پدرشان در حاشیه جاده قم-اراک در روستای راهجرد کار میکنند و در جریان پیروزی انقلاب اسلامی قصد دارند با فعالیت سیاسی، مردم روستای خود را با پخش اعلامیه از اخبار روز مطلع کنند. اعلامیهای که آنها بین مردم پخش میکنند «خبرنامه» نام دارد...
کارگردان: مسعود رسام
داستان این سریال دربارهی اتفاقات و بازیگوشیهای سه دوست طی تعطیلات تابستانی است. خانوادهی جواد مستاجر خانهی عزیز خانم هستند و محسن و پدرش در همسایگی آنها زندگی میکنند. آنها یک طوطی سخنگو به نام فندق دارند. طی یکی از تعطیلات تابستان، مرتضی پسرخالهی علی به خانهی آنها آمده و شیطنتهای این سه کودک بازیگوش محور اصلی داستانهای هر قسمت را تشکیل میدهد. عزیز خانم و سایر بزرگترها هم از بازیگوشی این بچهها کلافه شده و سعی میکنند...
کارگردان: جواد افشار
جوانی به نام کریم سرپولکی، جوان خلافکاری است که برای به دست آوردن اسناد متعلق به دختر مورد علاقهاش وارد خانه فردی نزولخوار می شود. مرد نزولخوار قبل از ورود کریم به طرز مرموزی کشته شده، و کریم که به شدت ترسیده است سعی می کند تلفنی ماجرا را به سروان پرتو اطلاع دهد، اما…
کارگردان: حسین سهیلیزاده
محسن کریمی مردی مذهبی است که با دو پسرش زندگی میکند، سعید پسر بزرگتر با دختری آشنا میشود که وضع خانوادگی و اخلاقی مناسبی ندارد و میخواهد از او سوء استفاده کند. آقای کریمی در تلاش برای نجات فرزندش از مهلکه، ماجراهای زیادی را طی میکند و در پایان سعید متوجه اشتباه خود شده و به آغوش خانواده باز میگردد.
کارگردان: داریوش فرهنگ
سلطانی کوتهفکر و خوشگذران کابوس عجیبی میبیند و خوابگزار اعظم تعبیر آنرا تیرهای بلایی میداند که در تاریخ معینی از ماه بر سرش فرود خواهند آمد. سلطان از این موضوع وحشت کرده و در بستر بیماری میافتد. وزیر اعظم، سلطان بانو و خوابگزار اعظم راهحل این مشکل را جایگزین کردن شخص دیگری به جای سلطان میدانند تا خطر بگذرد. پس همای سعادت را رها میسازند و پرنده بر شانهٔ شبان سادهدلی فرود میآید که شباهت غیر قابل تصوری به سلطان دارد. شبان را به قصر آورده و ردای سلطانی بر او میپوشانند و سلطان را نیز در جام...
کارگردان: اکبر خواجویی
دسته ای از راهزنان در بین کاروانها به دزدی دست میزنند، رییس راهزنان فردی محجوب و فروتن است که به جوانمردی شهره است، تا آنکه حوادث عجیبی برای او اتفاق افتاده و مسیر زندگیاش را تغییر میدهد...
کارگردان: سید داود میرباقری
داستان پنج سال انتهایی و دوران خلافت زندگی حضرت علی ابن ابیطالب میپردازد.
کارگردان: خسرو ملکان
مدیر یک واحد صنعتی بزرگ، تصمیم دارد تعدادی از کارگران خود را به عنوان «کارگر نمونه» انتخاب و خانههایی را به آنان واگذار کند. همه کارکنان و کارگران تلاش گستردهای را آغاز میکنند تا نامشان در لیست افراد برگزیده قرار گیرد و به تبع آن، توطئهها و اختلافات زیادی در طی داستان بوجود میآید، اما سرانجام، حق به حقدار میرسد.
کارگردان: مهدی فخیمزاده
داستان مدت خلافت ۶ ماهه امام حسن(ع) تا فتنه های معاویه در جنگ با او و شهادت ایشان...
کارگردان: فریدون فرهودی
در هر قسمت، یکی از مسائل اجتماعی یا خانوادگی به تصویر کشیده میشود. داستان هر بخش مستقل و مضامینی نظیر مادرزن و مادرشوهر، همسایگی، روابط مالک و مستأجر، خرافهگرایی، بهانهجویی، توقع بیجا، دهانبینی و بیمسئولیتی و غیره، محور اصلی آنها بود. در پایان هر بخش، روشهای ساده و بهتر زیستن، در سکانسی تحتِ عنوانِ «زندگی شیرین میشود» ارائه میشود.
کارگردان: بهروز افخمی
میرزا کوچکخان که تازه از تبعید بازگشته به همراه دوستش میرزا حسین کسمایی در رشت گردش میکند که در شهر متوجه دستگیری رضا آژان توسط روسها میشود. رضا آژان ملتمسانه از میرزا تقاضای کمک میکند .غیرت میرزا به جوش می آید و به او کمک میکند .در این ماجرا پای میرزا تیر میخورد . میرزا و رضا آژان فرار میکنند و به خانه دکتر حشمت میروند تا پای میرزا معالجه شود . این ماجرا میرزا و دوستانش را به فکر می اندازد که برای مبارزه با اشغالگران روس دست به قیام بزنند . میرزا به کمک برادرزاده اش دوستان قدیمش را که در ماجرا...
کارگردان: بهروز افخمی
مبارزهٔ میرزا کوچک خان در کنار دکتر حشمت، خالو قربان و دیگر یارانشان بر ضد دولت مرکزی مقارن است با جنگ جهانی دوم. لشکری از پایتخت برای در هم کوبیدن نهضت جنگلیان گسیل می شود و میرزا دستور عقب نشینی می دهد. گروهی از اعضای نهضت فرمان را با اکراه گردن می گذارند و از صحنهٔ نبرد عقب می نشیند؛ گروهی دیگر، از جمله دکتر حشمت و یارانش تسلیم و سپس اعدام می شوند. میرزا به همراه دو تن از یارانش به قصد مهاجرت به طرف مرز اتحاد شوروی حرکت می کند. یکی از همراهان میرزا دستگیر می شود، اما خود او جان سالم از مهلکه ...
کارگردان: محمدحسین لطیفی، مسعود فروتن
در روزهای آخر سلطنت پهلوی، همه درباریان و وابستگان حکومت قصد فرار از مملکت را دارند و نیروهای ساواک نیز درصدد سرکوب مردم و انقلابیون هستند. پسر آقای دوشانتپه برخلاف پدرش که از وابستگان دربار است به انقلابیون پیوسته در حالیکه پدرش و دیگر مقامات دربار که خود را جان نثار سلطنت پهلوی میدانند مدام در جلسات سیاسی شرکت میکنند و زنی بهنام لیلی که همسر یکی از این درباریان است نیز از اعضای مهم این جلسات است. بالاخره انقلاب پیروز میشود و در حالیکه مردم در حال جشن گرفتن هستند ضدانقلابیون از کشور میگر...
کارگردان: غلامحسین لطفی
در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، یکی از مسائل اجتماعی - خانوادگی به تصویر کشیده میشود. داستان هر بخش مستقل و مضامینی نظیر مادرزن و مادرشوهر، همسایگی، روابط مالک و مستأجر، خرافهگرایی، بهانهجویی، توقع بیجا، دهانبینی و بیمسئولیتی و غیره، محور اصلی آنها بود. در پایان هر بخش، روشهای ساده و بهتر زیستن، در سکانسی تحتِ عنوانِ «زندگی شیرین میشود» ارائه میشود.
کارگردان: سیدناصر هاشمی
در منزل عمه زیر زمین اسرارآمیزی وجود دارد که برادر زاده عمه میخواهد از آن استفاده کند. بعد از اینکه پا به این زیر زمین میگذارد متوجه میشود یک بچه دیو ۲۰۰۰ ساله در آنجا زندگی میکند و در انتظار رسیدن مادرش است.
کارگردان: بیژن بیرنگ، مسعود رسام
دو زوج در یک ساختمان باهم همسایهاند. «کمال و مهین» که سن بیشتری نسبت به زوج دیگر یعنی «علی و مریم» دارند، به نوعی در مشکلات و مسائل آنها را راهنمایی میکنند. کمی بعد مشخص میشود که کمال دایی مریم است، اما مریم از این موضوع خبر ندارد و...
کارگردان: سیروس مقدم
خانوادهای که به فرشفروشی اشتغال دارند، از کاشان به تهران مهاجرت میکنند. پدر در کشاکش مبارزات با رضاخان به شهادت میرسد و مادر، کارگاه فرشبافی را توسعه داده و تنها فرزندش را به عقد امجد که فرزندخوانده اوست در میآورد. حاصل زندگی آنها اکرم و منصور و ناصر هستند که هر کدام در حوادثی دیدنی، قصه را پیش میبرند. با وضعیت نابهسامان بازار فرش و سوء مدیریت امجد و منصور، کارگاه رو به ورشکستگی میرود و...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
این مجموعه تلویزیونی درباره تعدادی دانشآموز است که به دلیل نبود مدرسه راهنمایی در روستاهای خود، به روستای دیگری که یک مدرسه راهنمایی شبانهروزی به نام «همت» دارد میروند و آنجا به طور شبانهروزی تحصیل و زندگی میکنند و در هر قسمت با ماجرایی تازه روبرو میشوند.
کارگردان: اسدالله نیکنژاد
داستان زندگی یک زوج جوان و دخالتهای اطرافیان بهخصوص مادر شوهر با بازی به یادماندنی مرحوم جمیله شیخی بود. سریال پر بود از برخوردهای پرتنش مادرشوهر با عروسش که زندگی را بر او سخت کرده بود. جمیله شیخی در این سریال نقش منفی ماندگاری را بازی کرد و شهلا میربختیاری با نقش صحرا در یادها ماند.
کارگردان: مهدی فخیمزاده
موضوع داستان در رابطه با زندگی امام علی بن موسی الرضا (ع) و آوردن او به مرو و دوران سخت نیابت او و درگذشت ایشان است.
کارگردان: فرجالله سلحشور
مردان آنجلس، داستان مردانی خداپرست است که به خاطر ظلم و جور پادشاه زمان و همچنین حفظ ایمانشان، از شهر گریخته و در غاری پناه میگیرند. آنان که دست یاری خدا و الطاف الهی پشتیبانشان است، به خوابی عمیق فرو میروند...
کارگردان: مسعود نوابی
مردی که همسر خود را از دست داده است، پس از درگیرشدن یکی از پسرانش با همکلاسی خود، با مادر همکلاسی پسرش که او نیز همسرش را از دست داده است آشنا میشود و این دو تصمیم به آغاز زندگی مشترک میگیرند ولی فرزندان ایشان با این وصلت موافق نیستند و...
کارگردان: شهریار بحرانی
مردم اورشلیم به تب و تاب افتاده و همه از ظهور مسیحا سخن میگویند. ترس ظهور مسیح موعود، لرزه به اندام طاغوتیان انداختهاست. اما به جای فرزندی که مردم، انتظار تولدش را میکشند؛ دختری به دنیا میآید که او را مریم نام مینهند...
کارگردان: فرامرز قریبیان، احمد رمضانزاده، کاوه دژکام، حمیدرضا صلاحمند، مرجان محتشم، احمد زینالزاده، مجید جعفری شیرازی
در یک آژانس مسافربری، رانندهها و مسافران، ماجراهایی میآفرینند. آژانس دوستی، نشانگر شادی و غم، خوشی و ناخوشی رانندگان و مسافرانی است که هر کدام، در گیر و دار زندگی، بازیگر نقش اصلی زندگیشان هستند...
کارگردان: سعید سلطانی
«پس از باران» داستان دکتر مهرپرور و همسرش است که وقتی عازم شمال ایران (گیلان) میشوند در یک تصادف رانندگی کشته میشوند و فرزندانشان از آنجایی که به این مرگ مشکوک هستند جهت بررسی بیشتر به شمال سفر میکنند، هرچه از سفرشان در شمال میگذرد آنها از راز خانوادگیشان اطلاعات بیشتری بهدست میآورند. این اطلاعات به نقل از مادربزرگشان نقل میشود. در روایتی که از رویدادهای قدیم توسط مادربزرگ مرضیه و مسعود بازگو میشود، به داستان زنی اشاره میشود که شوهرش ارباب است و به خاطر بچهدارنشدن زنش با اصرار م...
کارگردان: امرالله احمدجو
تفنگ سرپر داستان مرد جوانی به نام غیبیش است که در زمان جنگ جهانی اول زندگی میکند. در این دوران به دلیل خودکامگی خانها، حکام محلی، رجال درباری، شاهزادگان قاجار و بیگانگان اشغالگر، روزگار مردم به سختی و تیرگی میگذرد.
کارگردان: داریوش فرهنگ
زن و شوهری مرفه که علیرغم داشتن سه فرزند در آستانهی جدایی هستند هنگام رفتن به یک میهمانی در لواسان در حین مشاجره دچار حادثه میشوند و ماشین آنها به دره سقوط می کند و آتش می گیرد. شوهر در آخرین لحظات از اتومبیل بیرون میپرد و با کمک نیروهای امداد نجات پیدا میکند ولی زن را پیدا نمیکنند. کمی بعد، زن توسط یک جراح پلاستیک و همسرش پیدا میشود و جراح تصمیم میگیرد که صورت سوختهی او را ترمیم کند و...
کارگردان: همایون شهنواز
انگلستان به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله میکند. احمد تنگستانی به همراه ۳۰۰ نفر دلاور، در قلعهای ویران، به دفاع از ایران میپردازند. دو انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه میشوند و دولت انگلیس به خونخواهی آنان، از آب و خشکی به مردم جنوب حمله میکند. رئیسعلی دلواری، مردم دلوار و تنگستان را متشکل و مسلح میکند و به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان میپردازد...
کارگردان: منوچهر شمسایی، بهروز بقایی
در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، دو خانواده (هفت شخصیت ثابت)، هربار با مشکل تازهای درگیر میشوند. مطابق معمول، هر بار بچههای خانواده مشکلی ایجاد میکنند و بزرگترها با هدایت و تدبیر خود، آنرا حل میکنند.
کارگردان: شهرام اسدی
سریال «شیخ بهایی» داستان زندگانی این دانشمند را در دو بخش روایت میکند. در بخش اول نشان داده میشود که شیخ بهایی در سن ۱۲ سالگی به خاطر فشار و آزار حاکم وقت، مجبور میشود به همراه خانوادهاش از لبنان به ایران مهاجرت کند و بخش دوم سریال به بررسی یک سال آخر از زندگی شیخ بهایی در اصفهان میپردازد.