به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: James L. Brooks
منهتن. «ملوین یودال» (نیکلسن)، نویسنده ی داستان های عاشقانه، مردی است سخت وسواسی، بی حوصله و کج خلق. زندگی او از این رو به آن رو می شود چرا که از یک طرف همسایه اش در بیمارستان بستری شده و او ناگزیر به نگه داری از سگ او شده است. و از طرف دیگر باید به حل مشکلات «کارول» (هانت) پیشخدمت کافه ای که او بدان رفت و آمد دارد، کمک کند. «کارول» طاقت تحمل «ملوین» را دارد و «ملوین» نیز به «کارول» بی علاقه نیست…
کارگردان: Nancy Meyers
جین ( مریل استریپ) مادر سه فرزند بالغ، و صاحب یک رستوران و نانوایی است و نزدیک به یک دهه است که از شوهرسابق خود جیک ( بالدوین) جدا شده است، اما پس از جشن فارغ اتحصیلی پسرش و ملاقات شوهر سابقش که با یک زن جوان و زیبا ازدواج کرده است ، دچار آشفتگی و سردرگمی در زندگی خصوصی اش می شود، او که به تازگی با مرد معماری بنام آدام ( استیو مارتین ) رابطه عاطفی ایجاد کرده ، پس از ملاقات شوهر سابقش احساس می کند هنوز به او علاقه مند است و همین مسئله او را دچار سردرگمی می کند اما…
کارگردان: راب رینر
«ادوارد کول» (نيکلسن) و «کارتر چمبرز» (فريمن) هر دو بيماراني سرطاني هستند که ماه هاي آخر عمرشان را در بيمارستان طي مي کنند. آن دو تصميم مي گيرند که از بيمارستان فرار کنند و به تمام آرزوهاي شان جامه ي عمل بپوشاند...
کارگردان: Alexander Payne
«وارن اشمیت» (نیکلسن)، در شصت و شش سالگی، پس از سال ها کار بیمه، تازه بازنشسته شده ولی رفته رفته به این نتیجه می رسد که دوران بازنشستگی، آن دوران ایده آلی نیست که فکرش را می کرده است...
کارگردان: Peter Segal
«دیو بازنیک» (سندلر) تاجر خونسرد و آرامی است که پس از یک سلسله سوء تفاهم ها محکوم می شود که یک دوره ی روان درمانی «مهار کردن خشم» را بگذراند. دیری نگذشته که «دیو» خود را با «دکتر بادی رایدل» (نیکلسن)، روان درمان گری معروف رودررو می بیند...
کارگردان: Nancy Meyers
«نیک مارشال» (گیبسن) در یک آژانس تبلیغاتی کار می کند و مردی زن ستیز است و همسر سابق و دختر و مستخدمه اش از دست او شاکی اند. شبی، «نیک» با ماشین تصادف می کند، اما صبح روز بعد در می یابد توانایی خواندن فکر زنان را پیدا کرده است. «نیک» ابتدا هراسان می شود، اما کم کم می فهمد که می تواند از این موهبت استفاده کند.
کارگردان: Alejandro Agresti
«دکتر کيت فارستر» (بولاک) مجبور مي شود خانه ي مجبوبش را در کنار درياچه ي ميشيگان رها کند و به شهر نقل مکان کند. «کيت» نامه اي براي صاحب بعدي خانه، «الکس ويلر» (ريوز) بر جاي مي گذارد تا نامه هايش را به آدرس جديدش در شيکاگو بفرستند. «کيت» و «الکس»، رفته رفته مکاتباتي خصوصي را با يک ديگر آغاز مي کنند و به هم علاقه مند مي شوند...
کارگردان: Michael Lehmann
میلی دختر جوان و زیبایی است که دو خواهر بزرگترش ازدواج کرده اند و زندگی خوبی دارند و مادر میلی نگران آینده اوست و اینکه او تاکنون نتوانسته مرد مناسبی برای آینده اش پیدا کند…
کارگردان: Alfonso Arau
داستان در مورد مردی بنام «پاول» است که به تازگی از جنگ برگشته و در یک اتوبوس میان راه با زنی جوان آشنا می شود که از دانشگاهش به خانه پدری باز می گردد …
کارگردان: Pat O'Connor
این داستان در اطراف یک مرد و یک زن است، که سرنوشت آنها در هم آمیخته است و برای همیشه تغییر خواهد کرد. نلسون تبلیغ کننده مشتاق است که در سانفرانسیسکو زندگی می کند. یک روز، در یک آزمون رانندگی، او با سارا، یک زن زیبا و ظاهرا غیر عادی، ملاقات می کند. اما، او به دروغ به تقلب متهم شده است و به دلیل نلسون شکست خورد. پس از خارج شدن از امتحان، سارا او را در خارج منتظر می گذارد و او را محکوم می کند. با این حال، نلسون او را نادیده می گیرد و بلند می شود. سپس او را پایین می کند و در محل خود نشان می دهد. او ...
کارگردان: Mike Nichols
ویل راندل(جک نیکلسون) در راه بازگشت به خانه توسط یک گرگ گاز گرفته می شود.او مدیر یک انتشارات است وهمزمان در چند روزبعد توسط رئیس جدید ریموند آلدن (کریستوفر پلامر) از شغل خود برکنار می شود واستوارت سوینتون (جیمز اسپیدر) جایگزین او می شود کم کم ویژگی ها وخصوصیات ویل دچار تغییر می شود وبیشتر به یک گرگ شبیه می شود.
کارگردان: Thomas Bezucha
یک زن تاجر مقید و محافظه کار، به همراه دوست پسرش برای جشن کریسمس به خانه ی خانواده او می رود و می فهمد از زمین تا آسمان با خانواده او تفاوت دارد…
کارگردان: نورا افرون
داستان کلی فیلم در باره دختر فروشنده کتابفروشی است با نام * کتلین کلی * که روزی در اینترنت مشغول وبگردی است که در سایت بالای ۳۰ ساله ها با مردی آشنا می شود و قبل از چت تصمیم می گیرند که هیچ گاه درباره مثائل اصلی (نام . شغل . محل زندگی) با یکدیگر حرفی نزنند و این دو بیشتر یکدیگر را پیرامون ارتباط با اطرافیان راهنمایی می کنند و بعد از گذشت مدتی با یکدیگر ازدواج می کنند.
کارگردان: دایان کیتن
A trio of sisters bond over their ambivalence toward the approaching death of their curmudgeonly father, to whom none of them was particularly close.
کارگردان: P.J. Hogan
«جولیان پاتر» (رابرتس) و «مایکل اونیل» (مالرونی) تصمیم گرفته اند اگر تا بیست و هشت سالگی مجرد مانده باشند، با هم ازدواج کنند. چیزی به جشن تولد بیست و هشت سالگی شان نمانده که «مایکل» با «جولیان» تماس می گیرد. «جولیان» ابتدا تصور می کند که «مایکل» قصد دارد به او پیشنهاد ازدواج بدهد، اما
کارگردان: Nancy Meyers
«آماندا» (دياز)، سازنده ي آنونس فيلم ها، اهل لس آنجلس و «آيريس» (وينسلت)، روزنامه نگار اهل ساري، انگلستان، هر دو به سايتي اينترنتي مراجعه مي کنند به نام «خانه تاخت زني» و تصميم مي گيرند براي فراموش کردن شکست هاي عاطفي شان، دو هفته اي خانه هاي شان را در انگلستان و امريکا، با هم عوض کنند...