- منظوم
- سریال ها
- سریال تلویزیونی نقطه سر خط (1390)
- آثار مرتبط نقطه سر خط (1390)
آثار مرتبط سریال نقطه سر خط | منظوم
کارگردان: سعید آقاخانی
زمانی که خانواده آقا اردشیر از سفر باز میگردند؛ متوجه میشوند که او، خانه و اسباب و اثاثیهشان را با قیمت ناچیزی فروخته است. همسر و فرزندان اردشیر که هیچ اطلاعی از او ندارند، برای یافتن او تلاش کرده و درگیر ماجراهایی تازه میشوند...
کارگردان: رضا عطاران
حاج احمد پرور صاحب نانوایی فوت میشود. او قبل از اینکه بمیرد خانهاش را فروخته و چهار آپارتمان برای فرزندانش خریده ولی هیچکس چیزی نمیداند و درمراسم ختم او فردی که خانه را خریده میآید و آنها از ماجرای فروخته شدن خانه را میفهمند و در پی پولی هستند که از فروش خانه به دست پدرشان رسیده و بلاخره مبایعه نامه خرید آپارتمانها را پیدا میکنند. به این ترتیب نادر برای ترک اعتیاد به کمپ میرود، همسرش که از او جدا شده بود به خانه برمیگردد و دختر بزرگ صابر ازدواج میکند.
کارگردان: سعید آقاخانی
مجموعهای طنز که اتفاقات مختلف زندگی چند خانواده را به تصویر میکشد : موتور مسعود را میدزدند و او که بدهکار مردم بوده و همسرش نیز پا به ماه است مجبور به دزدیدن یک اتومبیل میشود که از قضا صاحبان آن یعنی دو برادر به نامهای ناصر و پیام قرار است پدر مصدومشان را با آن به بیمارستان برسانند. در پی این ماجرا پدر ناصر و پیام میمیرد و مسعود دستگیر شده و به زندان میافتد. خانواده مسعود در تلاشند که از خانواده متوفی رضایت بگیرند و در این میان اتفاقات مختلفی رخ میدهد. در نهایت با ازدواج خواهر مسعود و عمو...
کارگردان: سعید آقاخانی
این مجموعه داستان عزیز آقا را روایت میکند که همسرش فوت کرده وتنها با پسرش زندگی میکند. پسر عزیز آقا قصد دارد با دختر داییاش ازدواج کند اما مشکلاتی سر راه اوست که...
کارگردان: برزو نیکنژاد
«پنچری» داستان پسری است که همه مقدمات را چیده تا به دختر مورد علاقهاش که شیفته اوست برسد اما در این مسیر اتفاقاتی رخ میدهد که او برای رسیدن به خواستهاش همه اطرافیانش را به چالش میکشد و…
کارگردان: سعید آقاخانی
خروس روایتی از زندگی پدری است که دچار مشکل غیرمنتظرهای میشود. این مشکل خانواده را به تکاپو میاندازد و پسر خانواده با همفکری دوستانش تلاش میکند تا چارهای برای رفع این مشکل بیاندیشند. در نقشه بچهها، مغز متفکر یک خروس است.
کارگردان: سعید آقاخانی
داستان درباره اردشیر، سرایدار یک مدرسه است که همراه خانوادهاش برنامه ریزی کرده تا مراسم عروسی پسرش را شب عید در مدرسه برگزار کند، اما ناگهان حکم بازنشستگی او میآید و خانواده باید مدرسه را تخلیه کنند، همین مسئله باعث میشود تا برنامه ریزی خانواده به هم بریزد، اما همه آنها دست به دست هم میدهند تا مشکلات را پشت سر بگذارند و مراسم را برگزار کنند.
کارگردان: سعید آقاخانی
سروان مبارزه با مواد مخدراست که در اثر یک ضربه ناشی از وقوع یک تصادف به سر او حافظهٔ خود را از دست میدهد. ناصر پس از وقوع این تصادف شخصیت دیگری پیدا کرده و وقتی که میبیند همه از او میترسند سعی میکند که اشتباهات خودش را جبران کند اما کمکم دوست او داوود به او توضیح میدهد که آنها برای یک باند قاچاق مواد مخدر که رییس آن، مهندس فردی بسیار بی رحم است کار میکردند..
کارگردان: سعید آقاخانی
شب عید قصههای زائران مختلفی را روایت میکند که هر کدام با حاجتی در آستانه تعطیلات نوروز، خودشان را تا حرم نورانی امام رضا(ع) رساندهاند.
کارگردان: رضا عطاران
ماشاءالله فردی کم پول و ندار است و با مشکلات مالی مواجه است، او برای اینکه مشکل مالی خود را حل کند با آقای بیات که با او به طور اتفاقی آشنا شد همکاری میکند و پولی را برای سفر به مالزی به او میدهد اما...
کارگردان: مهران غفوریان
در این سریال، در فالب روایتی طنز، زندگی قشرهای مختلف شهر در کنار یکدیگر به تصویر کشیده شده است.تمام داستان در یک آپارتمان میگذرد که چند همسایه در آن زندگی میکنند؛ از جمله یک دکتر و پسرش، زن و شوهری جوان و پیرزنی تنها.
کارگردان: سعید آقاخانی
داستان این مجموعه تلویزیونی در مورد ماجراهای گوناگون خانواده عباس آقا (محسن قاضیمرادی) حول و حوش عید نوروز است.
کارگردان: رضا عطاران
نصرت خانم که سرپرست یک خانواده است، برای امرار معاش ترشی خانگی میفروشد. برحسب اتفاق او با آقا جهان که تاجر فرش است آشنا میشود. با وجود مخالفتهای خانوادههای طرفین، آن دو با هم ازدواج میکنند. خانواده نصرت خانم به همراه او به خانه آقا جهان میروند تا در کنار هم زندگیکنند که ماجراهای جالبی را به همراه دارد. در این بین فرشهای آقا جهان به سرقت میرود که با کمک خانواده نصرت خانم، فرشها پیدا میشود و در پایان نیز همه با هم به مشهد میروند.
کارگردان: رضا عطاران، محمود رضایی
هاشم آقا با خانوادهاش دریک شهرستان کوچک زندگی میکند و از راه تعمیر اتومبیل و اگزوز سازی امرار معاش میکند . تا اینکه به خاطر بیماری قبلیاش تصمیم میگیرد به تهران مهاجرت کنند تا هاشم آقا با کار بهتری که برایش پیدا کردهاند پولدار شود . در تهران با ماجراها و مشکلات فراوانی برخورد میکنند و متوجه میشوند زندگی در شهرستان بهتر است و به شهر خود بر میگردند
کارگردان: برزو نیکنژاد
خانوادهی لطیف برای مراسم خواستگاری، از شهرستان به تهران آمدهاند. بچهای در ماشین لطیف پیدا میشود و لطیف و بهار بار دیگر برای ازدواج باهم با مشکل مواجه میشوند. فرحان که خود را مدیون کمکهای لطیف و بهار میداند، برای حل مشکلات پیش آمده برای آنها وارد عمل میشود و...
کارگردان: مجید صالحی
دو باجناق به نامهای سیروس و رحمان تصمیم میگیرند با مشارکت یکدیگر، یک شرکت خدماتی تأسیس کنند. از آنجایی که آنها سرمایهای برای راهاندازی شرکت ندارند، سیروس خانهی خود را رهن داده و به همراه خانوادهاش به محل زندگی رحمان نقل مکان میکند و...
کارگردان: مهران مدیری
مسعود شصت چی که در گذشته به دلیل تغییر هویتها به دادگاه رفته بود و حکم شش ماه زندانی گرفته بود به خانه باز گشته اما سحر نامزد او با رئیس پیر اداره ثبت احوال به خواست پدرش و نه به رضایت خود ازدواج کرده ولی هنوز به مسعود شصتچی علاقه دارد. مسعود از اداره ثبت احوال اخراج شده و همه به دلیل سابقه گذشته وی او را سرزنش میکنند و حاضر به استخدام وی نیستند. از آنجا که مسعود شصتچی با شماره شناسنامه ۱۳ در اشتباه گرفته شدن با افراد دیگر بدشانس است فردی او را با مهران مدیری کارگردان و بازیگر اشتباه می...
کارگردان: حامد محمدی
ناصر زعفرانی و همسرش صاحبان قهوهخانهای به نام "زعفرانی" هستند. این زوج دارای فرزند و کار و باری پُر درآمدند، اما همایون صاحب رستوران "همایون" درصدد است تا با کارشکنی این قهوهخانه را بیرونق کند. در یکی از روزها معتادی وارد قهوهخانهی "زعفرانی" میشود و ادعا میکند به خاطر غذای قهوهخانه مسموم شده است و...
کارگردان: مهران مدیری
داستان یک کارمند ساده هست که ناخواسته وارد ماجراهایی می شود که مجبور می شود در هر نقشی بازی کند و…
کارگردان: سعید آقاخانی
بهنام که تحصیل کرده بازیگری است، با یک شیوه درمانی درگیر می شود و وارد ماجراهایی میشود که تا به حال تجربهشان نکرده...
کارگردان: مهران مدیری
پزشک متخصصی به نام "هومن صحرایی" در یک رشتهی خاص مربوط به خون موسوم به «پلاستوریز سلولهای بینابینی» متخصص است و این در حالی است که در کشور کمتر به این رشته پرداخته میشود و در بیمارستان محل کار خود هم هیچ مراجعه کنندهای ندارد. او به دلیل تعهدی که دارد، نمیتواند بیکاری را تحمل کند و در حین سرکشی به اورژانس بیمارستان با یک پزشک بیمسئولیت درگیر میشود و به همین دلیل کار خود را از دست میدهد و...
کارگردان: مجید صالحی
دو زوج جوان به نامهای «صدف» و «چاوش» که پس از مشکلات عدیده با یکدیگر ازدواج کردهاند، تصمیم میگیرند برای گذراندن ماه عسل به جزیرهٔ کیش سفر کنند. در این میان به علت دیر رسیدن به فرودگاه، از هواپیما جا میمانند و به پیشنهاد «صدف»، ایندو تصمیم میگیرند با قطار به کیش بروند، اما در ایستگاه قطار ساک «چاوش» را میزند و ...
کارگردان: رامبد جوان
چهار آدم فضایی از سیارهای دیگر برای تحقیق درباره زمینیها، به کره زمین میآیند و منزل فرید و فرخ را اجاره میکنند. آنها وانمود میکنند از سوئد آمدهاند ولی فرید و فرخ به ماهیت آنها پی میبرند و با آنها ارتباط صمیمانه برقرار میکنند...
کارگردان: امرالله احمدجو
سامشا که حالا پادشاه شده، همراه با ملک خاتون، شمس وزیر، قشون سالار و دیگر خدم و حشم معمول پادشاهان از جمله تلخک دربار، برای تفرج، شکار و خوشگذرانی به اصفهان میآید. حاکم دست نشانده سامشا در اصفهان که دور از چشمان سامشا میخواهد پادشاهی را از آن خود کند، با طراحی پیشکار خواجه نعمان تاجر بزرگ اصفهان و کدخدای کولیباد را به دارالحکومه دعوت کرده تا با جلب حمایت آنها طرح خود را عملی کنند. معلوم میشود که خواجه نعمان با غرق شدن کشتیهایش در مسیر هند ورشکسته شده و کد خدای کولیباد هم آن سلحشور و جنگجو...
کارگردان: شهاب عباسی
خنده بازار برنامهای طنز است که از شبکه ۳ سیما از نوروز ۱۳۹۰ پخش شد. این مجموعه به تقلید طنزآمیز برنامههای سازمان صدا و سیما و طعنه به برخی شخصیتها میپرداخت. این برنامه با عکسالعملهای گوناگونی از سوی شخصیتهای مشهور که این برنامه به آنها پرداخته مواجه شده است.
کارگردان: فلورا سام
"عشاق" رئیس زندان با مرخصی چهار نفر از زندانیان برای تعطیلات عید موافقت نمیکند. این چهار زندانی با هر شیوه درصدد جلب رضایت رئیس زندان هستند اما هیچکدام موفق به گرفتن مرخصی نمیشوند. عشاق در تعطیلات، زندان را به معاونش میسپارد. شب سال تحویل نامهای از سوی عشاق به زندان ارسال میشود که دستور آزادی این چهار زندانی داده میشود. چهار زندانی پس از آزاد شدن راهی خانههایشان میشوند اما هنوز به خانه نرسیده از طرف افرادی که خودشان را مامور عشاق معرفی میکنند دستگیر میشوند و ...
کارگردان: حسین سهیلیزاده
سه، پنج، دو یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۹۰ به کارگردانی حسین سهیلیزاده، نویسندگی علیرضا جلالی، علیرضا کاظمیپور و تهیهکنندگی عزیز علیزاده، محمدعلی جناغی است که از شبکه تهران پخش شد. این مجموعه ۹۰ قسمتی در دو فصل ۴۵ قسمتی در قالب طنز و موضوع اخلاق گرایی در ورزش تهیه شد. فصل اول این مجموعه با مضمون طنز، در مورد خانوادهای است که یک باشگاه را میخرند و باشگاهداری میکنند.
کارگردان: سروش صحت، محمود رضایی، افشین اربابی
مجموعهای طنز که در آن به مسایل و مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه از دریچه طنز پرداخته میشود. شکوه خانم به اتفاق همسر و دخترانش در مجتمع مسکونی چهار واحدی زندگی میکنند و اتفاقاتی که در این مجتمع روی میدهد داستانی است برای هر قسمت از این مجموعه.
کارگردان: سعید آقاخانی، مهدی مظلومی
حبیب قربانی، کارمند اداره دارایی از اداره وام میگیرد و برای دخترش جهیزیه میخرد اما دزد همه وسایل را میدزدد. از طرفی از سوی بعضی ارباب رجوعها تحت فشار قرار میگیرد تا در قبال رشوه مبلغ مالیات آنان را کمتر کند و دهقان، پدر دامادش هم یکی از آنهاست. حبیب آقا زیر بار نمیرود و طی ماجراهایی موفق میشود با کمک دهقان، میرفندرسکی را که پرونده مالیاتی سنگینی داشته و شایعه کرده بود فوت کرده را نیز پیدا میکند و از رییس اداره تشویقی بگیرد.
کارگردان: سید جواد رضویان
چند تن از سربازان پادگان هنگ مرزی لیلان قصد داشتند تا تعطیلات نوروز را در کنار خانوادههای خود سپری کنند، اما به آنها مرخصی داده نمیشود. بنابراین آنها تصمیم به فرار از قرارگاه میگیرند. اما تلاشهای آنها بیفایده است. سرانجام پس از طی ماجراهای زیادی با وساطت استوار مخلص در پادگان جشنی بپا میشود و خانوادههای سربازان به پادگان میآیند تا تعطیلات نوروز در کنار فرزندانشان باشند
کارگردان: مرضیه برومند
هر سال، روز سیزده به در، ابر پری، سبز پری و آب پری در خانه خواهر بزرگترشان برف پری دور هم جمع میشوند، آش چل دانه چل گیاه میخورند، گل میگویند و گل میشنوند و درد دل میکنند. اما امسال آب پری در چنگال اَپوش دیو خشکسالی گرفتار شده و پیش آنها نیامده. سه خواهر بزرگتر برای نجات آب پری به زمین میآیند در این مسیر با افراد مختلف و جدیدی برخورد میکنند...
کارگردان: حسین سهیلیزاده
قباد که در رویاها و توهمات خودش زندگی میکند و آرزو دارد که یک شبه ره صد ساله را برود و به ستارهای مشهور تبدیل شود، بنا براین تصمیم میگیرد که وارد دنیای فوتبال شود اما پس از پیوستنش به یک تیم لیگ برتر، اتفاقات جالبی برای او رخ میدهد...
کارگردان: شاهد احمدلو
«نصرت عشقی» سالهاست در یکی از محلات قدیمی تهران، نانوایی سنگگ دارد و به اتفاق سه پسرش «مسعود» ، «محمود» و «منصور» آنجا را اداره میکند. اما تنها سه دانگ از مغازه به نام اوست و سه دانگ دیگر، متعلق به شریک و دوست قدیمیاش «پرویز» است که ۱۰ سال قبل از ایران مهاجرت کرده و اکنون در ایتالیا زندگی میکند. پرویز پس از سالها به ایران میآید تا سه دانگ سهم خود را بفروشد. نصرت که برای این نانوایی رنج و زحمت زیادی کشیده است، در تلاش است تا پولی جور کند و سه دانگ پرویز را خودش بخرد، اما در این میان، ماجراه...
کارگردان: مهران مدیری
ما جرا از آن جای شروع شد که نیما زند کریمی معلم تاریخ در پی پیدا کردن چند صفحه حذف شده از تاریخ است. او یک قهوه می خورد و به یک تاریخ دیگر میرود و در انجا با مردم ان زمان زندگی می کند و در انجا با مادر بزرگ رویا خانم که در زمان خودش عاشقش بود ازدواج می کند و در تمام مدت برای عوض کردن تاریخ و جلوگیری از حمله محمدخان قاجار تلاش می کرد.
کارگردان: مهران مدیری
دو خان در یک باغ با هم زندگی میکنند و دیواری، آنها را از هم جدا ساخته. وصلتی صورت میگیرد و آدمهای جدیدی وارد این باغ میشوند که برخلاف میل صاحبان آن، جور دیگری رفتار میکنند. تناقض رفتاری اهالی باغ و آدمهای تازه وارد، فضای غالب طنز باغ مظفر را تشکیل میدهد.
کارگردان: مهران مدیری، شیرین جاهد
پرواز ۵۷ نام مجموعه طنز تلویزیونیای به کارگردانی مهران مدیری بود که در دهه فجر سال ۱۳۷۲ از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. این مجموعهٔ طنز را میتوان دومین نقطهٔ عطف مجموعههای طنز تلویزیونی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دانست.
کارگردان: احسان عبدیپور
این سریال فضایی کمدی دارد و درباره آرمان پسر خوش دل و مهربانی است که تلاش میکند مشکلات خواهر و فرزندان خواهرش را برطرف کند، او در این مسیر درگیر موقعیتهایی جذاب و نفس گیر میشود.
کارگردان: برزو نیکنژاد
داستان قرعهکشی میان چند خانواده تهرانی است که با نزدیک شدن به ایام نوروز به مشکلاتی بر میخورند...
کارگردان: مسعود دهنمکی
تیمور گلچین مرد مسن ،خودخواه وثروتمندیست که تمامی دارائیش را فروخته ودر امر ساختمان سازی در دوبی سرمایه گذاری کرده وبرای همیشه به آنجا می رود.در مسیر فرودگاه او با حاجی فیروزی برخورد لفظی پیدا می کند وحاجی فیروز به او از آه مظلوم وعدم ثبات روزگار میگوید.در دوبی تیمور بطور غیر منتظره ای با عوارض بحران اقتصادی جهانی مواجه می شود ومیفهمد شریک ایرانی اش فرار کرده است و…