- منظوم
- فیلم ها
- فیلم سینمایی بچه های جسور (1391)
- آثار مرتبط بچه های جسور (1391)
آثار مرتبط فیلم بچه های جسور | منظوم
کارگردان: سیدجواد هاشمی
داستان فیلم به گونهای طراحی شده که در آن شخصیتهای فولکلور، قدیمی و معروف ایرانی از جمله خاله سوسکه و آقا موشه، آهوی پیشونی سفید، عفریته، عجوزه، سالار، گرگ، روباه، خرس پلیس و . . . نیز حضور دارند
کارگردان: سیدشهاب حسینی
داستان یک نویسندهی متفکر است که به دنبال نوشتن پایانی جاودان برای داستانش است و با اقامت درطبقه وسط یک آپارتمان، بر اساس دریافت هایش از زندگی و آدمهای اطراف برای کشف جاودانگی داستان آنها را تجسم میکند و با ظهور در قالب شخصیتهای مختلف یک سفر فلسفی را طی میکند...
کارگردان: پرویز صبری
در پی اردوی دانش آموزی و برای رسیدن به مرکز جنگل و پیدا کردن «ننه نقلی» عروسک های زیادی بر سر راه بچه های اردو قرار می گیرند و این رودرویی منجر به حوادث شادی آفرین و مهیج زیادی در داستان می شود.
کارگردان: وحید گلستان
تتل برای پی بردن به راز صندوقچه، بدون اطلاع پدربزرگ در صندوقچه را باز میکند اما نمیتواند به سوالات صندوقچه پاسخ گوید و گرگ خان از محل اختفای بزها آگاه میشود. تتل برای پیدا کردن مادرش و نجات بزها سفری طولانی را آغاز میکند...
کارگردان: ایرج طهماسب
داستان شیطنتهای پسرعمهزاست که کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
کارگردان: مجید جوانمرد
"آدام" پس از اخراج از باغ وحش استرالیا و در آستانهی فوت پدربزرگاش به ایران بازمیگردد. وصیت و ارثیهای مبهم او را بر سر راه "نفس" قرار میدهد و رابطهای عاطفی میان آن دو شکل میگیرد. چالشهای بین این دو شخصیت باعث پدید آمدن موقعیتهایی فانتزی در طول فیلم میگردد...
کارگردان: مرضیه برومند
موشهای «شهر موشها 1» بزرگ شدهاند و توانستند اسمشو نبر(گربه شهر موشها) را شکست بدهند و شهری زیبا را برای خود بسازند. اما حالا بچه های موش های بزرگ وارد منطقه ممنوعه میشوند و سبدی پیدا میکنند و ...
کارگردان: محمدرضا نجفیامامی
پیرمردی به حرفه نقالی مشغول است و ابزار کارش، عروسکهای شخصیتهای شاهنامه است. هنگامی که عروسکهای پیرمرد به کمک انیمیشن جان میگیرند، همه چیز تغییر میکند و داستان مهیجی آغاز میشود...
کارگردان: سید رضا خطیبی
در یک مراسم عروسی کودکان را به محل برگزاری جشن راه نمیدهند و به کلبهای در انتهای باغ تبعید میکنند. بچه ها متوجه میشوند برگزارکنندگان مراسم قاچاقچی مواد مخدر هستند، لذا تصمیم میگیرند تا جشن را به هم بزنند و این آغاز ماجرا است.
کارگردان: رضا عطاران
الو... سلام قربان... خوبین... آقا منو دزدیدن... بله... نمیشناسمشون... نه خیر سرکاری چیه... من چه میدونم چرا گوشیمو نگرفته... 38 سال، سنمو چرا میپرسین؟... نمیدونم کجا... شما باید پیدام کنین... آقا من گوشیام آیفونه... ردیاب دارد... نمیشه پیدام کرد؟... آقا اومد... من قطع میکنم...
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: سامان استرکی
فیلمی اپیزودیک که در اپیزود اول آن اسماعیل و مرضیه زوج جوانی که در انتظار تولد کودک خود هستند؛ برای سونوگرافی دیرهنگام و انجام آزمایشات ژنتیک از شهرستان به تهران آمده اند. دکترها به علت ازدواج فامیلی، به آنها هشدار داده اند....
کارگردان: علیرضا محمودزاده
«حقهباز دمدراز» درباره عروسکهای عمو پیرداد است که از خانه میگریزند و مشکلاتی را به وجود میآورند.
کارگردان: تینا پاکروان
با کلمات زیر جمله بسازید: (دو نمره) موسیوی فرانسوی، تابلوی نقاشی، استندآپ کمدی، اینستاگرام، فحش رکیک، هاهاها، پیرزن موتورسوارِ تکچرخزن، داف وطنی، عشق خارجی، خونه مادربزرگه، درود بر شرف آریاییت !
کارگردان: مانی حقیقی
«حسن» (با بازی «حسن معجونی»)، خشمگین است. او مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. ستارهی محبوبش (با بازی «لیلا حاتمی»)، صبر ندارد و میخواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش (با بازی «لیلی رشیدی»)، دیگر عاشقش نیست. دخترش (با بازی «آیناز آذرهوش»)، بزرگ شده و دیگر مستقل است. مادرش (با بازی «مینا جعفرزاده») پیر شده و کمکم حافظه خود را از دست داده. مزاحم جذابی (با بازی «پریناز ایزدیار»)، او را هر جا میرود تعقیب میکند و اصرار دارد حسن او را وارد دنیای سینما کند.
کارگردان: سیدجواد هاشمی
«اختاپوس» از درون یک غار، امورات قلعه را فرمانروایی میکند. او برای به دام انداختن آهوها و نوشیدن عصاره تن آنها «بل بله» را به خدمت گرفته اما آهوها با نقشه «پیشونی سفید» از قلعه فرار میکنند. از سوی دیگر مادر «آهوی پیشونی سفید» برگشته تا آهو را از «سالار» یعنی پدر خواندهاش پس بگیرد و «پیشونیسفید» به دلیل رنجش از سالار، میخواهد به پیش مادرش بازگردد اما...
کارگردان: علی عبدالعلیزاده
در سرزمینی به نام سومارای (خارج از سیاره زمین) زمانی که فرمانروا با اهریمن پیمان می بندد تا در برابر کمک به فرزنددار شدن او، شوهر اولین دخترش را اهریمن انتخاب کند. اهریمن در سودای تصاحب فرمانروایی، مردی ترسو به نام عودکا را برای همسری دختر فرمانروا برمی گزیند، عودکا به سیاره زمین فرار می کند و سال ها بعد فرستاده ای برای بازگرداندن او، راهی می شود ....
کارگردان: کمال تبریزی
هاتف روحی است که از زندگی و زمان مرگ آدم ها خبر دارد. او در مقطعی از آسمان به زمین می آید تا این بار با رفتن به آسایشگاهی که جانبازان جنگ در آن سکونت دارند به زندگی و سرنوشت آنها بپردازد. بهمن، یکی از ساکنان آسایشگاه، که جانباز و مبتلا به سرطان است، نوشتن آخرین کتابش را تمام کرده، اما برای چاپ آن با مشکل رو به رو است. او از دکتر آزمایشگاه که متخصص پوست و زیبایی است کمک می خواهد تا مجوز چاپ بگیرد. از سویی دکتر نیز که در کار ساخت وساز و زدوبندهای پنهانی با تاجری به نام فاضلی است، قصد دارد با کمک ا...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
قدرت، جوان عقب مانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزاده ای واقع در یک روستا زندگی می کند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بی اعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت می دهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می گذارد. قدرت که می تواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زند...
کارگردان: ابوالحسن داوودی
«خسرو» که کارش رانندگی تاکسی است، یک شب با موجودی فضایی که خود را «خپیت» میداند، روبرو میشود. رفتار غیر عادی و پیشبینی نشدهی «خپیت» مشکلاتی برای «خسرو» پدید میآورد. «خسرو» علت حضور «خپیت» در زمین را نمیداند تا اینکه زنی فضایی نیز به زمین میآید؛ و اوست که فاش میکند که «خپیت» به لحاظ مخالفت فرماندهان سیاره با نفس ازدواج او، به زمین تبعید شده است. به زودی پای موجودات فضایی دیگر که قصد بازگرداندن زن و مرد فضایی را دارند، به زمین گشوده میشود. بین دو گروه نبردی در میگیرد اما در نهایت، با قول...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به کمک اهالی به دنبال گلنار می گردند، اما او را نمی یابند. خاله قورباغه خود را به گلنار می رساند و با هم نقشه ای برای فرار می کشند. گلنار به خرس ها می گوید به شرطی پیش آن ها می ماند که یک ...
کارگردان: داریوش فرهنگ
پسرکی بازیگوش و خیالاتی دائم از سوی پدرش سرزنش و تحقیر می شود. او در عالم خیال خود را «زورو» می پندارد و با گروهی گنگستر که دزدان دوچرخه هستند، درگیر می شوند. روزی او همراه اعضای خانواده به شهربازی می رود و به دست گروه گنگسترها دستگیر می شود. غیبت او اعضای خانواده را نگران می کند و پدر که نسبت به سرنوشت فرزندش نگران شده، در یک بازی خیالی، به همراه گروهی از مردم و افراد پلیس، پس از ماجرایی پر حادثه، مخفیگاه گنگسترها را می یابد و پسر را از زندان تخیلاتش نجات می دهد.
کارگردان: تهمینه میلانی
«آه» شخصیتی افسانهای در ادبیات آذربایجان است. میگویند هر کس از ته دل آه بکشد، «آه» به صورت جوان مهربانی حاضر شده و با گوش دادن به درد دل آن شخص، درصدد یافتن چارهای برای درد او برمیآید. شخصیت اصلی فیلم، زن نویسندهی ثروتمندی است که با آفریدن «آه» در تخیلاتش زندگی زنانی از طبقات مختلف را تجربه میکند...
کارگردان: تهمینه میلانی
«فرشته» دانشجوی ادبیات و برادرش «عباس» دانشجوی کامپیوتر با خانوادهی نیمهسنتی خود در یکی از محلات قدیمی تهران زندگی میکنند. رفتار و شوخی های فرشته موجب سوء تفاهم برای مسئولان دانشکده می شود. آن ها او را از تحصیل معلق می کنند. برادرش عباس، که به کار با کامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه می کند که کاری پیدا کند. تا اینکه...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
«لیلا» و «بهرام» اعضاء خانوادهای در شهر شادی، برای کمک به مادرشان که وام بانکیاش را دزدی به نام «گنجو» ربوده وارد عمل میشوند. اما توسط «گنجو» و مادرش «عجوزه» دستگیر شده و در زیرزمین «عجوزه» زندانی میشوند. عروسکهای «لیلا» و «بهرام» برای رهایی آن دو به فکر نقشهای میافتند و طی عملیات ضربتی آنها را نجات میدهند.
کارگردان: علی سجادی حسینی
پسران آقای «پاکنهاد» مؤسس مدرسهی ناشنوایان، به بهانهی اینکه پدر به خارج از کشور رفته، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب کرده و به جای آن پاساژ بنا کنند. نوهی پیشکار آقای «پاکنهاد»، بر حسب تصادف در مییابد که او بر خلاف گفتهی پسرانش در جایی نگهداری میشود که به نظر میرسد «مدرسهی پیرمردها» باشد. فسقلی با پنهان شدن در اتومبیل پسران «پاکنهاد» سر از یک آسایشگاه سالمندان درمیآورد. فسقلی با کمک پیرمردان ساکن آسایشگاه و سرآشپز آنجا تصمیم به نجات «پاکنهاد» میگیرد.
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
«حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه میگریزند؛ اما جستجوی آنها به نتیجه نمیرسد و خسته و گرسنه به گربههای ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربهها به امید اینکه اگر پدر بچهها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گستردهای را آغاز میکنند؛ اما وقتی سرانجام پدر «حسن» و «گلدونه» پیدا میشود، با بیمهری او روبرو میشوند. چه قبلا توسط مستخدم منزل، پسر و دختری به عنوان فرزندان گمشدهی وی به خانه راه یافتهاند، اما سرانجام حقیقت آشکار میشود و گربهها نیز جایی ...