مهدی فیاضیکیا: شاید به میرباقری نشود خرده گرفت. سبکِ کاری او بازنماییِ نمایشی است و نه تحلیل. شرارت در عمرسعد و ابن زیاد، از کدام منشأ نشأت میگیرد؟ اعتقاد مختار به آل علی، از کجاست؟ تردیدش از کجاست؟ او کجای قضیه ایستاده؟ شاید به جای مختارنامه، باید «روزگارِ مختار» را ساخت.
مهدی فیاضیکیا: شاید به میرباقری نشود خرده گرفت. سبکِ کاری او بازنماییِ نمایشی است و نه تحلیل. شرارت در عمرسعد و ابن زیاد، از کدام منشأ نشأت میگیرد؟ اعتقاد مختار به آل علی، از کجاست؟ تردیدش از کجاست؟ او کجای قضیه ایستاده؟ شاید به جای مختارنامه، باید «روزگارِ مختار» را ساخت.
زینب علیپور: «دلدادگان» را میتوان یکی از کارهای خوب این روزهای تلویزیون دانست که کمی مخاطبش را با دیدن ماجراهایی که پیش میآید، به فکر وا میدارد. ضمن اینکه گویا تلویزیون کمی از موضع خود عقب کشیده و دست سازندگان یک اثر را در به تصویرکشیدن روابط عاشقانه دختر و پسر بازتر گذاشته تا بهتر بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کرده و نسل جوان را نیز بتواند با خود همراه کند.
آرش فهیم: یکی دیگر از ترفندهایی که معمولا در این گونه سریالها به کار گرفته میشود، باز شدن گره مشکلات با مرگ یا قتل افراد است. یعنی یک نفر که نقطه مقابل قهرمان فیلم است و همه در تعلیق چگونگی شکست دادن او به سر میبرند، به راحتی میمیرد و همه گرهها باز میشود!
خدیجه فتحی: بیشتر از نویسنده باید از عوامل محترم صدا وسیما و مدیران سختکوش و حواسجمع رسانه ملی تشکر کرد که اینقدر به فکر مخاطبند و با این همه برنامه و فیلم و سریال متنوع و جالب که برای تابستان مردم درنظر گرفتهاند، حسابی غافلگیرشان میکنند و مایه انبساط خاطر همگان میگردند!
جواد صفایی: باید پرسید آیا نگاهی که امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب به دانشگاه و دانشجو دارند، صرفا در نمایش یک دانشجوی معصوم و دور از اشتباه است که خود را از هرگونه فعالیت اجتماعی و سیاسی به دور میداند یا آنکه به دنبال دانشگاهی چمرانساز هستند که با تمام تواناییهای علمی، در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز سرآمد جبهه انقلاب و شخصیت محبوب همه طیفهای فرهنگی و سیاسی جامعه میشود؟
مهرداد داوودی: نقد قسمت شانزدهم سریال شهرزاد فصل سوم: سریال در سکانس پایانی با جای دادن برخی دیالوگها تلاش میکرد بهمان بفهماند که رابطه بین شهرزاد و فرهاد همچنان سر جایش است اما این دو قرار است با وجود این عشق دور از هم باشند. شاید تمام رسالت این سکانس نشان دادن تنهایی مطلق شهرزاد با مرگ قباد و ترک فرهاد بود.
مهرداد داوودی: نقد قسمت پانزدهم سریال شهرزاد فصل سوم: قباد در لایههای شخصیتش ذات معصومی دارد که انگار تنها شهرزاد از آن خبر دارد و دقیقا به همین دلیل است که شهرزاد تصمیم میگیرد برای نجات زندگی او حتی روبروی فرهاد هم قرار بگیرد.
مهرداد داوودی: نقد قسمت چهاردهم سریال شهرزاد فصل سوم: درادامه سریال شاهد ایجاد رابطه عاطفی میان شهرزاد و قباد هستیم. رابطهای که از لحاظ پیرنگ به سختی با عقل جور درمیآید. اما در ادامه همین رابطه دلیلی برای یکی از مهمترین اتفاقهای داستان و کل سریال میشود.
مهرداد داوودی: نقد قسمت سیزدهم سریال شهرزاد فصل سوم: با پرداخت به خرده داستانها، حذف درست شخصیتها و روایت محکم، تبدیل به یکی از بهترین اپیزودهای این سریال شد. این اپیزود با این که از مشکلاتی هم رنج میبرد اما به خوبی مخاطب را درگیر میکند و با پایانبندی خود به مخاطب هفت روز وقت میدهد تا برای چند اپیزود باقیماندهی سریال، فرضیهپردازی کند.
مهرداد داوودی: نقد قسمت دوازدهم سریال شهرزاد فصل سوم: سریال شهرزاد حالا به نقطهای رسیده است که چند خط داستانی مهمش سر راه یکدیگر قرار گرفتهاند و این موضوع باعث پیچدگیهایی در داستان خواهد شد. سریال در این چند قسمت پایانی فرصت دارد با دوری از مشکلهای خود، به پایانی متفاوت برسد.
مهرداد داوودی: نقد قسمت دهم سریال شهرزاد فصل سوم: یکی از بهترین نکات این اپیزود نپرداختن به خطهای داستانی کناری است. شاید هوشنگ همچنان بتواند در اتفاقات سریال تاثیرگذار باشد اما با توجه عدم حضور شهرزاد در کانون خانوادهاش، هوشنگ یک مهرهی سوخته محسوب شود. در نتیجه نپرداختن به خطهای داستانی که نمیتوانند تاثیری بر روند سریال داشته باشند، فضا را برای پرداختهای بهتر فراهم میکند.
مهرداد داوودی: نقد قسمت نهم سریال شهرزاد فصل سوم: تمرکز اصلی را روی خرده اتفاقات درونی داستان قرار داده است و به سیر تحولی کاراکترها میپردازد. در کنار این موضوع، به دلیل رخ دادن چندین اتفاق، به احتمال بالا در آیندهای نزدیک شاهد پیشرفتهای قابل توجهای در طول سریال خواهیم بود که آغازشان از همین اپیزود شکل گرفته است.
مهرداد داوودی: نقد قسمت هشتم سریال شهرزاد فصل سوم: برخی از خرده داستانهای شکل گرفته را به منظور پیشبرد داستان به سمت کامل شدن حرکت داد؛ خرده داستانهایی که به هم مربوط هستند و به احتمال بالا در یک نقطه به سرانجام خواهند رسید. قسمت هشتم سریال شهرزاد نه تنها در پرداخت بُعد عرض در قصهگویی موفق است، بلکه در بُعد طول و پیشبرد کلی قصه هم عملکرد خوبی دارد.
محمد صادق شجاعی: نقد قسمت هفتم شهرزاد فصل سوم: سریال شهرزاد برای چندمین بار ثابت کرد که از قوانین معمول در بین سریالهای داخلی پیروی نمیکند. هماکنون این سریال در مسیری قرار گرفته که نمونه آن را تاکنون در بین آثار ایرانی مشاهده نکردهایم.
محمدصادق شجاعی: نقد قسمت ششم شهرزاد فصل سوم: این قسمت سریال از کلیشهها استفاده میکند، مقدمهچینی طولانیاش خستهکننده ظاهر میشود و بهرهگیری بیش از اندازه از تکنیکهای فیلمبرداری به نقطه ضعف تبدیل میشود، اما به دلیل تمرکز روی دو خردهداستان مهم و کنار زدن یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین شخصیتهایش، به قسمتی تبدیل میشود که جزء برترینها محسوب نمیشود، اما قدمی بزرگ در راه تغییر و تحول داستان به شکلی غیرمنتظره و هیجانانگیز برمیدارد.
محمدصادق شجاعی: نقد قسمت پنجم شهرزاد فصل سوم: بخشهایی از داستان هستند که با وجود تمام مشکلات از جمله ریتم پر فراز و نشیب، توجه بیش از اندازه به شخصیتهای فرعی و فراموش کردن شخصیتهای اصلی، سکانسهای تکراری که خستهکنندهتر از همیشه ظاهر میشوند و پرداختن به خردهداستانها و تمهای متعدد، باعث میشوند سومین فصل سریال شهرزاد همچنان ارزش وقت گذاشتن و تماشا کردن را داشته باشد.
محمدصادق شجاعی: نقد قسمت چهارم شهرزاد فصل سوم: سریال شهرزاد تاکنون مخاطب را عادت داده است که زندگی مشترک شهرزاد و فرهاد را در آرمانیترین و عاشقانهترین حالت ممکن به مشاهده بنشیند. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که به راحتی میتوانستیم سکانسهای این دو شخصیت را بدون آنکه به سریال لطمهای وارد شود، کنار بگذاریم.
محمدصادق شجاعی: نقد قسمت سوم سریال شهرزاد فصل سوم:اما مهمترین ویژگی قسمت سوم از سومین فصل سریال شهرزاد، دقایق پایانی آن است. جایی که تنها صدای شهرزاد شنیده نشده و حضور او به چند دیالوگ فمنیسیتی خلاصه نمیشود. در این قسمت جنگ بین شهرزاد، قباد و فرهاد جدیتر از همیشه دنبال میشود.
محمدصادق شجاعی: نقد قسمت دوم سریال شهرزاد فصل سوم: دومین قسمت از فصل سوم سریال شهرزاد در کنار اشکالاتی که خصوصا در سکانسهای خیالپردازی به چشم میآیند، روند منطقی را در پیش گرفته است که فعلا برای قضاوت در مورد آن کمی زود است. اما در دو قسمت اخیر نشان داده است که میتوان به اینده آن امیدوار بود، زیرا بسیاری از اشکالات فصل دوم را تکرار نکرده است.
سینما پرس: حاصل این که وقتی بدترین تصویر از ایران و ایرانی در پر بینندهترین سریال سال و در بهترین وقت سال! از شبکه اصلی تلویزیون کشور پخش میشود، یعنی حالا حالاها باید بدویم تا به فهمی درست از سینمای استراتژیک برسیم! به راستی کدام خارجی است که با دیدن سریال پایتخت دلش بخواهد حتی یک روز در میان ما زندگی کند؟