سیدحمیدرضا خدائیان: مدتی است که فیلم تنت اثر کریستوفر نولان سر و صدای زیادی در جهان به پا کرده است.در روزهای اخیر که نسخه ی با کیفیت این فیلم در ایران نیز قابل دسترس شد، این غوغا به ایران هم کشیده شد. به همین دلیل منظوم تصمیم گرفت تا در نقدی اختصاصی به این فیلم بپردازد .
سیدحمیدرضا خدائیان: مدتی است که فیلم تنت اثر کریستوفر نولان سر و صدای زیادی در جهان به پا کرده است.در روزهای اخیر که نسخه ی با کیفیت این فیلم در ایران نیز قابل دسترس شد، این غوغا به ایران هم کشیده شد. به همین دلیل منظوم تصمیم گرفت تا در نقدی اختصاصی به این فیلم بپردازد .
محسن سلیم: آبادان یازده ۶۰ در عین حال که روایتگر مقطعی از جنگ است یک فیلم ارتباطاتی ست. فیلمی ست که مفهوم رسانه و تاثیر آن را به خوبی فهمیده و توانسته روی پرده سینما حرف خود را منتقل کند.
امیر مهریزدان: نتیجهی ۹۰ دقیقه قصه گویی: یک بچه ناشنوا به قیمت خون پدرش شنوا میشود، مادر هم میخندد هم گریه میکند! آقا، فیلم آرمانگرا و دغدغه مند نخواستیم، شما را به خدا قصه ی درست بگویید.
علی سالاری نسب: دوربین قلب کارگردان است، سینما هنری بصری است و شاید بتوان گفت که دوربین خود سینماست، مهدویان کارگردان درجه یکی است، دوربینش،لرزشهایش انتخاب زاویه و همهچیزش پرمعناست، او با دوربینش حرفهایی میزند که تحلیلش چه ازلحاظ سیاسی و انسانی میتواند ساعتها حرف داشته باش.
مسعود فراستی: من در سینمای ایران چنین پلیسی را به یاد ندارم که قابل مقایسه با پلیسهای سینمای دنیا باشد/ با اینکه 20 دقیقه از فیلم حذف شده، ولی معلوم است که روستایی یک قدم رو به جلوی بزرگ برداشته است!
مسعود فراستی: نسبت مربی و ورزشکار در این فیلم مشخص نیست. غلط های سینمایی این فیلم وحشتناک است. مثلا وقتی می خواهد از دید یک شخصیت فلاش بک بزند، خاطرات شخصبت دیگر را نشان می دهد و این فاجعه است!
علی سالاری نسب: سرخپوست محتوی و فرم بینظیری دارد، جاویدی میزانسن و دکوپاژ تحسینبرانگیزی داشت، موسیقی متن جذاب همراه با فیلمبرداری خوب و قابهای حیرتبرانگیز و استفادهی مناسب از لوکیشن باعث شد که فرم و محتوی ارتباط بسیار مناسبی با یکدیگر داشته باشند که همهی اینها در خدمت فیلم بود، از بازیها به خصوص شاهکار نوید محمد زاده به راحتی نمیتوان گذشت،محمد زاده نقشی متفاوت با همهی آثار قبلی خود ایفا کرد، که شاید بهترین بازی بود که از او سراغ داشتم،بیشک سرخپوست یکی از بهترین آثار دههی نود سینمای ایران است.
مسعود فراستی: کارگردان کار سختی را قبول کرده و توانسته کارش را انجام دهد/ در این فیلم تروریست قصه به شدت سمپاتیک است/ این فیلم در دو جا تمام قبح خشونت را از بین می برد
مسعود فراستی: فیلمسازی که این اثر را ساخته پشت سینمایی ندارد. معلوم است فیلمساز کلا یک کازابلانکا دیده! وقتی بخواهی ادای شیطنت سینمایی را دربیاوری، تکنیک سینمایی تو را می بلعد!
طه محمدی: حکایت جدال بین وظیفه و قانون، رفاقتها، غیرت و منطق، وطن پرستی است. اگرچه که ابعاد فنی فیلم بسیار ضعیف است و محتوا تحت الشعاع آن به خوبی در نیامده اما مخاطب میخکوب فیلم را تماشا میکند. حرفهای خوبی دارد و میخواهد شنیده شود. فیلم ارزش یک بار دیدن را دارد و باید به دلیل شجاعتش در بیان موضوعاتی که شاید کمتر پرداخته شده به آن احترام گذاشت اما متأسفانه محتوا تحتالشعاع فرمِ ضعیف آن شده است.
ساناز رمضانی: «بمب؛ یک عاشقانه» یک عاشقانه به تمام معناست که میتواند مخاطب را با خوش ریتمیاش، دیالوگهای جذابش و فیلمبرداری بینظیرش همراه کند و قصهای را بدون کلام و از میان نتهای موسیقی تعریف کند، قصهای جذاب و پرکشش که در تاریکی ناشی از هول مرگ، شکوفایی عشق را جشن میگیرد.
سیدمحمدرضا حسینی: "همه میدانند" فیلم لطیف ، مهندسی شده ، هوشمندانه ، دقیق ، سر و شکل دار ، محکم و زیباییست که میشود بارها دید و لذت برد و تعلیقی دارد که از جنس تعلیقهایِ فرهادیِ مؤلف است ؛ حتی به گمان من میشود این فیلم را بعنوانِ یک مبحث درسی در آکادمیهایی که کار پژوهش دینی میکنند به نمایش درآورد
آرش پارساپور: کاهانی با خانم یایا و لقمه را دور خود پیچاندن و بعد آن را بلعیدن، رسما همان کاری را میکند که در فیلم از آن انتقاد کرده و مانند یک دولت مردمفریب رفتار میکند. او پاتایا و عطاران و فرخ نژاد و مارکتینگ خاص متمرکز روی این موضوعات را ترتیب میدهد و به ریش مخاطب میخندد.
یاسمن خلیلیفرد: «آستیگمات» یک درام خانوادگی است که بحرانهای مختلف خانوادهای را به تصویر میکشد که در شرف از دست دادن خانهشان هستند. طبیعتاً این، تنها بحران فیلم نیست و آدمهای فیلم با مشکلات کوچک و بزرگ دیگری نیز دست و پنجه نرم میکنند.
یاسمن خلیلیفرد: «گرگ بازی» فارغ از اشکالات فیلمنامهاش، از دیگر جهات فیلم قابل توجه و قابل احترامی است. انتخاب درست زوایای دوربین، طراحی درست و خوب صحنه و لباس، میزانسن خوب و دقیق و موفقیت نسبی کارگردان در هدایت بازیگران از نقاط قوت کار است.