به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
دو آدم کش به نام های «وینسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموریت می یابند تا چمدانی را که دزیده شده، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا می کنند. «وینسنت» مأمور می شود تا «میا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «میا» بر اثر استفاده ی بیش از حد مواد مخدر، به حال اغما می افتد و «وینسنت» با تلاش فراوان او را نجات می دهد...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
یک برده با کمک مربی اش آزاد می شود و با کمک و تعلیم های او تبدیل به یک جایزه بگیر می شود. جانگو برای آزادی همسرش از دست یک مزرعه دار بی رحم اهل می سی سی پی راهی سفر می شود اما...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو، الی راث
داستان غیر واقعی این فیلم درباره ی یک گروه سرباز یهودی امریکایی است که در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام "حرامزادگان" که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی آن ها می پردازند...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
بعد از اینکه نقشه سرقت از جواهر فروشی شکست می خورد و پلیس گروه را تار و مار می کند، سارقانی که از مهلکه جان سالم بدر برده اند به این نتیجه می رسند که یکی از آن ها نفوذی پلیس است...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
یک عروس بعد از کمای طولانی، بیدار میشود. اثری از بچه ای که قبلا در شکم داشته نیست. تنها چیزی که در ذهن دارد، انتقام گرفتن از تیم قاتلینی است که به او خیانت کردند، تیمی که خودش هم زمانی عضو آن بود.
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
پس از معدوم کردن دو تن از چهار آدم کش «بيل» (کارادين) در قسمت اول، «عروس» (تورمن) به سراغ «باد» (مدسن) برادر کوچک تر «بيل» مي رود که در کاراواني نزديک بارستوي کاليفرنيا زندگي مي کند. اما «باد» موفق مي شود که به «عروس» شمشير زدن رودست بزند و با زنده به گور کردنش سرنوشتي بدتر از مرگ را بر او تحميل کند...
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
پس از جنگ داخلی وایومینگ، شکارچیان جایزه بگیر در طول یک کولاک برف سعی در پیدا کردن پناه گاه دارند، اما درگیر یک توطئه خیانت و فریب می شوند که جان همه آنها را به خطر می اندازد…
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
جکی براون مهماندار هواپیمایی است که پول های یک فروشنده اسلحه را جابه جا می کند. وی در یکی از ماموریت های خود توسط دو نفر از مامورین پلیس دستگیر می شود. آنها از وی می خواهند که با آنها همکاری کرده و باعث دستگیری فروشنده اسلحه و در نتیجه آزادی خود شود. جکی می داند که درصورت لو دادن حتی نام رئیس خود، زنده نخواهد ماند. در این میان با مکس چری آشنا می شود که ضمانت وی را برای آزادی از زندان به عهده گرفته است. حال جکی باید نقشه ای برای رها شدن از دست مامورین پلیس و فروشنده اسلحه بیابد
Pulp Fiction هم یکی از بهترین کارهای تاریخه که خیلی کمتر از حقش بهش توجه داشت
سبک و سیاق فیلمهای تارانتینو ، در نگاه اول بسیار خشن و تصنعی به حساب می آید ؛ اما در دل تمامی این خشونت ها نکاتی وجود دارد که به اثر برای انتقال مفهوم به بیننده کمک می کند ! برای مثال آن فصل های عجیب و شلوغ "جانگوی از بند رها شده" که به نوعی به کارگردان برای امر فضاسازی کمک شایانی کرده است و در آخر هم اعتراض به تبعیض نژادی ...
سبک و سیاق مجموعه فیلم های تارانتینو ، در اصل به فرهنگ و جغرافیای منطقه زیست او بازمیگردد ! در ایالات متحده استفاده از انواع اسلحه و تفنگ ، به نوعی جا افتاده است و خشونت هم جزئی از ویژگی جغرافیایی مردم منطقه به حساب میآید ؛ به عنوان مثال اگر بیننده آمریکایی فیلم "داستان عامه پسند" یا "پست فطرت های لعنتی " را تماشا کند ، به هیچ عنوان فیلم را در حد و اندازه ما خشن و خشونت زده نمی پندارد !
در عین حال اگر از جنبه سینمایی آثار وی را بررسی کنیم ، متوجه نبوغ کارگردان در فضاسازی و قصه گویی پست مدرن می شویم ؛ درحالی که دیگر فیلمها همواره به ساختار کلاسیک سه پرده ای علاقه نشان میدهند درحالی که شاید بسیاری از آنها موفق به قصه گویی درست هم نشوند ...
در بین این آثار سری kill bill مخصوصا قسمت دومشو که جزو 3 فیلم برتری هست که دیدم
هم داستان جذاب و هم بازی های درخشان
خیلی ها این مرد رو دوست ندارن چون خشونت ذاتی آثارش رو نمیپسندن. ولی من فیلمهاش رو دوست ندارم. بنظرم وسترن مدرنِ هم نسل های ماست.
من همه آثارش جز این جدیده رو دیدم. همه شون خوبن. ولی پست فطرت های لعنتی یه چیز دیگه ست. سبک دیالوگ گویی شلوغ تو فیلم رو خیلی دوست دارم.
فقط فیلمهاش رو برای بچه های زیر18سال نباید پخش کرد.