به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: بهرنگ توفیقی
رای کاربر: 10
حامد پسر جوانی است که طی یک ماجر درگیر داستانی عشقی میشود. او به خاطر اعتقاداتش و پدری که برایش الگویی تمام عیار است ناچار سر یک دو راهی قرار میگیرد که باید دست به انتخابی سرنوشتساز بزند…
کارگردان: محمدرضا ورزی
رای کاربر: 10
روایتی تاریخی از دلاوریها و پایمردیهای «ستارخان»، دوستان و همپیمانان اوست و به زندگی این بزرگ مرد تاریخ ایران میپردازد.
کارگردان: سروش صحت
رای کاربر: 10
حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور میکند. مازیار، فرزند خانوادهای پرتنش و گرفتار است و فکر مهاجرت در سر دارد. حبیب و مسعود و مازیار سه رفیق لیسانسه هستند...
کارگردان: حسین سهیلیزاده
رای کاربر: 10
قصه از آن جایی آغاز میشود که «پریا» پس از چند سال دوری از ایران به کشور باز میگردد. در شرایطی که پریا همچنان از ازدواج قدیمیاش سرخورده است، وارد رابطهای عاطفی با کیوان، پسرخالهاش میشود. زوج تازه به امید آغاز زندگی تازه مشکلات را یک به یک از سر راه بر میدارند اما برخی اتفاقها ادامه رابطه عاش...
کارگردان: رامبد جوان
رای کاربر: 10
ما به این ته سیگار رژ لبی مشکوکیم. اما این به ما کمکی نمیکنه!
کارگردان: مسعود آقاباباییان
رای کاربر: 10
مربوط به صحنههای نصب تندیس شهدای غواص زیر آبهای نیلگون خلیج فارس و صحنه های رزمندگان غواص در دوران هشت سال دفاع مقدس در شهرک سینمایی انقلاب و دفاع مقدس است
کارگردان: جواد اردکانی
رای کاربر: 10
برونسی فرماندهای است که لحظهای در اصول خود تردید نمیکند، برونسی از جبهه به شهر میآید تا همزمان عملیات خیبر را جمع کرده و برای عملیات بدر به جبهه بروند اما هر یک از آنها مسائلی دارند که برونسی باید حل کند....
کارگردان: تهمینه میلانی
رای کاربر: 10
زن و شوهری یک بیوه جوان را در سفر به سوی زادگاهاش همراهی میکنند که در طول سفر سیما متوجه رابطه پنهانی همسرش با بیوه جوان میشود. آنها به علت بارندگی و مسدود شدن جاده، مجبور میشوند تا شب را در یک شهر عبوری، سپری کنند. در شهر، مردی زنش را به علت خیانت کشته است و حالا این قاتل به طور اتفاقی با این س...
کارگردان: فریدون حسنپور
رای کاربر: 10
بیبی سلیمه، مامای پیر و محبوب روستای تازهآباد بالاخره پس از سالها انتظار نوبت سفرش به خانه خدا فرا میرسد. بیبی در حال خداحافظی و حلالیتطلبی از اهالی ده است که خبر میرسد اجازه سفر ندارد ... هیچ کس نمیخواهد این خبر تلخ را به بیبی بدهد ... و تنها مش کریم است که حاضر به چنین کاری میشود چون می...