به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: رضا عطاران
ماشاءالله فردی کم پول و ندار است و با مشکلات مالی مواجه است، او برای اینکه مشکل مالی خود را حل کند با آقای بیات که با او به طور اتفاقی آشنا شد همکاری میکند و پولی را برای سفر به مالزی به او میدهد اما...
کارگردان: سروش صحت، محمود رضایی
طنز سریالی درباره دکتر نیما افشار دکتر روانشناس و کارشناس برنامه رادیویی در صدا و سیما که او خیلی بدشانس است و هر روز ماجرایی تازه در محل کار، خانه و کنار خانوادهاش اتفاق میافتد
کارگردان: سعید آقاخانی
سروان مبارزه با مواد مخدراست که در اثر یک ضربه ناشی از وقوع یک تصادف به سر او حافظهٔ خود را از دست میدهد. ناصر پس از وقوع این تصادف شخصیت دیگری پیدا کرده و وقتی که میبیند همه از او میترسند سعی میکند که اشتباهات خودش را جبران کند اما کمکم دوست او داوود به او توضیح میدهد که آنها برای یک باند قاچاق مواد مخدر که رییس آن، مهندس فردی بسیار بی رحم است کار میکردند..
کارگردان: رامبد جوان
چهار آدم فضایی از سیارهای دیگر برای تحقیق درباره زمینیها، به کره زمین میآیند و منزل فرید و فرخ را اجاره میکنند. آنها وانمود میکنند از سوئد آمدهاند ولی فرید و فرخ به ماهیت آنها پی میبرند و با آنها ارتباط صمیمانه برقرار میکنند...
کارگردان: سیروس مقدم
خانواده نقی معمولی به دلایلی منطقی مجبور میشوند که به کشور ترکیه سفر کنند و در این کشور با ماجراهایی عجیب روبهرو میشوند که همبستگی خانواده، عشق و علاقه آنها به همدیگر، اهمیت وطن و دورهم بودن را بیشتر از گذشته درک میکنند…
کارگردان: مجید صالحی
دو باجناق به نامهای سیروس و رحمان تصمیم میگیرند با مشارکت یکدیگر، یک شرکت خدماتی تأسیس کنند. از آنجایی که آنها سرمایهای برای راهاندازی شرکت ندارند، سیروس خانهی خود را رهن داده و به همراه خانوادهاش به محل زندگی رحمان نقل مکان میکند و...
کارگردان: مهران مدیری
داستان یک کارمند ساده هست که ناخواسته وارد ماجراهایی می شود که مجبور می شود در هر نقشی بازی کند و…
کارگردان: رضا عطاران، محمود رضایی
هاشم آقا با خانوادهاش دریک شهرستان کوچک زندگی میکند و از راه تعمیر اتومبیل و اگزوز سازی امرار معاش میکند . تا اینکه به خاطر بیماری قبلیاش تصمیم میگیرد به تهران مهاجرت کنند تا هاشم آقا با کار بهتری که برایش پیدا کردهاند پولدار شود . در تهران با ماجراها و مشکلات فراوانی برخورد میکنند و متوجه میشوند زندگی در شهرستان بهتر است و به شهر خود بر میگردند
کارگردان: سروش صحت
در این مجموعه تلویزیونی پژمان جمشیدی از بازیکنان فوتبال سابق تیم ملی ایران نقش خودش یعنی ستاره سابق پرسپولیس را بازی میکند. او نقش فوتبالیستی را دارد که برای چهارمین فصل متوالی با وجود تلاش فراوان، موفق نشده است تیمی را برای خود پیدا کند.
کارگردان: سعید آقاخانی
داستانی اجتماعی و طنزگونه ای دارد. آقای نون. خ در فصل دوم سر و سامان میگیرد و قرار است برای او همسری انتخاب شود.
کارگردان: سیروس مقدم
در شب نامزدی ارسطو، سقف خانه نقی فرو ریخته و او به همراه همسر و فرزندانش به خانه دامادشان نقل مکان میکنند. از طرف دیگر، مشکلات مالی و بیکاری، عاملی بر افسردگی او میشود. نقی به تشویق همسرش و برای آنکه روحیهاش را باز یابد؛ برای شرکت در مسابقات کشتی پیشکسوتان ثبتنام میکند...
کارگردان: مهران مدیری
ما جرا از آن جای شروع شد که نیما زند کریمی معلم تاریخ در پی پیدا کردن چند صفحه حذف شده از تاریخ است. او یک قهوه می خورد و به یک تاریخ دیگر میرود و در انجا با مردم ان زمان زندگی می کند و در انجا با مادر بزرگ رویا خانم که در زمان خودش عاشقش بود ازدواج می کند و در تمام مدت برای عوض کردن تاریخ و جلوگیری از حمله محمدخان قاجار تلاش می کرد.
کارگردان: رضا عطاران
نصرت خانم که سرپرست یک خانواده است، برای امرار معاش ترشی خانگی میفروشد. برحسب اتفاق او با آقا جهان که تاجر فرش است آشنا میشود. با وجود مخالفتهای خانوادههای طرفین، آن دو با هم ازدواج میکنند. خانواده نصرت خانم به همراه او به خانه آقا جهان میروند تا در کنار هم زندگیکنند که ماجراهای جالبی را به همراه دارد. در این بین فرشهای آقا جهان به سرقت میرود که با کمک خانواده نصرت خانم، فرشها پیدا میشود و در پایان نیز همه با هم به مشهد میروند.
کارگردان: سروش صحت
این مجموعه داستان دو خانواده مظاهری و سعادتی را بیان میکند. خانواده مظاهری شامل هوشنگ پدر خانواده، زهره مادر خانواده و کارمند بانک، سارا دختر بزرگ که در آزمون تخصص پزشکی مردود شده، و سعید پسر بیکار خانواده است. خانواده سعادتی شامل عطا پدر که با هوشنگ در این داستان مشکلاتی دارد، و شیرین مادر، و عرشیا که پسر کوچکی بسیار خبرچین و بازیگوش است. داستان به معضلات اجتماعی و فرهنگی به طور مستقیم یا معکوس از طریق این دو خانواده میپردازد.
کارگردان: سیروس مقدم
فصل اول سریال ماجرای خانوادهٔ «نقی معمولی» را روایت میکند که تصمیم میگیرند از علیآباد به تهران کوچ کنند؛ اما هنگام ورود به پایتخت با مشکلات زیادی مواجه میشوند ...صاحبخانه میمیرد و وراث حاضر به تحویل خانه نمیشوند، بدین ترتیب در پی مشکلاتی که در تهران برای آنها پیش میآید مجبور میشوند مدتی در کامیون ارسطو زندگی کنند...
کارگردان: سیروس مقدم
«ارسطو» کامیون خودش را که پس از یک تصادف شدید آسیب دیده تعمیر میکند و طبق رسم و رسوم مردم «شمال» باید برای این کامیون یک «خروس سیاه» بکشد. ارسطو به دنبال خرید خروس سیاه میرود، اما خروسی پیدا نمیکند... در ادامه نقی قرار است یک گنبد و دو گلدسته را از مازندران به تهران و به روستایی در قشم ببرد. این گنبد و گلدستهها به سفارش یکی از اهالی قشم ساخته شده و باید تا آنجا حمل شود. در طول مسیر هر بار که این کامیون به شهری میرسد، مردم شهر به استقبال و زیارت این کامیون میآیند که حامل این گلدسته و منا...
کارگردان: مهران مدیری
مسعود شصت چی که در گذشته به دلیل تغییر هویتها به دادگاه رفته بود و حکم شش ماه زندانی گرفته بود به خانه باز گشته اما سحر نامزد او با رئیس پیر اداره ثبت احوال به خواست پدرش و نه به رضایت خود ازدواج کرده ولی هنوز به مسعود شصتچی علاقه دارد. مسعود از اداره ثبت احوال اخراج شده و همه به دلیل سابقه گذشته وی او را سرزنش میکنند و حاضر به استخدام وی نیستند. از آنجا که مسعود شصتچی با شماره شناسنامه ۱۳ در اشتباه گرفته شدن با افراد دیگر بدشانس است فردی او را با مهران مدیری کارگردان و بازیگر اشتباه می...
کارگردان: رضا عطاران
این مجموعه تلویزیونی داستان عروسکی دست دراز به نام مجید است که ناگهان وارد زندگی یک خواهر و برادر میشود و با دستهای دراز و حرفهای غلط ماجراهای شیرینی را میآفریند.
کارگردان: سروش صحت
حبیب وضع مالی مناسبی دارد ولی به علت ضعف در برقراری روابط اجتماعی هنوز نتوانسته همسری انتخاب کند. مسعود در آستانه ازدواج است ولی مشکلات زیادی او را از آغاز زندگی مشترک دور میکند. مازیار، فرزند خانوادهای پرتنش و گرفتار است و فکر مهاجرت در سر دارد. حبیب و مسعود و مازیار سه رفیق لیسانسه هستند...
کارگردان: سیروس مقدم
هما تصمیم دارد در انتخابات شورای شهر شرکت کند، در حالی که همسرش نقی پیروزی او را محال میداند. از طرف دیگر چو چانگ همسر ارسطو نیز در یک سانحهی هوایی مفقود شده است و این احتمال وجود دارد که در این سانحه کشته شده باشد و...
کارگردان: مهران مدیری
در خصوص بیچارگی کارمندان دولت، زورگویی صاحبخانه و مانند آن بود و بر دادن پیام اخلاقی در هر قسمت هم اصرار داشتند، در ساعت خوش مستاجرها زورگو بودند و از بعضی قطعات هیچگونه نتیجهای (اعم از اخلاقی و ...) قابل استنتاج نبود و گاهی تنها بیانگر یک وضعیت طنز بودند.
کارگردان: رضا عطاران
حاج احمد پرور صاحب نانوایی فوت میشود. او قبل از اینکه بمیرد خانهاش را فروخته و چهار آپارتمان برای فرزندانش خریده ولی هیچکس چیزی نمیداند و درمراسم ختم او فردی که خانه را خریده میآید و آنها از ماجرای فروخته شدن خانه را میفهمند و در پی پولی هستند که از فروش خانه به دست پدرشان رسیده و بلاخره مبایعه نامه خرید آپارتمانها را پیدا میکنند. به این ترتیب نادر برای ترک اعتیاد به کمپ میرود، همسرش که از او جدا شده بود به خانه برمیگردد و دختر بزرگ صابر ازدواج میکند.
کارگردان: مهران مدیری
فرهاد که یک بررهای است در تهران مشغول کار در یک اداره است. در پی قبول شدن شادی (خواهر فرهاد) در دانشگاه در رشتهٔ کتابگذاری، پدرش او را نیز به تهران میآورد تا در کنار فرهاد و مهتاب زندگی کند... داود که یک پایین بررهای است، در تهران عاشق دختری به نام یاسمن میشود و از فرهاد و مهتاب میخواهد که برای او و یاسمن، عروسی برگزار کنند. به این ترتیب داود و یاسمن نیز وارد خانهٔ فرهاد میشوند...
کارگردان: مهران مدیری
هوشنگ معلم ساده و باشرافتی که به زندگی خود قانع است و چشمداشت زیادی به مال دنیا ندارد٬ اما ناخواسته در مسیری قرار میگیرد که زندگیاش تغییر میکند و وارد جریان اختلاس و کلاهبرداری میشود. او به شکل غیر منتظرهای صاحب مال و منال و ثروت بادآوردهای میشود و از شخصیت قبلی خود فاصله میگیرد.
کارگردان: مهران مدیری
مجموعه «شوخی کردم» یک مجموعه طنز، شامل آیتمهای متنوع با موضوعات مختلف اجتماعی، فرهنگی و… است که هر قسمت از موضوعی مستقل برخوردار است.
کارگردان: مهران مدیری
دو خان در یک باغ با هم زندگی میکنند و دیواری، آنها را از هم جدا ساخته. وصلتی صورت میگیرد و آدمهای جدیدی وارد این باغ میشوند که برخلاف میل صاحبان آن، جور دیگری رفتار میکنند. تناقض رفتاری اهالی باغ و آدمهای تازه وارد، فضای غالب طنز باغ مظفر را تشکیل میدهد.