به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: کریم امینی
رای کاربر: 10
چرا هرچی دشمن زنه بعد از یه مدت تو زرد از آب در میاد و میشه مدافع سرسخت حقوق زنان؟؟!!
کارگردان: کمال تبریزی
رای کاربر: 1
داستان فیلم در بستری کمدی روایت میشود و ماجرای سقوط یک هواپیما همراه با مسافرانی است که رازهای مختلفی دارند؛ رازهایی که قرار نیست تا ابد پنهان بمانند.
کارگردان: بهرام توکلی
رای کاربر: 2
گاهی در زندگی در موقعیتهایی قرارمیگیری که بالاتر از اهمیت مرگ و زندگی شخصی است. گاهی مرگ و زندگی یک کشور در گرو تصمیم توست. از میدان ندا میآید، هرکس بترسد زودتر میمیرد... حال ببینیم چطور غیرت بر قدرت نظامی چیره میشود.
کارگردان: بهروز شعیبی
رای کاربر: 10
هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی عزیزت تصمیم گرفته تنها باشه. تو از دیدنش، از شنیدن صداش لذت میبری اما اون درها رو بسته و تنهایی رو جای تو انتخاب کرده… هیچ چیز سختتر از اون نیست که ببینی تنها شدی. عزیزانت رو میبینی و دوستشون داری ولی همه تو رو انکار میکنن. درها رو به روت بستن و تو تنها شدی. ت...
کارگردان: بهمن گودرزی
رای کاربر: 8
همیشه تو زندگیم دنبال یه پاس طلایی بودم ولی بهم پاس که ندادن هیچ، خودشون توپ رو کردن تو گل! اونا شدن غزال تیزپا، من شدم شیر، بی یال...
کارگردان: مهران احمدی
رای کاربر: 7
ایران خیلی بزرگه اما این وقتی خوبه که ادم بدشانسی نباشی. برای بعضی ها زندگی یه جور قماره..ترکیبی از خوش شانسی و بدشانسی..حالا دیگه فرق نمی کنه توی ایران باشی یا اونور دنیا، یا اینکه ساواکی باشی یا انقلابی، یا با همشهری ات ازدواج کرده باشی یا با یه خواننده امریکایی.. خلاصه هرکی باشی و هرجوری باشی موا...
کارگردان: آرش معیریان
رای کاربر: 8
سه جوان موزیسین سعی زیادی دارند اسیر موسیقی بازاری نشوند و به اجرای قطعات موجه بپردازند اما عدم اقبال مخاطبان موجب میشود به سراغ نوعی از موسیقی بروند که علیرغم جدی گرفته نشدن از سوی کارشناسان، مخاطبان فراوانی دارد.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
رای کاربر: 1
امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یکی دوساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانواده ها چندان موافق نیستند .آنها صبر پیشه کردهاند تا به مرور زمان رضایت خانوادههایشان را جلب کنند. آن دو یک رویای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت امریکا.
کارگردان: ابوالحسن داوودی
رای کاربر: 9
در مورد مردی با لقب هزار پا است، او با همکاری پسر خاله خود در کارهایی مانند دزدی و یا کلاه برداری مشغول جمع آوری روزی خود هستند، ولی او زنی ثروت مند را میبیند و میخواهد با کارهای خوب و نیکوکارانه خود را پیش او عزیز کند و در نهایت با او ازدواج کند ولی ...