به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان سالم بدر نمیبرد. در شهر هنگامهای برپا میشود، موشها ابتدا وحشتزده و نگران به این سو و آن سو میدوند، هر کس چیزی میگوید و هر کس راهی پیشنهاد میکند، ولی سرانجام در یک راه همه مصمم میشوند: اتحاد و ا...
کارگردان: مرضیه برومند
"خونه مادربزرگه" داستان خانه یک پیرزن است که درآن گربه خانواده مرغ و خروس و جوجهها و حلزون زندگی میکردند که با ورود یک سگ هنری به خانهشان اتفاقات جالب و دیدنی برایشان میافتد.
کارگردان: حمید لبخنده، داریوش مؤدبیان، رضا بابک، مرضیه برومند، هوشنگ توکلی، اسدالله ایمن
گزیدهای از حکایتهای متون کهن پارسی، دستمایهٔ نمایشهای این مجموعه تلویزیونی بود. این مجموعه نمایشی، هفت قسمت داشت که عناوین آن عبارت بودند از: ۱۳۶۵ - سه روایت (هوشنگ توکلی) ۱۳۶۵ - راهزن (مرضیه برومند) ۱۳۶۶ - کلهپوکها (حمید لبخنده) ۱۳۶۶ - مُفتَری (حمید لبخنده) ۱۳۶۶ - حکایت پُررنج حامل (رضا بابک) ۱۳۶۶ - مرد آخر (حمید لبخنده) ۱۳۶۷ - آوای دل [در ۲ بخش] (داریوش مؤدبیان)
کارگردان: مرضیه برومند
در شبی بارانی گنجشک، الاغ، سگ، گربه، روباه و... به خانة پیرزنی تنها پناه می برند. پیرزن از آن ها پذیرایی می کند. روباه مکار چشم طمع به خروس پیرزن، که تنها همدم او است، دارد. پیرزن که از قصد روباه آگاه شده است او را در قفس زندانی می کند. صبح روز بعد همة حیوان ها از پیرزن خواهش می کنند که آن ها را برای همیشه در خانةخود جا دهد.
کارگردان: مرضیه برومند
پسری آرایشگر با سن بالایی که دارد، هنوز ازدواج نکرده و همین امر منجر به این میشود که هرکدام از دوستانش، شخصی را برای ازدواج، به او معرفی کنند. این قضیه تا جایی پیش میرود که پسر خسته شده و سعی میکند به زندگی خود سر و سامانی بدهد. در هر قسمت از داستان، پسر به همراه مادر و خواهرش به خواستگاری میرود ولی هیچ یک سودی ندارد تا اینکه ...
کارگردان: مرضیه برومند
«خانم بزرگ» مصمم است تا گردنبند معروف به «آینهی جادو» را به نوهاش «ریحان» ببخشد، اما «نیمتاج خانم» دختر طردشدهی خانمبزرگ و همچنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک دو سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردنبند میگیرند. سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل «صمیمی» (عروسکساز نمایش کودکان) و ساکن منزل خانمبزرگ شده و از صحنه دور میشوند در حالیکه عروسکهای «جوجو» و «میو» نیز در آن قرار دارد. عروسکها، گردنبند را پس گرفته و رهبری عملیات گرفتاری سارقان را عهدهدار میشوند و با یار...
کارگردان: مرضیه برومند
شخصیت محوری سریال عروسکی است به نام زی زی گولو آسی پاسی دراز کوتا تابهتا[۲] که از سیاره ناشناختهای به زمین آمده و مهمترین توانایی او این است که با خواندن ورد « زی زی گولو آسی پاسی دراکوتا تابهتا»، کارهای خارقالعاده انجام میدهد. این سریال در میان کودکان و نوجوانان ایران و حتی رده سنی بزرگسال شهرت و محبوبیت زیادی پیدا کرد به گونهای که واژه زیزی گولو به فرهنگ گفتاری مردم نیز راه یافت.
کارگردان: مرضیه برومند
داستان سریال خودرو تهران 11، مربوط به یک خودرو پراید است که هر قسمت به دست گروه تازهای میافتد و ماجراهای جدیدی را به دنبال دارد ، این خودرو در نهایت باعث آشنایی و ازدواج دو نفر از مالکان آن میگردد.
کارگردان: مرضیه برومند
داستان در هتل دو ستاره مروارید اتفاق میافتد و ماجراهای کارکنان آن با یکدیگر و مشتریان هتل را به تصویر میکشد. هر قسمت مجموعه تعدادی بازیگر مهمان دارد که نقش مهمانان هتل را بازی میکنند و دچار ماجراهایی در شهر تهران میشوند.
کارگردان: مرضیه برومند
مرحوم نیکبخت که دارای ملک و املاک زیادی است. طبق قانون 1/4 ورثه به همسرش و مابقی به ژینوس، برادرزاده اش می رسد. اما همه فامیل به این ارثیه چشم طمع دارند و بر این اساس اتفاقاتی رخ می دهد که در آخر همه توسط وکیل مرحوم نیکبخت متوجه می شوند که مرحوم نیکبخت پسری داشته که فوت کرده و دختر آن به نام گیلان وارث همه ارثیه است
کارگردان: مرضیه برومند
این مجموعه روایتگر داستان دو خانم دوست و همسایه به نامهای شمسی و مادام است. شمسی زنی باهوش، کنجکاو، کم حوصله و تندمزاج است که علاقۀ زیادی به رمانها و سریالهای پلیسی، بخصوص پوآرو دارد و این موضوع باعث میشود که مسائل دوستان و اهالی محله را پیگیری کرده و گره از مشکل آنها بگشاید. در مقابل، صاحبخانه و همسایهی ارمنی شمسی، مادام رزا، پیرزنی آرام، ساده، خوشدل و محافظهکار است که اگرچه معمولاً از ماجراجوییهای بیپایان شمسی به تنگ میآید، اما همواره او را برای رسیدن به نتیجه همراهی میکند و گاهی تقابل...
کارگردان: مرضیه برومند
جلال، نوجوان سیزده ساله نمی تواند در شیشه مربایی را که خریده باز کند. مادر، همسایه، بچه های مدرسه، حتی معلم و مدیر هم نمیتوانند در شیشه را باز کنند. معلوم میشود هیچکدام از مرباهای تولید کارخانه مربای شیرین درشان باز نمیشود و جلال به اداره نظارت و مواد خوراکی شکایت میبرد و با رییس کارخانه و پسرش درگیر میشود و ...
کارگردان: مرضیه برومند
پیرمردی روستایی قصد دارد همراه با هم ولایتی خود به کربلا برود اما در راه با مردی که دختر بچه ای دارد، آشنا می شود. در ترمینال همدیگر را گم کرده و دختر بچه نزد پیرمرد می ماند. او تصمیم می گیرد خانواده اش را پیدا کند. وی به اتفاق پرده خوانی که با او آشنا شده بود خانواده دختر را در یکی از آبادیهای اطراف پیدا می کند ولی ساک خود را گم کرده بود وقتی به منزل بر می گردد هم ولایتی او ساک را از کربلا برایش آورده بود
کارگردان: مرضیه برومند
آقای کتابچی، پس از مرگش یک مغازه کتابفروشی برای دختر و پسرش، کتایون و کیوان به ارث گذاشته است. شوهر کتایون تقاضای سهم همسرش را دارد. کیوان سهم خود را از مغازه به آنها میفروشد. کیوان بر حسب اتفاق با غلام که راننده اتوبوس است آشنا میشود. اتوبوس غلام تبدیل به کتابفروشی سیار میشود. شوهر کتایون هم مغازه را تبدیل به فستفود میکند. در هر قسمت ماجراهای جالبی روی میدهد.
کارگردان: مرضیه برومند، مسعود فروتن
پوراندخت نوریان، استاد دانشگاه و مجرد است. او مرتب مشغول حل مشکلات دوستان، آشنایان، همسایهها و فامیل است. در هر برنامه، مشکلی برای یکی از عزیزانش پیش میآید و او با برخوردهای درست و منطقی آنها را به فکر کردن وا میدارد تا مشکلشان را خودشان حل کنند.
کارگردان: مرضیه برومند
هر سال، روز سیزده به در، ابر پری، سبز پری و آب پری در خانه خواهر بزرگترشان برف پری دور هم جمع میشوند، آش چل دانه چل گیاه میخورند، گل میگویند و گل میشنوند و درد دل میکنند. اما امسال آب پری در چنگال اَپوش دیو خشکسالی گرفتار شده و پیش آنها نیامده. سه خواهر بزرگتر برای نجات آب پری به زمین میآیند در این مسیر با افراد مختلف و جدیدی برخورد میکنند...
کارگردان: مرضیه برومند
موشهای «شهر موشها 1» بزرگ شدهاند و توانستند اسمشو نبر(گربه شهر موشها) را شکست بدهند و شهری زیبا را برای خود بسازند. اما حالا بچه های موش های بزرگ وارد منطقه ممنوعه میشوند و سبدی پیدا میکنند و ...