به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: اصغر توسلی، شاپور قریب، حسین احمدی
رای کاربر: 10
پنج جوان دانشجو که چهار نفرشان شهرستانی است، با یکدیگر خانهای را اجاره میکنند و با هم زندگی میکنند. هر یک از این پنج نفر، شخصیت متفاوتی دارند و در هر قسمت با ماجرای تازهای روبه رو میشوند، اما در نهایت با کمک هم بر مشکلات غلبه میکنند.در مجموع، داستان سریال حول مسائل اجتماعی، روابط شخصیتها و اش...
کارگردان: Satyanarayana E.V.V.، Pranavanand
رای کاربر: 10
پسر خانواده علیرغم میل باطنی پدر با دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند و موجب ناراحتی پدر می شود. پدر بخاطر همین موضوع ،پسر را از خانه می راند و پسر دچار مشکلاتی در زندگی می شود و…
کارگردان: بهرام زرین پور
رای کاربر: 10
«هتل پیادهرو» رستوران کوچکی است که تمام مسافرانی که به کیش میآیند حتما باید به آن سری بزنند. این رستوران را «خانم جان» و «بایرام» مدیریت میکنند. روبروی این رستوران، هتل بزرگی است که رونق خوبی ندارد به خاطر همین مدیریت این هتل تصمیم میگیرد کاری کند که این رستوران تعطیل شود...
کارگردان: فرامرز قریبیان، احمد رمضانزاده، کاوه دژکام، حمیدرضا صلاحمند، مرجان محتشم، احمد زینالزاده، مجید جعفری شیرازی
رای کاربر: 10
در یک آژانس مسافربری، رانندهها و مسافران، ماجراهایی میآفرینند. آژانس دوستی، نشانگر شادی و غم، خوشی و ناخوشی رانندگان و مسافرانی است که هر کدام، در گیر و دار زندگی، بازیگر نقش اصلی زندگیشان هستند...
کارگردان: محمدحسین لطیفی
رای کاربر: 1
آقای «اسکویی» پس از سالها تلاش به ثروت عظیمی رسیده و یکی از پولدارترین مردمان شهر است اما اصلا از این موضوع خوشحال نیست. «اسکویی» کارمندی خوش قلب به نام «عماد» دارد که از زندگی فقیرانهاش راضی است. او تصمیم میگیرد عماد را امتحان کند، به همین خاطر کُتی که باعث پولدار شدنش بود را به عماد هدیه میده...
کارگردان: غلامرضا حیدرنژاد
رای کاربر: 10
جلال، بازیگر نقش های فرعی سینما که در عشق هم شکست خورده، قصد خودکشی دارد. او که ساکن اتاق شماره 212 در مسافرخانه «گلها» است ابتدا تصمیم میگیرد با طناب خود را حلق آویز کند، اما موفق نمیشود و ناچار در پی استخدام یک آدمکش برمیآید. «حسن چاخان» بازیگر سینما، نشانی یک آدمکش معروف به نام «رعد» را به او...
کارگردان: علی شاهحاتمی
رای کاربر: 1
سیامک، که چندین سال به دلیل یک اختلاس با توطئه آقای کبیری، زندانی شده بود، آزاد میشود و مورد استقبال خواهرش بلور که با دختر خردسالش مریم زندگی میکند قرار میگیرد….