به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: هومن سیدی
سه جوان خلافکار، به دستور رئیسشان، دختر جوانی را در ازای بدهکاریِ برادر دختر به رئیس، در یک خانهی ویلایی گروگان نگه میدارند تا برادر پول را پرداخت کند …
کارگردان: هومن سیدی
بمانی پسر ۱۳ سالهای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانهی جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک میکند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقدههایی که برایش به وجود آمده به جوانهای بزرگتر از خودش پناه میبرد و این باعث تغییر و تحولی در وی میشود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر میدهد. درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر میخورد و با آنها وارد ماجراهایی میشود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگیاش میشود…
این فیلم در مورد شخصیتی است که از اسید دارویی استفاده می کند و توهم دارد و ذهنش در معرض آشفتگی است و می تواند چیزهایی را که در زندگی او و زندگی عزیزانش رخ داده است به یاد نیاورند، به همین دلیل منجر به درگیری میان او و آنها می شود.
شوهر تینا خسرو پارسا خواننده مشهور پاپ است. او پس از آموختن روابط مخفی شوهرش با یک دانشجوی دانشگاهی به نام هانا، به دنبال خودکشی تلاش می کند و بعد از اینکه فلج و فریاد زد، به خانه می رسد. شوهرش هانا را به عنوان پرستار خصوصی خود به خانه می آورد و دو پرنده را با یک سنگ پر می کند. اما بعدها، تینا در بستر او کشته شد و هانا به عنوان قاتل او دستگیر شد و اعدام شد، اما او انکار می کند که تا زمان آخرین روز تینا را کشته است.
کارگردان: هومن سیدی
میگن اگه چوپان نباشه گوسفندها تلف میشن٬ یا گرگ بهشون میزنه یا از گرسنگی میمیرن٬ جون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپان احتیاج داره٬ یه چوپان دلسوز... چوپان حکم پدر گوسفندها رو داره٬ آدم بدون پدر هیچی نیست. اون چوپانه ما همه گوسفنداشیم٬ اون به ما میگه کی بریم٬ کجا بریم٬ چیکار کنیم٬ کی بشینیم٬ کی پاشیم٬ کی بمیریم.