به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: علی حاتمی
داستان این فیلم از دو موضوع تشکیل شده که در نهایت سادگی با یکدیگر تلفیق شدهاند. موضوع نخست از دیدگاه فرزندانی است که در کنار مادر پیرشان یک بار دیگر روزگار خوش کودکی را تجدید میکنند. موضوع دوم سفر سبکبارانه یک مادر است به دیار دیگر که خود مشتاقانه در تدارک این سفر شرکت میکند و فرزندانش را در فراهم آوردن مراسم پس از مرگش یاری میدهد.
کارگردان: کمال تبریزی
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل می دهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان ـ با روش هایی خاص ـ سخت گیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد. و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثه ای مجروح می شود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می شود. در آنجا...
کارگردان: علی حاتمی
"حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حال مجید منقلب میشود و رفتاری ناهنجار از خود نشان میدهد. حبی آقا او را به امید شفا گرفتن به امامزاده داوود میبرد. چندی بعد مجید دوباره عاشق یک بلیط فروش سینما میشود و دیگر به خانه برنمیگردد. حبیب آق...
کارگردان: سعید روستایی
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: اصغر فرهادی
سیمین میخواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادرنمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبرد تنها رها کند.این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش را رد میکند و مجبور میشود به خانه پدرش برگردد. ترمه تصمیم میگیرد پیش پدرش نادر بماند به امید اینکه مادرش سیمین پیش آنها برگردد.نادر نمیتواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه استخدام میکند. این زن جوان که باردار...
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: عباس کیارستمی
جوانی که به محسن مخملباف شباهت دارد خود را به جای او معرفی میکند و به قصد ساختن فیلمی با یک خانواده آشنا میشود. پدر خانواده که در هویت جوان تردید میکند، با پیگیری موضوع متوجه واقعیت میشود. جوان را به اتهام جعل هویت دستگیر میکنند و روانه داداگاه میسازند...
کارگردان: مجید مجیدی
محمد رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمیگردد. هاشم که پس از مرگ همسر خود با مادرش زندگی میکند، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. او به همین منظور محمد را به کارگاه نجاری میفرستد. مادر هاشم که به نشان اعتراض در مقابل این اقدام خانه را ترک کرده بود بعلت بیماری مجبور به بازگشت میشود و سرانجام در بستر بیماری از دنیا میرود. هاشم که با مرگ مادر خود و شنیدن جواب منفی از نامزدش بیش از همیشه احساس تنهایی میکند به سراغ محمد رفته و او را به خانه...
کارگردان: داریوش مهرجویی
حمید هامون که با همسرش مهشید دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونهی خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش دربارهی عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد.
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: بهرام بیضایی
باشو کودکی که خانواده و کاشانهاش را در بمباران از دست داده، ناخواساته و گریزان به منطقهای بسیار دور از جنگ میرود. اما در این محیط همه چیز برایش غریب و ناشناخته است. نائی، زنی که شوهرش در سفر است، باشو را در مزرعه خود یافته و به او پناه میدهد. نائی برای هماهنگ نمودن باشو با محیط تازه تلاش میکند. رفته رفته آن دو زبان مشترکی برای ارتباط مییابند و نائی به رغم همه مشکلات و مخالفت اطرافیان، باشو را نزد خود نگه میدارد. سرانجام شوهر نائی از سفر باز میگردد و او نیز در برخورد با باشو، او را صمیمان...
کارگردان: عباس کیارستمی
پسربچهای هنگام انجام تکالیف شب متوجه میشود دفتر همکلاس خود را اشتباهاٌ برداشته و با خود به خانه آورده است. در حالیکه معلم تاکید کرده است دانشآموزان بایستی تکالیف خود را در دفتر مخصوص تکالیف شب انجام دهد. خانه همکلاس در قریه مجاور قرار دارد. راه دور است و دشوار ولی پسربچه خود را ملزم میداند هر طوری شده دفتر را به دوستش برساند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
"قدرت" که بعد از دزدی تحت تعقیب است برای مخفی شدن نزد دوست زمان تحصیلیاش "سید" میرود. سید زمانی در مدرسه قدرتی داشته ولی حالا سخت معتاد است. سید با زنی به نام "فاطی" که در تئاتر کار میکند، زندگی مشترکی دارد. قدرت نمیتواند سید را از اعتیاد برهاند و کوششهای سید نیز برای نجات او نتیجه نمیدهد. آندو پس از سالها یکدیگر را یافتهاند میبینند که همهچیز تغییر کرده و حالا هر دو حسرت گذشتهها را میخورند.
کارگردان: داریوش مهرجویی
گاو "مشهدی حسن" میمیرد و او که گاوش را خیلی دوست دارد متدرجاٌ در قالب گاو فرو میرود.دوستانش او را به بند کشیده و جهت معالجه به شهر میبرند اما مشهدی حسن میگریزد، به درهای سقوط کرده و میمیرد.
کارگردان: بهرام توکلی
خانوادهای متشکل از مادر و دو فرزندش، احسان و یلدا که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار میکشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی زندگی آنان را دستخوش تغییراتی میکند...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: عباس کیارستمی
«زندگی و دیگر هیچ...» فیلمی است در ستایش زندگی. در پی وقوع زلزلهی دلخراش سال 69 در مناطق شمالی کشور، پدر و پسری جهت اطلاع از وضعیت بازیگران خردسال فیلم «خانهی دوست کجاست؟» راهی آن مناطق میشوند و پس از طی موانع بسیار، در محل زندگی بازیگران فیلم، در مییابند که علیرغم عمق فاجعه، ویرانی و کشتار بسیار، زندگی با همهی شکوه وزیبایی خود، برای بازماندگان حادثه ادامه دارد...
کارگردان: مجید مجیدی
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: محسن مخملباف
یک کارگردان سینما پس از بیست سال با پاسبانی روبرو میشود که قبلاً همدیگر را در یک عملیات چریکی زخمی کردهاند... این دو در جوانی، یکی به عنوان چریک و دیگری در کسوت پاسبان رو در روی هم ایستاده بودند و حالا، سالها بعد، در میانسالی، اینبار در صحنهی سینما با یکدیگر برخورد میکنند و ایندو، آن حادثه را در برابر دوربین بازسازی میکنند.
کارگردان: امیر نادری
"امیرو" تنها و بی کس، در رویای سفری به ناشناخته و میل به پیروزی، در یک کشتی متروکه کنار بندری در جنوب زندگی میکند. روزگار را با اشتغال به کارهای مختلف میگذراند. امیرو برای اینکه بداند، آن سوی بندر، آنجا که کشتیها و هواپیما میروند، کجاست... باید دانستنیهایش را بیشتر کند و در این راه شتاب دارد. در کلاس شبانه درس میخواند و همزمان با دانشآموزی، در مسابقه با نوجوانان هم سن و سالش به پیروزی دست مییابد.
کارگردان: اصغر فرهادی
روایتگر داستان زوج جوانی است که در حال اجرای نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر هستند. رابطه آنها پس از نقل مکان به خانهای که پیشتر زنی به نام آهو در آن ساکن بود، به خشونت کشیده میشود.
کارگردان: اصغر فرهادی
نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روحانگیز که خود را آماده ازدواج میکند، روز چهارشنبه سوری برای کار به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. فضای پر تنش و غمانگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقههای چهارشنبه سوری فضایی بیثبات و ناآرام به وجود آوردهاست. مژده به رابطه همسر خود و زن همسایه مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است...
کارگردان: اصغر فرهادی
در یک کانون اصلاح و تربیت شهر زیبا زندانی با درواست اعلا یکجا جمع میشوند تا هجدمین سال تولد اکبر را با هم جشن بگیرند.اکبر که یک متهم است و دلیل اتهام او این است که دوسال قبل که وقتی شانزده سالش بوده است دختری را کشته و حالا وقت است تا قصاص شود.اعلا برای اینکه بتواند به او کمک کند با کمک کردن فیروزه خواهر اکبر برای اینکه بتواند رضایت شاکی پرونده را بگیرد به سراغ او می رود.ابولقاسم که پدر مقتول است وقتی آنها را میبیند…
کارگردان: بهرام بیضایی
فیلم "سگ کشی" زندگی یک بانوی نویسنده ایرانی به نام گلرخ کمالی را به تصویر میکشد که همسرش توسط صحنه سازیهای شریکش راهی زندان شده و این زن برای نجات شوهرش به دنبال رضایت شاکیان پرونده همسرش میشود و در پایان پی به نقشه و صحنه سازی شوهرش برای تصاحب سرمایه شرکت میبرد
یک لیست قوی و جوندار
افرین
اول لیست یکم بحث برانگیزه، اثر مادر از آثار شاخص ایرانیه، ولی به نظرم یک نیست ! مارمولک میتونه 1 باشه ! چون به نظر یکی از دوستانم اینقدر فیلم قویه که اصلا ژانرشو نمیشه قطعی گفت چیه ! از بس جامعه !
یه سری آثار شاید نباید تو این لیست باشن:
سگ کشی ، نون و گلدون , چهارشنبه سوری
به جاش:
میم مثل مادر ، محمد رسول الله ، سنتوری ، حوزه نقاشی ، شیار 143 ، بادیگارد ، به وقت شام ، متری شیش و نیم ، سرخ پوست ، ماجرای نیمروز ، ماجرای نیمروز 2 ، شبی که ماه کامل شد ، مغزهای کوچک زنگ زده ، قیصر
البته شاید بعضی فیلم ها نگاهم با بقیه فرق کنه و بعضی فیلم ها فراموش شده باشه .
راستی خوشحال میشم اسمت بدونم
آهان متوجه شدم چه جالب بود حرکتت
خوشحال میشم شیوه درست لیست نوشتن رو از شما بیاموزم