به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: فرانک دارابونت
«اندی» (رابینز)، بانکدار محترم و پولدار ایالت نیوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ایالتی شوشنک محکوم می شود و اندکی بعد با «رد» (فریمن)، زندانی سیاه پوست، دوست می شود. پس از هجده سال، «اندی» ردی از قاتل اصلی پیدا می کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند...
کارگردان: سیدنی لومت
داستان فیلم درباره ی دوازده مرد در هیات منصفه یک دادگاه است که در زمان تنفس و قبل از اخذ رای نهایی دورهم جمع می شوند. همه اعضا معتقدند که مظنون گناهکار است. او یک پسر هجده ساله است که گمان می رود پدر خود را به قتل رسانده . یکی از اعضای هیات منصفه به نام «دیوید» با رای گناهکار بودن موافق نیست و شک هایی دارد باتوجه به این که تمام حقایق اثبات می کند که فرد مظنون گناهکار است، اعضا کنجکاو می شوند که چگونه دیوید دراین مورد مشکوک است و او دلایل خود را توضیح می دهد…
کارگردان: سرجو لئونه
در دوران جنگ هاي داخلي امريکا، سه مرد در پي يافتن جعبه اي هستند که حاوي دويست هزار دلار پول مسروقه است: »استنزا« (وان کليف)، »جو« (ايست وود) و »توکو« (والاک)...
کارگردان: دیوید فینچر
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
کارگردان: آکیرا کوروساوا
مردم فقیر یک دهکده که مدام توسط راهزن ها مورد هجوم قرار می گیرند، از یک سامورایی درخواست کمک می کنند. او ۶ سامورایی دیگر را جمع می کند و آن ها به مردم دهکده می آموزند که چطور از خودشان دفاع کنند و در ازای آن، مردم روزانه سه وعده غذایی مختصر به آن ها می دهند. فیلم زمانی به اوج خود می رسد که ۴۰ راهزن به دهکده حمله می کنند و ...
کارگردان: دیوید فینچر
دو کاراگاه جنایی به نام روکی (مورگان فریمن) و وتران (برد پیت) در جستجوی یک قاتل زنجیره ای هستند که قربانیان خود را طبق هفت گناه کبیره و به شکل وحشتناکی به قتل می رساند...
کارگردان: Fernando Meirelles، Kátia Lund
تمام ساکنین “شهر خدا” (Cidade De Dues)، شهرکی در حومه ی ریودوژانیرو را مردمی فقیر و غالبا سیاه پوست تشکیل می دهند. کودکان و نوجوانان شهر خدا قبل از فراگیری هرچیز با اسلحه و مواد مخدر آشنا می شوند. تفریح آنها راه زنی و دزدی است. پلیس به جز برای گرفتن رشوه، جرات حضور در منطقه و جلوگیری از خشونت را ندارد. برای ترقی و صعود در شهر خدا راهی به جز آدم کشی و فروش مواد مخدر وجود ندارد و آرزوی هر کودکی از ابتدا این است که پله های ترقی را یکی یکی طی کرده تا زودتر به مخوف ترین چهره ی شهر تبدیل شود. یکی از ش...
کارگردان: Frank Capra
« جرج بیلى » ( استوارت ) مرد خوش طینتى است که پس از مرگ پدرش در رأس مؤسسه ى کمک به محرومان قرار مى گیرد . شب عید نوئل و مصادف با ورشکستگى « بیلى » ، او پشیمان از به دنیا آمدنش تصمیم به خودکشى مى گیرد و ...
کارگردان: لوک بسون
آدم کشی حرفه ای به نام «لئون» (رنو) در آپارتمانی در محله ی ایتالیایی های نیویورک زندگی می کند. «استانسفیلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پلیس، تمام خانواده ی همسایه را می کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتیلدا» (پورتمن) که برای خرید بیرون رفته جان سالم به در می برد.«ماتیلدا» به «لیون» پناه می برد و خیلی زود این دو با یک دیگر دوست می شوند...
کارگردان: فرانک دارابونت
«اجکوم» (هنکس) سر نگهبان بخش محکومان مرگ يک زندان ايالتي است. يکي از زندانيان، سياه پوست تنومند و قوي هيکلي به نام «جان کافي» (دانکن) است که به اتهام قتل دو دختر بچه، به اعدام محکوم شده است، در حالي که قاتل نيست، بلکه نيروي خارق العاده ي شفابخشي دارد...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
ماریون کرین ( لی ) به امید تسهیل کار ازدواجش با سام لومیس ( گاوین )، پولهای کارفرمایش را می دزد و از شهر محل سکونتش خارج می شود و بین راه در هتل بیتس به دست جوانی به نام نورمن ( پرکینز ) که هتل را اداره می کند، به قتل می رسد...
کارگردان: Tony Kaye
«دنی وینیارد» (فورلانگ)، نوجوانی سفید پوست است که روزی با چند جوان سیاه پوست درگیر می شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان می گذارد. «درک» بی مهابا سلاحش را بر می دارد و به سراغ جوانان سیاه پوست می رود، آنان را می کشد، و به سال زندان محکوم می شود. اما در زندان، به دلیل بدرفتاری زندانیان سفید پوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاه پوستان عوض می شود...
کارگردان: چارلی چاپلین
« چارلى » ( چاپلین ) جان میلیونرى ( مایرز ) را که از نوشخوارى سر از پا نمیشناسد نجات میدهد. مرد میلیونر هم سخت به او محبت میکند؛ اما پس از هوشیارى، « چارلى » را بجا نمی آورد و از خود میراند. این ماجرا تکرار میشود و « چارلى » در این بین به دختر گل فروش نابینایى ( چریل ) دل میبندد...
کارگردان: سرجو لئونه
داستانی حماسی در مورد یک غریبه ی مرموز با ساز دهنی است که به جمع نیروهایی که برای حمایت از یک بیوه ی زیبای بدنام که جانش توسط یک قاتل بی رحم که در راه آهن کار می کند به خطر افتاده است، می پیوندد.
کارگردان: چارلی چاپلین
در آخرین فیلم صامت چاپلین، او در مقابل جامعه ی مدرن، عصر ماشین ها و پیشرفت بر می خیزد. در ابتدا او را می بینیم که دیوانه وار تلاش می کند تا با خط تولید سفت کردن پیچ و مهره ها همراه شود. او برای آزمایش با یک دستگاه تغذیه ی اتوماتیک انتخاب شده است اما اتفاقات ناگواری که پیش می آید باعث می شود تا رئیسش تصور کند که او دیوانه شده است و چارلی به یک بیمارستان روانی منتقل می شود...
کارگردان: Olivier Nakache، Eric Toledano
این فیلم داستان مردی به نام "فیلیپ" است که در یک حادثه چتربازی آسیب شدیدی میبیند و دیگر نمی تواند راه برود. حال او برای کارهای روزمره اش نیاز به کمک دارد و از این رو یک پسر جوان را استخدام می کند و این دو رابطه دوستی خوبی باهم برقرار می کنند اما...
کارگردان: آلفرد هیچکاک
عکاس خبرى ماجراجویى به نام « جفریز » ( استوارت ) که به دلیل شکستگى پایش خانه نشین شده ، متوجه مى شود که یکى از همسایه ها ( بر ) همسرش را کشته است ، اما او نمى تواند این ماجرا را به کسى بقبولاند ...
کارگردان: کریستوفر نولان
دو شعبده باز مقیم لندن به نام های رابرت انجیر و الفرد بوردن با یکدیگر همکارند. اما الفرد طی یک اشتباه، ناخواسته موجب مرگ همسر رابرت می شود. بعد از این اتفاق رابرت از الفرد کینه به دل می گیرد و این موضوع باعث پیدایش رقابتی سخت بین این دو میشود....
کارگردان: کریستوفر نولان
لئونارد که بر اثر یک اتفاق حافظه ی کوتاه مدتش را از دست داده است ، در تلاش هست تا با کمک یادداشتها و عکسهایش ، خاطره ی تلخِ بسیار مهمی را به یاد بیاورد. اما…
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
داستان در مورد یک پسر جوان و خواهر او است که در طول جنگ جهانی سعی میکنند که زندگی خود را از آتش بمباران ها نجات دهند...
کارگردان: چارلی چاپلین
در سالهاى جنگ جهانى اول در كشور تومانيا ، سربازى به نام « چارلى » ( چاپلين ) بر اثر سانحه ى سقوط هواپيما حافظهاش را از دست مى دهد. او وقتى چشم باز مى كند خود را در يك آسايشگاه روانى مى يابد و پس از مدتى كه طى آن حاكميت كشور به دست ديكتاتورى به نام « هينكل » ( چاپلين ) افتاده ، از آن جا مرخص مى شود...
کارگردان: استنلی کوبریک
«جک ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه تهاجمی هسته ای علیه شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند.
کارگردان: استنلی کوبریک
در زمان جنگ جهانی اول ارتش فرانسه در یک حمله غیر ممکن سعی می کند تا کمی از خاک تصرف شده توسط دشمن را باز پس گیرد که با شکست مواجه می شود بنابراین ارتش برای جلوگیری از انتقادها سه سرباز را به علت عقب نشینی در هنگام حمله و سرپیچی از دستورات به پای میز محاکمه می کشاند.
کارگردان: آنتونی روسو، جو روسو
انتقامجویان که از هم گسستهاند ، دوباره با هم متحد میشوند و به نیروهای نگهبانان کهکشان میپیوندند تا با تانوس که به دنبال تصاحب همهی سنگهای ابدیت و حکمرانی بر فضا ، زمان و واقعیت است ، مقابله کنند. اما…
کارگردان: استنلی کوبریک
نویسنده ای به نام «جک تورنس» (نیکلسن) استخدام می شود تا از هتل دورافتاده ای که در زمستان خالی از مشتری است، نگه داری کند. او، آرام آرام، در حالتی «تسخیر شده» به تهدید همسر، «رندی» (دووال) و پسرش، «دانی» (لوید) می پردازد...