به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
کارگردان: عباس کیارستمی
پسربچهای هنگام انجام تکالیف شب متوجه میشود دفتر همکلاس خود را اشتباهاٌ برداشته و با خود به خانه آورده است. در حالیکه معلم تاکید کرده است دانشآموزان بایستی تکالیف خود را در دفتر مخصوص تکالیف شب انجام دهد. خانه همکلاس در قریه مجاور قرار دارد. راه دور است و دشوار ولی پسربچه خود را ملزم میداند هر طوری شده دفتر را به دوستش برساند.
کارگردان: کمال تبریزی
رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل می دهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطافناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان ـ با روش هایی خاص ـ سخت گیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد. و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثه ای مجروح می شود و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می شود. در آنجا...
کارگردان: اصغر فرهادی
روایتگر داستان زوج جوانی است که در حال اجرای نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر هستند. رابطه آنها پس از نقل مکان به خانهای که پیشتر زنی به نام آهو در آن ساکن بود، به خشونت کشیده میشود.
کارگردان: علی حاتمی
"حبیب آقا ظروفچی" کاسب با ایمان و خوشنامی است که در چهل و چندسالگی هنوز ازدواج نکرده و با مادر و برادر ناتنیاش "مجید" زندگی میکند، مجید که عقل درستی ندارد در مغازه برادرش کار میکند و ظرفهای کرایه را به مجالس عزا و میهمانی میبرد. وی عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاس خانه دیده است. حال مجید منقلب میشود و رفتاری ناهنجار از خود نشان میدهد. حبی آقا او را به امید شفا گرفتن به امامزاده داوود میبرد. چندی بعد مجید دوباره عاشق یک بلیط فروش سینما میشود و دیگر به خانه برنمیگردد. حبیب آق...
کارگردان: عباس کیارستمی
آقای بدیعی، مردی میانسال، قصد خودکشی دارد و قبرش را در کنار درختی کنده است. او میخواهد قرصهای خوابش را یک جا بخورد و شب در این قبر بخوابد. بدیعی دنبال کسی است که پس از مرگش، صبح فردا روی جسد او خاک بریزد. در مسیری که برای یافتن چنین کسی پیش میگیرد با افراد مختلفی رو به رو میشود...
کارگردان: عباس کیارستمی
در کویر، یکی از روستاهای اطراف رودبار، جوان بنّایی به خواستگاری دختری میرود. خانوادهی دختر با این ازدواج موافق نیستند، چون جوان خواستگار خانهای ندارد. تصادفاً همان شب خواستگاری، زلزلهای رخ میدهد و خانههای مردم را خراب میکند. جوان رنجیده خاطر به رغم وقوع حادثهای این چنین دلخراش، خوشحال است، چون میبیند از لحاظ مسکن با همهی مردم وضعیتی یکسان دارد. شاید به همین دلیل در پایان مراسم شب هفت، دوباره به خواستگاری دختر مورد نظرش میرود...
کارگردان: عباس کیارستمی
شهزاد، کیوان، علی و جهان که اعضای یک گروه فیلمسازی هستند برای ساخت فیلمی با موضوع مراسم سوگواری محلی از تهران به روستاهای کردنشین سیاهدره و شاهپورآباد در بخش دینور، دهستان حر در کرمانشاه میروند و در انتظار مرگ پیرزنی در حال احتضار می مانند. آنها برای شخصی به نام خانم گودرزی کار می کنند. روستاییان تصور میکنند که آنها برای یافتن گنج آمدهاند و بهزاد، تنها عضو گروه که چهره اش دیده می شود نیز بدش نمیآید که مردم چنین تصوری داشته باشند. تنها چیزی که در او و دوستانش دیده میشود، حالتی از انتظار بر...
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: عباس کیارستمی
پسرکی روستایی که به فوتبال علاقمند است آرزو دارد برای دیدن یک مسابقهی مهم فوتبال خود را به تهران برساند. او برای رسیدن به این هدف مشکلات و مسایلی دارد که با یاری یکی از دوستان خود، بر آنها فائق آمده و خود را به تهران و استادیوم مسابقهی فوتبال میرساند. استادیوم هنوز خالی است و پسرک خسته. بنابراین کمی میخوابد تا مسابقه آغاز شود. اما وقتی از خواب بیدار میشود که مسابقه به پایان رسیده و تماشاگران استادیوم را ترک کردهاند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
"قیصر" به انتقام قتل برادرش "فرمان" و مرگ خواهرش که مورد تجاوز قرار گرفته است، عاملین را که برادران "آق منگل" هستند یکی پس از دیگری به قتل میرساند و خود نیز در پایان به ضرب گلولهی پلیس از پای درمیآید.
کارگردان: ناصر تقوایی
"ناخدا خورشید" ناخدای یک لنج بارکش در سواحل جنوب خلیج فارس است که در بندر لنگه اقامت دارد. بعد از ترور نخستوزیر در سال 1341، ناخدا گروهی را به سواحل جنوبی خلیج فارس میبرد. یک دلال در این ماجرا مداخله میکند و یک گروه تبعبدی که افراد شروری هستند بعد از کشتن یکی از فروشندگان مروارید قصد فرار از بندرلنگه را دارند و ناخدا را راضی به انتقال آنها به خارج از کشور میکنند. در موقع انتقال آنها بین این افراد فراری و ناخدا و دستیارانش برخوردهائی ایجاد میشود. فراریها کشته میشوند و ناخدا و لنج درحالیکه ...
کارگردان: داریوش مهرجویی
گاو "مشهدی حسن" میمیرد و او که گاوش را خیلی دوست دارد متدرجاٌ در قالب گاو فرو میرود.دوستانش او را به بند کشیده و جهت معالجه به شهر میبرند اما مشهدی حسن میگریزد، به درهای سقوط کرده و میمیرد.
کارگردان: سعید روستایی
خانوادهای در تدارک مراسم عروسی دختر خانواده، سمیه، هستند؛ اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد میکند که درنهایت باعث ماجراهایی میشود...
کارگردان: بهمن قبادی
دختر و پسر جوانی بعد از آزادی از زندان، برای جمع کردن یک گروه جدید موزیک، به قلب تهران میزنند و سفری زیرزمینی را شروع میکنند تا تک تک افراد بندشان را از میان گروههای مخفی زیرزمینی پیدا کنند. آنها میخواهند از ایران بروند تا خودشان را به جشنوارهای در لندن و پاریس برسانند اما بیشترشان برای رفتن از ایران نه پولی دارند و نه پاسپورتی. جوان دیگری تلاش میکند تا برایشان پاسپورت جعلی جور کند و قبل از رفتنشان ترتیب کنسرتی مخفی را در تهران بدهد...
کارگردان: نرگس آبیار
پسری جوان به جبهه رفته است. مادر او مش الفت در نبود پسرش روزهای تلخی را میگذراند و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. او نمیداند پسرش اسیر شده یا در جنگ کشته شده است...
کارگردان: کمال تبریزی
«صادق» فیلمبردار تلویزیون با راهنمایی همکارش پی میبرد که اگر همراه با آقای «کمالی» به مناطق جنگی سفر کند، به راحتی خواهد توانست وام مورد نظر خود را دریافت کند. او علیرغم عدم تمایل و ترس از فضایی ناشناخته، تصمیم به رفتن میگیرد. حضور «صادق» در منطقهی جنگی حوادثی هم مضحک و هم خطرناک پیش میآورد. او به همین دلیل ترفندهایی را به کار میگیرد تا از منطقه خارج شود، اما ناخواسته لحظه به لحظه به خط مقدم نزدیک و نزدیکتر میشود و سرانجام در موقعیتی استثنایی قرار میگیرد و...
کارگردان: هومن سیدی
میگن اگه چوپان نباشه گوسفندها تلف میشن٬ یا گرگ بهشون میزنه یا از گرسنگی میمیرن٬ جون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپان احتیاج داره٬ یه چوپان دلسوز... چوپان حکم پدر گوسفندها رو داره٬ آدم بدون پدر هیچی نیست. اون چوپانه ما همه گوسفنداشیم٬ اون به ما میگه کی بریم٬ کجا بریم٬ چیکار کنیم٬ کی بشینیم٬ کی پاشیم٬ کی بمیریم.
کارگردان: سعید روستایی
در بزنگاه روزهای سخت، اعتیاد و مواد مخدر هم گریبان زندگی مردم این شهر را رها نمیکند.
کارگردان: داریوش مهرجویی
در یک ساختمان چهار طبقه در حاشیه شهر که نمور و فرسوده است و نیاز به تعمیر دارد، چهار خانواده زندگی میکنند. مباشر و نماینده قانونی خانه، "عباس آقا" که در طبقه اول سکنا دارد درصدد است خانه را از مستاجرین تخلیه نماید و به کمک آژانس معاملات ملکی (مهتاب) ساختمان را به تدریج به نام خود کند. مستاجرین که حکم تخلیه را دریافت کردهاند اما امکان تخلیه را ندارند و به کمک آژانس معاملاتی دیگری درمییابند که حکم به علت مجهول الوارث بودن خانه بیاعتبار است. میان مستاجرین و عباسآقا بر سر تخلیه و تعمیرات خانه د...
کارگردان: بهرام بیضایی
باشو کودکی که خانواده و کاشانهاش را در بمباران از دست داده، ناخواساته و گریزان به منطقهای بسیار دور از جنگ میرود. اما در این محیط همه چیز برایش غریب و ناشناخته است. نائی، زنی که شوهرش در سفر است، باشو را در مزرعه خود یافته و به او پناه میدهد. نائی برای هماهنگ نمودن باشو با محیط تازه تلاش میکند. رفته رفته آن دو زبان مشترکی برای ارتباط مییابند و نائی به رغم همه مشکلات و مخالفت اطرافیان، باشو را نزد خود نگه میدارد. سرانجام شوهر نائی از سفر باز میگردد و او نیز در برخورد با باشو، او را صمیمان...
کارگردان: اصغر فرهادی
داستان چند رابطه با محور اتفاقاتی در «گذشته» است. یک رابطه به پایان میرسد و دیگری قرار است شروع شود. محورِ هر دو رابطهای که به پایان میرسد و رابطهٔ جدیدی که قرار است آغاز شود، زنی به نام مارین است. احمد، که شوهر دوم مارین است، بهخاطر اختلاف با او به ایران بازگشته و پس از چهار سال به دعوت ماری به فرانسه فراخوانده میشود که میبیند همسرش نیز با مردی تازه به نام سَمیر آشنا شدهاست؛ پس ماری و احمد با یک طلاق توافقی - باتوجهبه نداشتن بچهای مشترک از خود - از هم جدا میشوند. اما مشکل لوسی با ازدو...
ماجراهای اولین سفیر ایران در آمریکا که بعدها به عنوان حاجی واشنگتن شناخته می شود. این داستان درمورد مشکلاتش در آنجا صحبت می کند: تنها در ایالات متحده زندگی می کند، به عنوان یک خارجی زندگی می کند و در نهایت به دیوانگی می رود.
کارگردان: فریدون جیرانی
داستان یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که در یک شرایط بحرانی به بررسی و ارزیابی زندگی خود می پردازند....
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
مرد جنوبی به نام قاسم است که همراه با همسر و فرزندش تصمیم به کوچ گرفته ولی راهی که انتخاب میکند مخاطراتی برایشان بههمراه میآورد. او با همراه کردن اقوام و آشنایانش بهعنوان مسافران هواپیما، در میانهراه هواپیما را به اختیار گرفته و خلبان را وادار میکند آنها را به خارج از مرزها ببرد. اما همه چیز طبق پیشبینی او حرکت نمیکند.
کارگردان: صفی یزدانیان
گلی بعد از بیست سال زندگی در فرانسه یکباره تصمیم میگیرد به ایران و به زادگاهش، شهر رشت سفری کند. فرهاد در رشت به استقبالش میرود و میگوید که آشنایی قدیمی است، اما گلی اصلاً او را به یاد نمیآورد.
کارگردان: مجید مجیدی
مرد ساده و میانسالی به نام کریم که در یک مزرعه پرورش حیوانات کار می کند، شیفته شترمرغهاست و ارتباط روانی و عاطفی با آنها برقرار کرده است. برحسب اتفاق یکی از شترمرغها از مزرعه فرار می کند...
کارگردان: همایون اسعدیان
سیدرضا که به تازگی با خانوادهاش به تهران آمده متوجه بیماری خاص همسرش زهرا میشود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در شیوه زندگیاش میدهد..
کارگردان: داریوش مهرجویی
پسر جوانی همراه با پدر پیر و بیمارش از خیابانهای حاشیه شهر به راه میافتند و به بیمارستانی میرسند. مقابل در بیمارستان با آقای سامری برخورد میکنند. پدر از او صدقه میخواهد. سامری به آنها میگوید که اگر میخواهند به راحتی پولدار شوند فردا صبح ساعت شش سر چهار منتظر او باشند. صبح روز بعد پدر و پسر سوار کامیونی میشوند که «دونر» ها را به آزمایشگاه میبرند. پدر و پسر هنوز نمیدانند برای چه و به کجا میروند و از پرسشهای خود نیز نتیجه نمیگیرند. در آزمایشگاه پدر متوجه می شود که می خواهند از او خ...
کارگردان: هاتف علیمردانی
روایت خانوادهای که در دهه شصت در شهر زنجان زندگی میکنند. خانوادهای که جنگ و فضای آن سالها تأثیر زیادی روی زندگیشان میگذارد...
کارگردان: مجید مجیدی
لطیف، کارگر جوان آذری، همراه دیگر هم ولایتیهای خود در کنار عدهای کارگر افغان، در یکی از برجهای در حال ساخت شهر تهران کار میکند. سقوط نجف (یکی از کارگران افغانی) از طبقه دوم، موجب میشود پسر او رحمت، برای تأمین معاش خانواده، جای پدر را بگیرد؛ امّا به دلیل جثّه ضعیفش، مسئولیت خرید غذا و کارهای آشپزخانه به عهده او گذارده می شود.بدین ترتیب، کار آسان خود را از دست میدهد و مدام برای رحمت، درد سر درست میکند. امّا یک روز به صورت ناگهانی متوجه میشود که رحمت، در حقیقت دختری است به نام «باران»...
کارگردان: سیدرضا میر کریمی
جراح برجسته مغز واعصاب بهنام دکتر عالم که بهدلایل مختلفی پسرش را فراموش کرده است. وی بصورت اتفاقی در شب تولد پسرش سامان از مریضی او که تومور مغزی است باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر به راه میافتد تا به او نزدیک شود.
کارگردان: شهرام اسدی
«عبدالله» جوانی نصرانی که تازه اسلام آورده است، در جریان عروسی خود با «راحله»، دختر «زید»، ندائی میشنود که او را به یاری فرا میخواند. «عبدالله» به دنبال این ندا بیایان به بیایان و واحه به واحه تا کربلا میتازد و سرانجام به کربلا میرسد که عصر روز عاشورا است زمانی که «حقیقت» را در زنجیر... پاره پاره بر خاک... «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند.
کارگردان: محمدحسین فرحبخش
ابراهیم کیانی از انقلابیون پرجوش و خروش اول انقلاب است که برش هایی از زندگی او در این سی سال را می بینیم: در تظاهرات ضد فیلمفارسی و ضد بدحجابی حضور فعال داشته و دیگران را نیز به شدت عمل هرچه بیشتر توصیه می کند، پست های مهمی در زندان و قوه قضاییه داشته و پایش به یک ماجرای بزرگ مالی کشیده شده است... او اینک روزنامه نگاری با سبک و شیوه متفاوت با دوران جوانی است و حالا خواستار تقدم اخلاق بر احکام است. سر و وضع ظاهری او نیز تفاوت بسیار کرده و همسرش نیز متناسب با وضع فعلی اوست. از سن بچه شان مشخص است ...
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
داستان این فیلم درباره یک مجرم فراری است که به مدت ۲۴ ساعت از زندان مرخصی گرفته و در این مدت میکوشد به زعم خود، اسباب سوء استفاده از گروهی از مردم را فراهم آورد.
کارگردان: کیانوش عیاری
سرگذشت خانوادهای در شش دهه. روایت زندگی محتشم از ۱۵ تا ۸۰ سالگی که در مرگ خواهر بزرگترش خود را مقصر میداند.
کارگردان: نیما جاویدی
زندانی قدیمی در جنوب ایران به 1347 خلاصه داستان: سال دلیل مجاورت با فرودگاه تازه تاسیس شهر در حال تخلیه است. رئیس زندان سرگرد نعمت جاهد به همراه مامورانش مشغول انتقال زندانیان به زندان جدید هستند تا اینکه...
کارگردان: پوران درخشنده
شیرین هشتساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان قرار میگیرد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کنند. از سوی دیگر، عروسی که خود تجربهای مشابه در کودکی دارد مرتکب قتلی شده است.
کارگردان: مصطفی کیایی
پشت هر آدمی یه داستانی هست و پشت هر داستانی یه آدم، بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر داشته باشیم...
کارگردان: رخشان بنیاعتماد
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعهی گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست دادهاست، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود و...
کارگردان: بهروز افخمی
«علی حاتمی» قصد داشت که زندگی «جهانپهلوان تختی» را از تولد تا مرگ به تصویر درآورد؛ اما فیلم به علت بیماری سخت او ناتمام ماند و با درگذشت وی، کار عملاً متوقف ماند. پس از مدتی سرانجام کارگردان دیگری مأمور میشود تا این فیلم را تمام کند. اما او میخواهد که بررسی و مطالعه کند و به نظر میرسد مشکلات فراوانی برای پایان دادن به کارش وجود دارد؛ به خصوص اینکه کارگردان جدید طریق تازه و برداشت متفاوتی نسبت به موضوع فیلم «جهانپهلوان تختی» دارد.
کارگردان: علی حاتمی
این گذری است بر بخشهایی از زندگی تاریخی "محمد غفاری" ملقب به "کمال الملک" نقاش بزرگ معاصر، "کمال الملک" در ده "قله" از توابع کاشان به دنیا آمد. در ده سالگی عازم تهران شد و در مدرسه دارالفنون نزذ استادان وقت هنر نقاشی را فرا گرفت. ناصرالدین شاه قاجار که هر ساله دارالفنون را بازدید میکرد به محمد غفاری برمیخورد و او را به نقاشخانه کاخ گلستان میبرد. کمال الملک جوان در دربار قاجاری فرصت مییابد که هنر خود را به تکامل برساند و در عین حال شاهد جنایات دربار قاجاری باشد. در دوران مظفرالدین شاه به فرن...
کارگردان: رسول ملاقلیپور
پزشکان دلیل وضعیت سعید فرزند سپیده را ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده میدانند. سهیل اصرار دارد تا فرزند را به یک آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت میکند و...
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
«عباس»، رزمندهی سالهای جنگ تحمیلی و کشاورز فعلی، برای مداوای ناراحتی که در گردن دارد به همراه همسرش «نرگس» به تهران سفر میکند و تصادفی با فرماندهی سابقش «حاج کاظم» روبرو میشود. کاظم به او کمک میکند که جریان مداوا سریعتر انجام شود. با مراجعه به بیمارستان و آزمایشهای متعدد پزشک معلوم میشود که ترکش کوچکی در نزدیکی شاهرگ «عباس» وجود دارد. وضع حساس و دشواری است؛ جراحی سخت و بسیار خطرناک است. پزشک معالج پیشنهاد میکند تا زمان جراحی نباید عصبی شود و چنانچه عصبانی شد اجباراً بخندد تا مانع حرکت ...
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران که در سالهای 1295 تا 1297 و در دوران جنگ جهانی اول در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس رخ داد را روایت میکند...
کارگردان: علی حاتمی
داستان این فیلم از دو موضوع تشکیل شده که در نهایت سادگی با یکدیگر تلفیق شدهاند. موضوع نخست از دیدگاه فرزندانی است که در کنار مادر پیرشان یک بار دیگر روزگار خوش کودکی را تجدید میکنند. موضوع دوم سفر سبکبارانه یک مادر است به دیار دیگر که خود مشتاقانه در تدارک این سفر شرکت میکند و فرزندانش را در فراهم آوردن مراسم پس از مرگش یاری میدهد.
کارگردان: مسعود دهنمکی
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما باضمانت میرزا و یکی دیگر رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند.
کارگردان: مجید مجیدی
محمد رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمیگردد. هاشم که پس از مرگ همسر خود با مادرش زندگی میکند، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. او به همین منظور محمد را به کارگاه نجاری میفرستد. مادر هاشم که به نشان اعتراض در مقابل این اقدام خانه را ترک کرده بود بعلت بیماری مجبور به بازگشت میشود و سرانجام در بستر بیماری از دنیا میرود. هاشم که با مرگ مادر خود و شنیدن جواب منفی از نامزدش بیش از همیشه احساس تنهایی میکند به سراغ محمد رفته و او را به خانه...
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
یک مجروح شیمیایی برای معالجه به آلمان اعزام میشود. در آنجا خواهر خود را که سالهای پیش از ایران رفته و ساکن آلمان شده است، ملاقات میکند...
کارگردان: داریوش مهرجویی
برای خانوادهای دو مهمان سرزده که تازه عروس و داماد هستند، میآید و چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند...
کارگردان: رامبد جوان
داستان این فیلم درباره مدرسهایی غیرانتفاعی است که شاگردانش جزو بهترینهای منطقه هستند و به عبارتی مدرسهی نمونه است. مدیریت این مدرسه توسط خانمی با نام بیتا دارابی ( ویشکا آسایش ) که یک فمینیسم کامل است ، اداره میشود. خانم دارابی از آن دسته مدیرانی است که به هیچ عنوان اعتقادی به دبیر مرد ندارد و همیشه اطرافیان و شاگردان مدرسه را از معاشرت با مردان منصرف میکند و به آنها میفهماند که اصولاً جنسیت مرد چیز مزخرفی است!. اما با فارغ شدن دبیر شیمی مدرسه ، خانم دارابی مجبور میشود تا به منظور افزایش ...
کارگردان: محمدحسین مهدویان
در محلههای پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیابانها و کوچهها و در پستوی خانهها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟
کارگردان: ابوالحسن داوودی
داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
کارگردان: اصغر فرهادی
نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روحانگیز که خود را آماده ازدواج میکند، روز چهارشنبه سوری برای کار به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. فضای پر تنش و غمانگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقههای چهارشنبه سوری فضایی بیثبات و ناآرام به وجود آوردهاست. مژده به رابطه همسر خود و زن همسایه مشکوک شده و زندگی خانواده در آستانه نابودی است...
کارگردان: نرگس آبیار
قصهی زندگی یک خانواده یزدی بین سالهای 57 تا 62 است. روایتی از زندگی چهار کودک با نامهای بهار، نادر، کمال و مریم که همراه پدرشان غفور و مادربزرگ در دهه 50 خورشیدی نفس میکشند! دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد...
کارگردان: داریوش مهرجویی
حمید هامون که با همسرش مهشید دائم کشمکش دارد زندگی کابوس گونهی خود را مرور میکند. او که مشغول نوشتن رسالهاش دربارهی عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی میگردد. خانه و کاشانه را ترک میکند و دست به اعمال دیوانهواری میزند. او در حالتی پریشان، در پی شکایتهایش، خود را به امواج دریا میسپارد، اما عابدینی او را نجات میدهد.
کارگردان: بهروز افخمی
دو خلافکار خرده پا از وجود گنجی با کلید عقاب دو سر که میراث تزار روسیه است٬ با خبر می شوند. هر دو در تلاش برای به دست اوردن گنج با اتفاقاتی روبه رو می شوند.
کارگردان: اصغر فرهادی
سیمین میخواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادرنمیخواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج میبرد تنها رها کند.این اختلافات باعث میشود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش را رد میکند و مجبور میشود به خانه پدرش برگردد. ترمه تصمیم میگیرد پیش پدرش نادر بماند به امید اینکه مادرش سیمین پیش آنها برگردد.نادر نمیتواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه استخدام میکند. این زن جوان که باردار...
کارگردان: شهریار بحرانی
قبل از میلاد مسیح دختر عمران بدنیا میآید و مادرش طبق عهد او را میخواهد در معبد بگذارد که با مخالفت یهودیان روبرو میشود، زکریای نبی با تلاش خود مریم را به معبد میاورد، اراده خداوند بر بارداری مریم است بعد از به دنیا آمدن کودک مردم زبان به تهمت و افترا میبندند که حضرت عیسی (ع) در داخل گهواره لب به سخن میگشاید و میگوید پیامبر خدا هستم …
کارگردان: محمدرضا هنرمند
سروان قربانی،افسر وظیفهشناس است که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمت اش را به مالک اصلی اش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی نیز گرفتار میشود و...
کارگردان: پریسا بختآور
تهران - جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تامین کنند، شیرین جرات ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در آپارتمانی در شمال شهر میشوند تا با کاری که انجام میدهند، پول موردنیاز را تامین کنند. ورود آنها به آپارتمان اتفاقاتی را در پی دارد که ...
کارگردان: سعید اسدی
جشن تولد 22سالگی پرستو در کوه و در کنار دوستانش برگزار میشود، و پیمان رو به همه اعلام میکند که او و پرستو قصد دارند با هم ازدواج کنند. کمیتة انضباطی دانشگاه هردو را بهدلیل حضور در کوه و بهجرم رفتار مغایر با شئونات اسلامی اخراج میکند. پیمان پسر یک نوکیسة بازاری است، که میخواهد او را به کانادا بفرستد و به ازدواجش با پرستو رضایت نمیدهد. پرستو دختر یک پزشک است که با خانوادة پیمان مخالفت میکند و آنها را آدمهای موجهی نمیداند. پیمان و پرستو عاشق یکدیگرند و میخواهند هرطور شده راهحلی برای مش...
کارگردان: ایرج طهماسب
زیر درخت هلو، داستان یک درخت نیست، سرگذشت یک خانواده عجیب و غریب است که همگی سر ساعت ۵ عصر مردهاند ...
کارگردان: عباس احمدی مطلق
داستان دو دوست به نامهای حبیب و عزیز را روایت میکند. آنها از بچگی با هم بزرگ شدهاند و حالا هم که صاحب خانواده شدهاند با یکدیگر رابطه خانوادگی دارند. این دو کارمند بانک هستند و کارشان انتقال پول بین شعب بانکهاست. یک روز حین ماموریت پولها به سرقت می رود و ...
کارگردان: محمد متوسلانی
"میرزا نوروز" بین مردم شهر بخاطر کفشهای کهنه و پر وصلهاش شهرت دارد و این کفشها وسیلهای برای تخطئه و دست انداختن میرزا است. میرزا اهمیتی به مسخرگیهای مردم شهر نمیدهد. ولی همسرش که تاب تحمل این وضعیت را ندارد او را ترک کرده و شرط بازگشت را خرید کفشهای نو قرار میدهد. میرزا که همه توجهش معطوف مالاندوزی است، بدواٌ مقاومت کرده ولی سرانجام ناچار از خرید کفش نو میشود. ولی مشکل تازهای پیدا میکند و آنهم دور کردن کفشهای قدیمی است که هربار به صورتی به خود او بازمیگردد و گرفتاری و دردسری برای م...
کارگردان: عباس کیارستمی
جوانی که به محسن مخملباف شباهت دارد خود را به جای او معرفی میکند و به قصد ساختن فیلمی با یک خانواده آشنا میشود. پدر خانواده که در هویت جوان تردید میکند، با پیگیری موضوع متوجه واقعیت میشود. جوان را به اتهام جعل هویت دستگیر میکنند و روانه داداگاه میسازند...
کارگردان: امیر قویدل
دختر جوان محققی که برای تحقیقات خود به خانه سالمندان میرود. در آنجا به خانم سالمندی برخورد میکند که در حال خواندن داستانی است به نام رخساره و...
کارگردان: کاظم راستگفتار
دو دوست و شریک که در دبی کار میکنند و یکی از آنها دریک تصادف با یک دختر که پدرش تاجر پولداری است منجربه ازدواج آنها میشود اما بعد از مدتی بعد از یک سری اتفاقات بین آنها اختلاف افتاده و…
کارگردان: محمدرضا اعلامی
"عاطفه" قالیباف و همسر یک رسام فرش، در پای دار قالی مورد هجوم قرار میگیرد. پیش از مرگ دختری از او متولد میشود. شوهر عاطفه که در جستجوی قاتلین همسرش، از ناحیه یک دست برای مدتی دچار نقص عضو میشود و دیگر قادر به ترسیم نقش فرش نیست، لذا به رنگرزی و خامه فروشی روی میآورد. دوازده سال بعد دختر او که بزرگ شده و "ترنج" نام دارد کار قالیبافی را ادامه میدهد. "یعقوب" ارباب ده، حامی نقشهای فرهنگی و نیز کسی که در قتل همسر رسام دست داشته، مانع کار رنگرزی و خامه فروشی وی می شود. رسام مدتها خانه نشین است و...