به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
زمان طلایی دوازده قسمت داستان است، از ژانویه تا دسامبر و همه آنها در یک ماشین و در زمان طلایی اتفاق می افتد.
کارگردان: عبد آبست
یک شب، سه مرد جوان خسته در ماشین تصمیم می گیرند به یک مرد مسن تر سفر کنند.
کارگردان: شهرام مکری
«هجوم» درباره یک تیم ورزشی آماتوری و مربیشان است. اعضای تیم رازی برای پنهان کردن دارند و گروهی در جستوجوی پیدا کردن سرنخهایی از این ماجرا هستند.
کارگردان: اصغر عبداللهی
داستان این فیلم در دوره ای از زمان می گذرد که برای مخاطب مشخص نیست و به نظر می رسد کارگردان قصد دارد پیام مهمی را با کنار زدن بعد زمان به مخاطب برساند. نویسنده با طراحی این قصه قصد دارد بگوید پیام این فیلم منحصر به یک دوره زمانی خاص نیست و می توان آن را به تمام دورانها تعمیم داد.
فرهاد پس از سالها به محل تولدش، که روستایی در یک منطقه کوهستانی است، باز می گردد. هنگامی که یک جرم در مقابل او رخ می دهد، او وارد جنگل می شود که به دنبال حقیقت است، اما برخی از افراد دیگر منتظر او هستند.
کارگردان: مجید اسماعیلی پارسا
داستان نوجوانی به نام حسن است که سعی دارد کشتی به گل نشسته پدرش را که در دریاچه ارومیه قرار دارد برای روز تولد او احیا کند که در این راستا با معضلات و مشکلات بسیاری مواجه میشود...
کارگردان: سیدهادی محقق
داستان تنهایی «ایاز»، پیرمرد واخورده از زندگی پر مشقت خود را روایت میکند که بعد از اتفاقی مهیب در زندگی، با نوهی خود روزگار میگذراند و خود را مسبب همهی اتفاقات میداند...
کارگردان: شهرام مکری
چند دانشجوی دختر و پسر برای شرکت در جشن بادبادک بازی به شمال کشور رفتهاند. در همسایگی کمپ کوچک آنها کلبه-رستورانی قرار دارد که سه مرد ساکن آن هستند. رستوران به گوشت احتیاج دارد و جز این جوانها شکاری در آن اطراف نیست...
کارگردان: مجید برزگر
پرویز مردیست پنجاه ساله که همیشه با پدرش در شهرک آتی ساز تهران آرام زندگی کرده است. وقتی پدر پرویز، که تصمیم به ازدواج گرفته از او می خواهد خانه را ترک کند، پرویز ناگهان خود را در جهانی جدید و بیگانه می یابد. او تصمیم می گیرد به پدر و اهالی شهرک نشان دهد که نمی توانند به این آسانی او را از زندگی شان حذف کنند...
کارگردان: بهرام بهرامیان
پریناز پس از مرگ مادر، به سراغ خالهاش میرود که تنها کسی است که میتواند به او پناه بدهد. خاله از پذیرفتن او امتناع میکند. اما سرانجام در ماجراهایی پریناز بالاجبار با خالهاش (که تنها کسی است که دارد) زندگی میکند.
کارگردان: محسن امیریوسفی
پیرمرد مرده شوری پس از یک عمر کار در قبرستان احساس می کند که به زمان مرگ خودش نزدیک شده است....
سلیقه ی مخاطب با کمدی های سخیف تغییر کرده متاسفانه...
البته علاوه بر اون سانس های کم این گروه هم باعث شده آثار هنر و تجربه دیده نشن.