مدیسا مهراب پور: کارگردانی که در دهه شصت جوانی کرده، دههای که عاشقی کردن بزرگترین تابو جامعه بوده است، معلوم است که میتواند با استفاده از تجربیات شخصیاش اینچنین خشم، عقده و عشق را در هم بیامیزد. عصبانی نیستم پر است از صحنههای دونفره منقلب کنندهای که تماشاگر را غرق در انرژی و شور صحنه میکند
مدیسا مهراب پور: تنها نکته مثبت و قابلاعتنا در «لونه زنبور» تلاش ویژه پژمان جمشیدی ومحسن کیایی، دو بازیگر اصلی فیلم برای درآوردن نقشهایشان به شکلی است که حداقل با اجرای آنها کمی خندهدار و قابلتحمل به نظر برسند. تلاشی که کردهاند تا موقعیتهای لوس فیلمنامه را بهواسطه بازی خود کمی جذابتر و بامزهتر ارائه دهند، قابلاحترام است.
مدیسا مهراب پور: «فراری» پیش از هر چیز، یک فیلم دوستداشتنی و بامزه است. فیلمی که در کمال سادگی برگزار میشود و ادعایی فراتر از آنچه هست ندارد. از آن دست فیلمهای شیرینسخنی که هدفشان، قبل از هر چیز انتقال یک حس خوب به تماشاگر است و «فراری» موفق میشود از پس انتقال این حس بربیاید.
مدیسا مهراب پور: سال نودوشش فیلمهای فانتزی عجیبوغریب کم نداشت. سینمای ایران که در ساخت فیلمهای فانتزی عملکرد خوبی در تاریخ خود نداشته است، سال گذشته رنگ آثاری را به خود دید که نسبت به روند سالهای اخیر بسیار امیدوارکنندهتر به نظر میرسید.
مدیسا مهراب پور: ثبت با سند برابر است» ساخته جدید بهمن گودرزی، یکی از فیلمهای جریان اصلی و بیبخار سینمای ایران است که این روزها شاهد نمایش آن در سالنهای سینما هستیم. اگر با بهمن گودرزی آشنا باشید و فیلمهای دیگر او مانند «شیش و بش» یا «به دنبال خوشبختی» را دیده باشید بهخوبی میدانید از کدام سینما حرف میزنیم.
مدیسا مهراب پور: آنقدر داستانها قروقاطی شدهاند و آنقدر همهچیز بد پیش رفته است که حتی برای خود فیلمساز هم در انتها چارهای نمیماند جر اینکه با حذف کاراکترهای اصلی به شکل کلی و درواقع حذف صورتمسئله، قضیه را فیصله ببخشد.
مدیسا مهراب پور: «هایلایت» نهتنها میتواند یکی از جدیترین گزینهها برای انتخاب بدترین فیلم باشد که حتی میتواند رقبایش را بهراحتی کنار بگذارد و گوی سبقت را در این بخش از آنها بدزدد. دست روی هر گوشه و کناری از «هایلایت» که بگذارید با مشکل و ضعفی اساسی روبهرو میشوید. انگار که فیلم اصلاً مجموعه متنوعی از مشکلات اساسی در سینما باشد.
مدیسا مهراب پور: «خجالت نکش» یکی از غیره منتظرهترین فیلمهای جشنواره تا به اینجای کار است. فیلمی که مانند دریچه کوچک و باریکهای از نور در این جشنواره خاموش میماند که جز معدود فیلمهای مهمی که از مدتها پیش منتظرشان بودیم باقی آثارش اکثراً متوسط و ناامیدکنندهاند
مدیسا مهراب پور: پایان فیلم، درنهایت دور از هرگونه پیشبینی رقم میخورد و آنقدر غریب هست که به تکهای جدا افتاده و مجزا از «لاتاری» میماند. پایانبندی«لاتاری» فیلم را شدیداً رادیکال میکند و حتی وجههای تروریستی به خود میگیرد.
مدیسا مهراب پور: موضوع «سرو زیرآب» اما بهاندازه کافی حساس و دل شکننده هست که نیازی به این اضافهکاریهای رایج نباشد. حتی اگر فیلم صد برابر هم بیش از این بد ساخته شود بازهم میتواند در مقاطع و لحظات حساس و مهمش دل حتی سنگدلترین تماشاگر داخل سالن را هم به درد بیاورد. پس اینهمه اصرار و تأکید برای ملودراماتیزه کردن یک فیلم از کجا میآید؟
مدیسا مهراب پور: یک فیلم سرزنده و خلاقانه با فیلمنامهای منحصربهفرد که نظیرش در این سالها کمتر بر پرده ها دیدهشده است (شاید مالاریا از معدود نمونههای اخیر مشابهش باشد). هرچند پیمان معادی بخش قابلتوجهی از نوع نگاه امروزش به جامعه (و نه لزوماً سینما) را از تجربه کار با اصغر فرهادی دارد و ناگزیر در شکل نگاه به واقعیت متأثر از اوست اما «بمب یک عاشقانه» نشان میدهد که شبیه به خیل عظیم کارگردانان جوان دیگر سینمای ایران به دنبال کپیکاری از روی دست او و اسلوب فیلمهایش نیست.
مدیسا مهراب پور: همین توضیح مختصر درباره رئالیسم چرک «سد معبر» و احوالات سرخوشانه «گذر موقت» نشان میدهد که دلیل موفقیت ویژه «خسته نباشید» ترکیب این دو شکل نگاه متفاوت بوده است که جهانی رنگین و کلاژ گونه را در «خسته نباشید» خلق کرده؛ اما واقعیت این است که نه «سد معبر» و نه «گذر موقت» بهعنوان تجربههای بعدی کارگردانان هیچکدام فیلمهای خوبی نیستند.
مدیسا مهراب پور: فیلم در میانه ایستاده و میخواهد هم اینطرف و هم طرف دیگر خط مرزی را داشته باشد و خب معلوم است که نمیشود و نتیجه فیلمی آبکی و کلیشهای از آب درمیآید که اصلاً و ابداً برش سیاسی ندارد و در بهترین حالت میتوان آن را یک ملودرام خانوادگی دانست!
مدیسا مهراب پور: در بهترین حالتش نگار میتواند، با ارفاق فیلمی دو ستاره باشد، چراکه علیرغم تلاشهای شایان توجه تیم سازنده در فضاسازی و شکل دادن به جهان نگار و تلاشهای خود رامبد جوان برای تزریق روح زنده و ماجراجویانه به فیلمش و ساخت اتمسفری که تماشاگر را اسیر تاروپود خود کند، فیلمنامه نگار بهقدری بد و پر ایراد است که راه را بر همخوانی و علاقه تماشاگر میبندد.
مدیسا مهراب پور: «وقتی برگشتم» لحظات سرخوشانه و ملودراماتیک خوب زیادی دارد که بهاندازه است و از کلیت فیلم بیرون نمیزند، الکی بزرگنمایی نمیکند و حدش را خوب میشناسد. همین باعث میشود تماشاگر با لبخندی خوش از تجربه لذتبخش تماشای یک فیلم پاییزی درستودرمان از سالن سینما بیرون بیاید.
مدیسا مهراب پور: سد معبر از جمله فیلمهای خوبی است که امسال در ستایش فقر ساختهشدهاند؛ اما این برای کارگردانی که پیش تر از او «خسته نباشید» را دیده ایم، کافیست؟ معلوم است که نه! «سد معبر» برای محسن قرایی یک پسرفت و عقبگرد بزرگ محسوب میشود و بسیار ناامیدکننده به نظر میرسد.
مدیسا مهراب پور: مهتاب کرامتی برخلاف ستارههای دور و برش که نمایشگاههای عکس میلیاردی و پر از بریزوبپاش برگزار میکنند و یا دیگرانی که فیلمهای هنری روشنفکرانه سوپر فمینیستیای میسازند که فرقشان با آثار سطحیای مانند آثار خانم میلانی تنها در چگونگی نمایش و ادعاهای روشنفکریشان است، مسیر متفاوتی را پیشگرفته.
مدیسا مهراب پور: دو سال دیگرکسی«خانه دختر» را به یاد نمیآورد. همانطور که در این دو سال به یاد نمیآورد…ولی کماکان چیزهایی روی پرده خواهند آمد که لاشه اثری باشند که روزی، حداقل آن موقع که نطفههای اولیهاش در ذهن خالقش بسته میشد ردی از یک “فیلم” بر پیشانی خود داشتهاند.
مدیسا مهراب پور: «ایتالیا ایتالیا» یک فیلم واقعیست و این حسابش را از باقی فیلمها جدا میکند. یک عاشقانه واقعی و گزنده که آنطور که بدیو از عشق تعبیر میکند، موفق میشود آن را به شکل یک «دو» نشان دهد.
مدیسا مهراب پور: پایان مثلاً باز و درواقع بیربط و روی هوای فیلم با تصاویر کلوزآپ از شخصیتها خصوصاً ساره بیات و همراهی موسیقی با این تصاویر، کلیپ وارترین پایانیست که میتوان بر چنین فیلم مشوشی در نظر گرفت. تیر خلاص ترکشی که «زرد» را حتی از یک فیلم متوسط هم پایینتر میآورد.